سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

سه شنبه 6 آذر 1403
    25 جمادى الأولى 1446
      Tuesday 26 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        سه شنبه ۶ آذر

        خواهرخوانده یِ شهری بهشتی

        شعری از

        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)

        از دفتر تکاپو نوع شعر نیمائی

        ارسال شده در تاریخ ۳ روز پیش شماره ثبت ۱۳۳۹۵۵
          بازدید : ۲۰۵۹۲   |    نظرات : ۸۷

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        آخرین اشعار ناب شاهین زراعتی رضایی (آرمان)

        صدای ارسالی شاعر:
        زنی را می‌شناسم در غبار دوردست خاطره گاهی
        که گم کرده ست شهرش را
        فسانه اطلسی دارد ولی ترسان و سرگردان
        نمی‌یابد رَهی هرگز
        دریغا کاش می‌دانست
        که شهرش هست خواهرخوانده یِ شهری بهشتی
        میان این دو شهر از خاک تا افلاک
        گشوده معبری معمار
        «ابدبنیاد» و نورانی
        نگاهش را اگر بر آسمان دوزَد
        بیابد معبر و شهرش
        و خواهرخوانده یِ شهرش
        دریغا کاش می‌فهمید
        ۱۵
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        ۲ روز پیش

        اللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ اَبیها
        وَ بَعْلِها وَ بنیها
        وَ السِّرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها
        بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِه عِلْمُکَ یاالله

        خندانک

        اللّهُمّ نجّنا مِن القوم الظّالمین
        سَنُصَلّی فی القدس ان شاء اللهخندانک

        خندانک


        معنای عبارت (خواهرخوانده ) در لغت ، دختری است که کسی او را به خواهری بپذیرد یا بخواهد او را خواهرِ خود بنامد.که نوعی صمیمیت و احساس درونی درباره یک شخص به شخصی است و شاید در دیدگاهی سوررئال نویس ؛ شهرِ آرمانی ، همان دل ِ شاعر یا کلاً دلی نورانی و عاشق‌پیشه باشد که واژه ی اولِ شعر ، یعنی فردِ شناخته شده توسط شاعر ، آن شهر را ناخواسته و نادانسته گم کرده و بیراهه رفته و به قول شاعر سرگردان مانده است خندانک


        ولی اصطلاحاً در علوم سیاسی و کشورداری ، خواهرخواندگی به پیمانی فی مابِینی و قراردادی می گویند که بین سرانِ مملکتی یا سران ِ دو شهر برای ایجاد همبستگی و به نیت اتحاد بیشتر انسانی و فرهنگی و تبادلات مهم ، بسته می‌شود.

        حال شهر مورد نظر شاعر ارجمند استاد زراعتی پژوهنده که در هاله ای از ابهام و معمّا یا به قول معروف ادبی به شکلِ لُغَزی طرح نمودند ؛ می تواند با رویکرد به قراین و شواهد نورپرورِ موجود در اثنای شعر ، شهر مدینه یا بقیع که درین صورت آن بانو هم شاید فاطمه (س) ، می تواندباشد ؛ که با وجود مخفی بودن و ناپیدابودن و گمنام بودنِ جسم و قبر ایشان حتی در تحولات مدید تاریخی و اندیشه ای ملل ، بازهم آثار وجودی و حکمی و علمی و نورِ جهان شمولِ ایشان برای جهانیان و افلاک هویداست . بصورت حدسی البته ،

        یا شهرِ غزّه و کشورهای فلسطین و لبنان که اکنون بخش هایی از آن در غصبِ ناکسانِ صهیونی است یا حتّی می تواند یکی از شهرهای کشور خودمان یا حتی واژه‌ی شهر
        می تواند نماد و سمبلی از باوری خاص و آرمانی در نزد شاعر بوده باشد .

