سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 27 آبان 1403
    16 جمادى الأولى 1446
      Sunday 17 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        يکشنبه ۲۷ آبان

        گریزان

        شعری از

        مجید احتاسی تنها

        از دفتر شعرناب نوع شعر چهار پاره

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۷ آبان ۱۴۰۲ ۰۸:۳۳ شماره ثبت ۱۲۴۹۸۷
          بازدید : ۱۶۷۳   |    نظرات : ۱۲

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر مجید احتاسی تنها

        صدای ارسالی شاعر:
        در پسینِ عمرِ بی مقدار ،
         من گریزان ز جمع یارانم
        عابری خسته پا و بی‌توشه ،
         بذر بی حاصل بهارانم
        مثل مردابی خلاص و خشکیده
        معبر هدر رفتِ بارانها
        بی ثمر ، بی هدف به آینده
        پیچکی خشک در زمستانها
        عمر خود را تلف نکن باران
        روحِ مرده سخن نمی‌گوید
        شاخه‌ی خشک مانده را برگی
         هر چه خیسش کنی نمی‌روید
        من نمودارِ رویش یأسم
        در بهارِ شومِ ماتم خیز
        انجمادِ شبی زمستانی
        سردیِ نفسگیرِ آخر پاییز
        آخرین تلاطمِ بودن 
        آخرین جرقه‌ی امید
        بر وجودم کسی دعا خوانده
        روح پاکی به پاکیِ خورشید
        او مرا عاشقانه میخواهد
        سبز و با صلابت و شاداب
        غافل از اینکه سروِ او اکنون
        مانده تنها و تشنه و بی آب
        کس نشانی از او نمی‌گیرد
        دیگر آن سرو خشکیده
        آن که روزی جلای جنگل بود
        قعر جنگل امروز پوسیده
        سالیانی سیاه و جانفرسا
        چرخشی بر مدارِ بیهوده
        این تمام زنده بودن بود
        این تمام زندگیِ من بوده
        صورتی سرخ با سیلی
        اضطراب و غربت و پریشانی
        ظاهری شاد و خالی از تشویش
        خنده بر لب ، گریه‌های پنهانی
        تو مرا پرنده میدیدی
        مظهر رها شدن در باد
        مست و بیخیالِ هر اندوه
        در فضای بیکرانه ای آزاد
        من اسیر بخت خود بودم
        حبس در یک حصارِ ناپیدا
        سرد و انفرادی و متروک
        گُنگ و نامرئی و توانفرسا
        اینک اما در آخرِ راهم
        انتهایی مثلِ ابتدا خالی
        ظاهرأ مست و فاتح و مغرور
        تف به این ذرق و برق پوشالی
        روح بی تلاش من دیگر
        قصه ی زندگی نمی‌خواند
        مرگ وقتی ترانه میخواند
        فرصت زندگی نمی‌ماند
        در زمین جز دروغ پیدا نیست
        هر که خویش را به پیش میراند
        تحتِ امر مغز کوچکی اما
        هر کسی خویش را خدا میداند
        با کسی گفتوگو نباید کرد
        مدعی در سخن فراوان است
        چرت و پرتهای مفت و بی منطق
        در سخن‌ها مغلطه نمایان است
        ای خدا ، کجای کاری تو؟
        جانشینان تو چه بسیارند!!
        این خدایانِ ظاهرا بر حق
        کرکسانی به لاشِ مردارند
        من در این فضای بیماری
        خسته از ، نقاب دارانم
        من همین خسته‌پای بی‌توشه
        منزجز از وجودِ انسانم 
        گوشه ای دنج میخواهم
        عزلتی تا همیشه طولانی
        بی خبر از تمامِ این دنیا
        نانِ خشکی و آبِ بارانی .
        #علی_تنها 
        ۳ اردیبهشت ۱۴۰۱
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عليرضا حكيم
        دوشنبه ۸ آبان ۱۴۰۲ ۰۷:۰۳
        خندانک خندانک خندانک
        مجید احتاسی         تنها
        مجید احتاسی تنها
        دوشنبه ۸ آبان ۱۴۰۲ ۱۰:۲۷
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        شاهزاده خانوم
        دوشنبه ۸ آبان ۱۴۰۲ ۱۱:۳۷
        اشعارتون همیشه برام جذاب و خوندنیه.. خندانک
        خیلی زیباست.. خیلی.. خندانک خندانک
        عمر خود را تلف نکن باران
        روحِ مرده سخن نمی‌گوید خندانک خندانک
        درود بر شما و برقرار باشید خندانک
        مجید احتاسی         تنها
        مجید احتاسی تنها
        دوشنبه ۸ آبان ۱۴۰۲ ۱۲:۱۳
        درود به شما شاهزاده خانم عزیز
        لطفتون مستدام زنده باشید خندانک
        ارسال پاسخ
        عباسعلی استکی(چشمه)
        دوشنبه ۸ آبان ۱۴۰۲ ۱۲:۲۸
        درود بزرگوار
        مثنوی بسیار زیبا و پر احساس بود خندانک
        محمد اکرمی (خسرو)
        دوشنبه ۸ آبان ۱۴۰۲ ۰۷:۲۰
        درود جناب احتاسی
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        مجید احتاسی         تنها
        مجید احتاسی تنها
        دوشنبه ۸ آبان ۱۴۰۲ ۱۰:۴۸
        درود جناب اکرمی
        آن روزها یادش بخیر ناصر بر پرده سینما ایفای نقش میکرد و درس شجاعت و مردانگی و معرفت میداد ساندویج 5 ریال بود نوشابۀ کوچک هم پنج ریال
        (پبسی پنجزاری) زندگی برای همه شور و حالی عجیب داشت
        با دیدن عکس شما یاد از آن دوران طلایی کردم که همه دوست داشتن ناصر باشن روحش شاد
        هر چه خاک اوست عمر شما باشد زنده باشید
        ارسال پاسخ
        محمد اکرمی (خسرو)
        محمد اکرمی (خسرو)
        پنجشنبه ۱۱ آبان ۱۴۰۲ ۱۵:۳۸
        درود مجدد جناب احتاسی
        روحشون شاد خندانک
        نرگس زند (آرامش)
        دوشنبه ۸ آبان ۱۴۰۲ ۰۸:۵۷
        درود وعرض ارادت خدمت جناب احتاسی خندانک
        موفق وتندرست باشید : خندانک
        زیباست خندانک خندانک
        مجید احتاسی         تنها
        مجید احتاسی تنها
        دوشنبه ۸ آبان ۱۴۰۲ ۱۰:۵۰
        درود بزرگوار
        به مهر خواندید و شنیدید خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        دوشنبه ۸ آبان ۱۴۰۲ ۱۹:۵۷
        زیبا
        دلنشین
        قلمتون سبز
        پایدارواستوارباشید
        عزیز
        خندانک خندانک خندانک
        فاطمه معادی(بانو)
        سه شنبه ۹ آبان ۱۴۰۲ ۱۵:۰۱
        درود
        زیبا بود
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4