يکشنبه ۱۶ دی
روایت شعری از حمید شیخی
از دفتر کما نوع شعر دوبیتی
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۲۹ شهريور ۱۴۰۲ ۰۴:۵۱ شماره ثبت ۱۲۳۸۸۰
بازدید : ۱۵۹ | نظرات : ۳۲
|
آخرین اشعار ناب حمید شیخی
|
خدا دردا که دردم را نداند
همان محبوب کل انتخابات
سوادش را ندارد یا که هرگز
نمیخواند کتابی از کتابات
روایت میشود چند سال دیگر
که ایشان لایق منصب نبودند
فک و فامیل هم با این روایت
که اصلا در صف مکتب نبودند
دهان را شسته میپنداشت از شرک
به وقت استراحت دام میبافت
سیاست را فدای خاص میکرد
تورم را برای عام میساخت
گلستان بود و گل در جامِ مِی بود
ژمستان بود و اشجارِ تنومند
خداوندا به حقِ نام پاک ات
وطن را کن سرایی آبرومند
|
|
نقدها و نظرات
|
سلام. ممنون از توجهتون ،مراجعه کنیدبه شعرقبلی دوباره تا بدون جواب من متوجه بشین. البته که مضمون عوض شده یا همون ویرایش | |
|
درودی مجدد ممنونم که پاسخ دادید پس اگر منظورتان مسلمان بود با شما همسو هم هستم و شعر با این مضمون هم داشتم: جهان گشته پراز کفرُ کسی دیگر مسلمان نیست خدا گر بر زبان راندی پیِ شیطان چرا گردی؟! سلامت و تندرست در پناه لطف و رحمت خداوند باشید | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
درود بر شما