        شاید هم در نگرشی تقابلی ؛ مقصود شاعر برشی از عصر آخرالزمان کنونی در مقیاس ِ جهانی باشد که خواهرخوانده ای بنامِ فضای مجازی پرطمطراق بوده باشد که در شکل گیری اغلب مناسبات رنگارنگِ اجتماعات کنونی بی تاثیر نیست... با اشاره به حدیث نبویِ « بُعِثتُ بَينَ جاهِلِيَّتَينِ، لَاُخراهُما شَرٌّ مِن اُولاهُما» . من ميان دو جاهليّت برانگيخته شدم كه دومينِ آن، بدتر از اوّلى است.

        از یک طرف ، با کمال تعجب در سرزمین وحی و به قولی در شهرهای نور و بهشت ، فَشِن‌شوها و مجالس جُهّالِ مدرن برگزار می‌شود! اما از طرفی دیگر در سرزمینی اشغال شده دختران و مردمی را می‌بینی که حتی حق درس‌خواندن ندارند و تقریباً اکنون در جهان ، هیچی سرِ جای خودش نیست. شاهدِ جولان ِ دنیایی هستیم که آدم‌ها خود را با نسل ِ قبل از حضرت ابوالبشر ، محک می زنند !

        این‌ها نمونه‌ای از همان جاهلیت دومی است که پیامبر(ص) ازش در حدیث مذکور یاد می‌کنند یعنی نشانه‌هایی از آخرالزمان و نزدیک‌شدنِ عصرِ ظهور.

        به هر حال به نظرم شاعر ، سمبلیک عمل نموده و به قول خودشان کلی‌نویسی را شیوه‌ی کار ِ خویش قرارداده اند تا ازین طریق ، اعضای ارجمند سایت را به جستنِ واقعیاتی جهانی یا دلی ، ترغیب و برای حتی لحظاتی اندک ، به اندیشیدن و کنکاش درجهان پیرامون خود با شاعر ، و رسیدن به جزییات مد نظر ، وادار نموده باشند ‌.

        که منم بی خبرم و مشتاقِ دانستن و آموختن از قلمِ شریف ایشان و همگیِ شما ارجمندان هستم خندانک


        سلامت و دلشاد باشید خندانک

        خندانک

        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        درود بر همیشه استاد مهربان خندانک
        در این ایام مرا هم دعا کنید. خندانک
        ارسال پاسخ
        شاهزاده خانوم
        شاهزاده خانوم
        ۱۱ ساعت پیش
        🍁🍁🍁
        🍁🍁
        🍁
        ارسال پاسخ
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        درود بر همیشه استاد مهربان خندانک
        خانم دکتر حسین زاده عالیقدر خندانک
        ممنون برای نگارش این سطور ارزشمند خندانک
        به توصیه جناب مانای عزیز، اینبار قصد داشتم شعرم را شهید نکنم و در کشف و بسط معانی آن نظری ندهم و همه چیز را به برداشت خواننده موکول کنم حتی اگر برداشتی اندک یا ناقص باشد. از طرفی شاهزاده خانوم ارجمند نکته ای گفتند که برایم جالب بود. اینکه خیلی هم خوب است شعر شهید بشود و سعادتی ست شهید شدن شعر خندانک و بلافاصله بداهه کم فروغی به ذهنم خطور کرد و همانجا نوشتم:

        گاهی شعرهایم نمی میرند و مردار می شوند
        و من در حسرتی اندوهبار
        کاش شهید می شدند و ماندگار

        و اما بعد
        در مورد این نیمایی، هیچ کدنویسی در کار نبوده است. زایش این شعر کاملا طبیعی و در گذر زمان صورت گرفته است. دوباره تاکید می کنم شعر گاهی به صورت طبیعی و ناخودآگاه کددار می شود و معتقدم اگر کدها بازشدنی باشد خیلی هم خوب است و هم شاعر و هم مخاطب را به پیچیدگی تکاملی می رساند. از طرفی همانگونه که به یکی از دوستان گفتم کدنویسی عمدی مربوط به چپی های مارکسیست بعد از دوره مصدق است. البته دیگرانی هم در دوره های دیگر چنین کرده اند بنا به ضرورت و شرایط دوران. در هر حال این سیاق با قلم بنده سازگار نیست...
        چند هفته قبل، کاغذی پیدا کردم که چرک نویس عباراتی از حدود 15 سال قبل روی آن نوشته شده بود:

