جمعه ۹ آذر
هرزه ی آتش شعری از افسانه نجفی
از دفتر خورشید_خان اسد نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۲۷ دی ۱۴۰۲ ۱۷:۱۸ شماره ثبت ۱۲۷۰۲۴
بازدید : ۱۷۴ | نظرات : ۳۱
|
آخرین اشعار ناب افسانه نجفی
|
_تو را می پرستم ؛
چنان که آینه
آب را...
_بسان خسته ی دل بریده
که می پرستد؛
خلوت ِمرگ ناب را...
_تنم ؛
یخ بسته؛ از ماتم کهنه ای
کجاست خنده ی هرزه ی آتشی
تا بسوزاند؛
عود ِ مرده ی بی تاب را...
|
|
نقدها و نظرات
|
ممنون | |
|
همچنین درود بر شما دوست خوبم | |
|
نظر لطف شماست ممنون عزیزم | |
|
راستی به جای : خندهی هرزهی آتشی خندهی (سرکش) آتشی بهتر نیست؟🤔 | |
|
موقع نوشتن زمین تا آسمون متفاوت میشه کار... هرزه(بی قید و بند) معنی ش متفاوته (سرکش کسی که عصیان کرده ) ممنون... | |
|
با رخصت از همه اساتید من هم معتقدم ان لحظه که شعر خلق میشود حس و حال شاعر بسیار متفاوت تر از زمانیست که اساتید قصد بر نقد ان شعر میکنند بنظرم ترس از نقد شور شعر از خیلی از ماها برده و همیشه این ترس که چه میشود و چه خواهند گفت واژه ها و قافیه ها را از ذهن ما فراری داده ،نمیدانم ولی شاید این ذهنیت من است که برای شما عجیب بنظر اید | |
|
آخ از این بندهای وزن و قافیه... برای کسی که شوق پریدن داره؛ هیچ زخمی بدتر از تاخیر نیست... ممنون درست گفتین سرگردان بین سپیدی و سیاهی ؛بین عاشقی و تباهی... | |
|
ممنون از تعریف تون... تشکر دوست عزیزم | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
درود بانو نجفی عزیز
برقرار باشید