زفرون

درود استاد عزیز
بسیار زیبا و شیرین بود
دستمریزاد

درود

لطیف است و‌ دل‌انگیز

درود جناب لاهیجی گرامی
شورانگیز و زیباست 👏👏🌺🌺

درود بر شما جناب لاهیجی


مانندِ شرابِ شعرِ شیراز نڪوسٺ


زیبا بود
موفق باشید .

درودبرشما جناب دکترلاهیجی عزیز
بسیارزیبابود

درود بر شما جناب لاهیجی

بسیار زیبا و عالی بود

قلمتان نویسا

بمانید به مهر و بسرایید

بسیار عالی بود استاد بزرگوار

دست مریزاد استاد
لذت بردم

زعفران = زفرون (شیرازی)

سلام و درود جناب لاهیجی بزرگوار
چه شعر زیبایی سرودید

آرایشِ لبخندِ ٺورا دارم دوست
مانندِ شرابِ شعرِ شیراز نڪوسٺ

سلامت و تندرست باشید

چند گفت:

هرچند بسیاری از عزیزان تره برایِ حرفِ حقیر خُرد نمی‌کنند
امّا کاش به کتبِ مرجع مراجعه و سه مسئله را حداقل برایِ خود واکاوی و چک بفرمایند تا شاید...

یک:

قریب به اتّفاق آثاری که حقیر می‌بینم و می‌شنوم، حال چه در محفلِ ادبی حقیقی و چه در محفلِ شریفِ شعرِ ناب، نه غزل بلکه قطعه مقفا مُردّف، و در صورتِ نداشتن ردیف قطعه مقفاست!

غزل اِلمان و شاخصه‌هایِ مشخص خود را دارد و هر شعری که بیتِ طلوع و مطلعِ آن با مصاریعِ زوجش قافیه‌مند شد غزل نیست و نمی‌تواند باشد!

شعر شعرست و اصرارِ اشتباه و تعصبِ عزیزان بر اینکه اثرشان غزل‌ست را حقیر هنوز نمی‌فهمم، مگر قطعه باشد شعر نیست و شاملِ اشکالی‌ست که غزل باشد شعرست و بی اشکال، مسئله را باید بنیادی حل کرد و شایسته است این دو قالب، تفاوتِ مختصات و شخصیّت‌شان برایِ ما معلوم و شناخته شود، همانطور که غزل عزیزست، قطعه نیز عزّت و اهمیّت دارد و همانطور که عرض شد هر دو همشهریِ شعرند و ترجیحی برهم ندارند!

دو:

وقتی بنا بر سبکی، مکتبی، مدولاسیونی داریم، باید معرفت بر آن مکتب، سبک و مدل داشته باشیم وگرنه شعرمان سرسلامت بر زمین نمی‌گذارد و از زبانِ ما رفتار و گفتار چندگون در شعر صادر و جاری می شود!

از استخدام کلمه گرفته تا موتیف تا بهرهٔ فعلی، نحوی، هارمونی و چه و چه و چه، در هر سبک و مکتب فرق و توفیر دارد، و همین شاخصه‌هایِ متفاوت و گاه مختلف و گاهی حتّی برخلاف، جانِ سبک‌ها و مکاتب را ساخته، حقیر را قبول ندارید خیلی هم خوب و عالی، به کتبِ مرجع و منبع مراجعه و ببینید حرفِ حقیر بر مدارِ غلط‌ست یا درست و سالم!

سه:

تحلیل و زند و پازند قلّه و بخشِ مهمِ نقدست و نقدِ شعر سالهاست ازاین لباس درآمده که شعرِ وزنش این است و آن،حتّی اگر بخاطر سطحِ شعر نیز این رویکرد وجود دارد بایسته و شایسته است مناسب با سطحِ شاعر از هر دو بطن، هم‌عرض و همقدم استفاده شود!

_ :

افضل و بنیادِ شعر در وطنِ پارسی شعرِ کُهن‌ست، مبادا کُهن را
کُهنه، منسوخ، منقرض، و دستمالی شده بخوانیم و بدانیم که جز عقیم کردنِ ادبیات و خاصه شعر دستآوردی ندارد و نخواهد داشت!

درود جناب لاهیجی
بسیار زیباست

گاهی باید لبِ استکانی را بوسید که تا همیشه لبخندش بازست!

سلام و درود جناب استاد بسیاز زیبا و جالب بود🌹🌹🌹

درودشاعرگرامی وتوانا زيباست پاینده باشید

سلام و‌ درودها ادیب هنرمند جناب لاهیجی بزرگوار

رباعی زیبائی ست

موید باشید و نویسا

سلام جناب لاهیجی گرامی

می‌بینی
آن دو درخت را
می‌بینی؟
می‌خواهند یکدیگر را
در آغوش‌ بکشند
دست‌هایشان
به سوی هم دراز است
اما
هرگز نمی‌توانند


با دست‌های کوچکت بگو بدرود
یوهان کریستیان فان اسخاخن
ترجمه نیلوفر شریفی
نشر گل‌آذین، صفحه ۷۲
.

«تاریک می‌شوم
در ازدحام شب
آن‌قدر که دیگر
نمی‌توانم شعری بخوانم

اکنون می‌خواهم
دانه دانه ببارم
چون برف

صفحه ۷۵

او دیگر نیست
اما چشمهایش
هنوز با من است
همیشه
به هر چیزی
که نگاه می‌کنم


همان، صفحه ۱۰۹

می‌خواهم
پرنده‌ای باشم
و آشیانه‌ای نو
بنا کنم بر شاخه‌ها

می‌خواهم
خاک باشم
آنجا که درختم
ریشه می‌دواند
آنجا
که پرنده‌ام
بال می‌گشاید

می‌خواهم باد باشم
و زمین
و درخت
و پرنده را
جاودانه نوازش کنم
و در سایه‌سارِ درخت
زنی باشم
که در رؤیاها
وجود دارد»

صفحه ۱۱۱/۱۱۲

ری‌تا
یادم آمد
چشم‌ چشم باد اگر
گزارشِ گوارش دل
_ حالِ خیالت را پرسید
بگذار ویارِ عروقِ پیراهنت
معتدل برطرف
یک تابستان گیلاس
ظهور کند نوبرانه در نگاهت!

باشد یادم
یادت باشد
سرخ مانندِ کبریت کلمه
عمقِ عمرِ کوتاهی دارد
و ماضی بازی بازی
قبل از پیشانیِ پایان
می‌میرد بی کیِ استقبالِ مستقبل

لاهیجی

سلام واحترام استاد لاهیجی گرامی
درودهایم تقدیمتان بسیار دلنشین و زییا بود
موفق باشید

با عرض دورود و ادب خدمت جناب لاهیجی
شعر زیبایی از قلمتان خواندم ماندگار با احساس و خواندنی
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
قلمتان نویسا و قلبتان تپنده باد

بسیار زیبا👏👏

درود مجدد جناب لاهیچی بزرگوار
اشعارتان استادانه است
هزاران درود

درود بر شما استاد گرامی چقدر زیباست
سایه اتان برگلستان ادب و بوستان ناب ماندگار

گفت: با من خاصیت دارد نمک بر زخمِ دل

گفتمش: باشد بریز و حالِ عاشق را نپرس!

لاهیجی
بداهه