        من زنی را در دوردست ها می شناسم
        که شهرش را گم کرده است
        ای کاش می دانست
        شهرش خواهرخوانده یِ شهری در بهشت است

        15 سال قبل، این که نوشتم انعکاس تاسفی عمیق بود در مواجهه با سرگشتگی زنی که می شناختم و اندوه استعدادی که داشت هرز می رفت. آن موقع نفهمیدم چرا از این کلمات استفاده کردم اما چند هفته قبل، ناگهان همه چیز برایم روشن شد و فهمیدم چرا ناخودآگاهم در بین هزاران کلمه و ترکیب جملات، اینها را انتخاب و چرک نویس کرده است.
        بعد هم کمی با آن کلنجار رفتم و شد این نیمایی که اکنون در این صفحه درج شده است.
        حال که شما و دوستان دیگر لطف دارید و اظهار تمایل کردید کدهای این شعر باز شود انجام وظیفه می کنم و چند ساعت بعد در مورد آن خواهم نوشت. به یاری خدای مهربان اگر عمری بود...
        باز هم سپاس و در پناه خدای مهربان باشید. خندانک خندانک خندانک خندانک

        ارسال پاسخ
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        درود بر میهمانان عزیز صفحه شعر «خواهرخوانده یِ شهری بهشتی» خندانک
        با توجه به لطف و عنایت و پیشنهاد عزیزان، در مورد بسط معانی این شعر، مطلبی را خدمتتان تقدیم می کنم:
        زن مصداقی این نیمایی را کنار می گذاریم. به یک تیپ اجتماعی توجه می کنیم که هر کدام می توانیم دخترها یا پسرهای زیادی در پیرامون را به عنوان مصداق این تیپ قرار دهیم.
        من دختری 25 ساله را در نظر می گیرم. باهوش و جذاب و زیبا. کانت و هگل و هایدگر را خوانده است. رمان می خواند. به شعر و ادبیات مدرن علاقه دارد. موسیقی پاپ و ... گوش می کند. خبرهای سیاسی را دنبال می کند. شیک پوش است و مد روز را می شناسد. یوگا و مدیتیشن می کند. وقتی در هانوفر آلمان، یکی با کامیون مردم را زیر می گیرد می رود جلوی سفارت آلمان شمع روشن می کند. اما برای 16 هزار کودک سلاخی شده در غزه «ککش هم نمی گزد.»! شیفته ایران باستان است و وقتی از ساتراپی های هخامنشی حرف می زند دهانش آب می افتد. گاهی با دخترها و پسرهای سمن زیست محیطی می روند در کوه و کمر، درب نوشابه و نایلکس جمع می کنند. روی بوم، نقاشی رنگ روغن می کشد. کارش هم بد نیست. گیتار هم می زند. علاقه مند به سیر و سلوک تصوف هم هست. زیاد مذهبی نیست اما گاهی نماز می خواند و آش نذری درست می کند و روزهای عاشورا هم سیاهپوش می شود و دنبال دسته راه می افتد. باشگاه بدنسازی می رود. شنا می کند. تنیس بازی می کند. ساعت های طولانی با مجازی مشغول است و...
        اما حالش خوب نیست. گویا ترکیب همه این ها، چیز خوبی از آب در نیامده است. یک روز هم، تقدیر اینگونه رقم می زند که سفره دلش را پیشت باز می کند و سنگ صبورش می شوی. در همان نگاه اول می فهمی که یک حفره بزرگ در قلبش دارد که فقط با معنویت پر می شود. از آن نوع معنویت ها که آرامش می دهد و امن می کند و امید می دهد. معنویتی از جنس رستگاری ابدی. وقتی می خواهی به یک زبانی از معنویت برایش بگویی «پس می زند». نه اینکه منطق حرفت را رد کرده باشد بلکه کانون سخن را معتبر نمی داند. به بیان جامعه شناسی، «دین گریز» شده است و تو نماینده همان جماعتی هستی که این دین گریزی را در جامعه پدید آورده اند. متاسفانه شانسی برای تاثیرگذاری نداری...
        بر می گردیم به نیمایی «خواهرخوانده یِ شهری بهشتی». این شعر به بیان سمبلیک چه می خواهد بگوید که او نمی خواهد بشنود؟!
        مفهوم «شهر» سابقه چند هزار ساله در تاریخ فلسفه دارد. برخی از معروفترین ها را برایتان می گویم. افلاطون به مدینه (شهر) فاضله اشاره می کند. ارزش ها و فضیلت های این شهر را بر می شمرد و در مورد مناسبات بین شهروندان توضیح می دهد. شهر افلاطون سازه ای فیزیکی نیست. یک نهاد است. الگوی روابط است که می توان مصداق شهری نیز داشته باشد در عالم امکان.
        صدها سال بعد یک شهر دیگر در تاریخ معروف می شود. مدینه النبی. برای اولین بار الگوی نظری منسجمی در جهان واقع تحقق پیدا می کند. این شهر هم، نظام ارزشی و مناسبات خاص خود را دارد.
        چند صد سال بعد، دوباره معلم ثانی یا فارابی (ارسطو را معلم اول می دانند)، در جهان اسلام از مدینه فاضله و مدینه ضاله می گوید. دیگرانی هم در مورد شهر گفته اند که از آن می گذریم.
        شهر جمعی از انسان ها را در بر می گیرد که در بطن یک کلان گروه قرار می گیرند و با هم رابطه دارند. شهر مظهر تقسیم کار ارگانیکی است. در شهر است که فلسفه، ادبیات، معماری، هنرهای تجسمی، موسیقی، زیرساخت ها، سلاح، تجارت، حکمرانی و ... شکل می گیرد. دین الگوی روابط و مناسبات خاصی را برای این شهر تجویز می کند که با هر شهر دیگری متفاوت است. حالا اینکه برخی به نام دین سر دین را می برند و در شهر خرابکاری می کنند داستان دیگری ست...
        شهر زمینی که دین طرحش را ریخته است بر یک نظام ارزشی مستحکم استوار است. ارزش دارد و هنجار. مناسبات این شهر نه بر مبنای قرارداد اجتماعی دو طرفه و دوسویه بلکه سه طرفه و سه سویه است. من، دیگری و خدا. توصیه های فراوان دارد به شهروندان:
        مال یتیمان را نخورید. زنا نکنید. انفاق کنید. مبادا همسایه تان گرسنه باشد و شما سیر. به کهنسالان احترام بگذارید. عبادت کنید. به پدر و مادر نیکی کنید. از مظلوم حمایت کنید. بر ظالم بتازید. امر به معروف کنید. نهی از منکر کنید. دروغ کنید. ربا نخورید. غیبت نکنید. به حیوانات آزار نرسانید. علم بیاموزید. اسراف نکنید و...
        معمار این شهر خداست. اوست که طرح کلی این شهر را ریخته است. ما هستیم که می توانیم با نظر معمار آن را بنا کنیم. این شهر همزمان (زمانی که خطی نیست و دورانی نیست و همزمان گذشته و حال و آینده برهم تاثیر دارند.) با شهری در جهانی دیگر پیوند دارد. می توان آن را خواهرخوانده این دانست. مگر نه اینکه شهرداران دو شهر در دو کشور مختلف زمانی که شهرهایشان پیوند عمیقی دارند یا قرار است پیوند عمیقی داشته باشند آنها را خواهرخوانده اعلام می کنند. پیوند شهر زمینی و شهر بهشتی بسیار عمیق است. معمار بین این دو شهر، معبری گشوده است که بین آن دو تبادل صورت می گیرد. از شهر زمینی «نیت» و «عمل» به بالا می رود و در آن سو، کاخ ها برافراشته و باغ ها رویانده می شود. از سمت شهر بهشتی هم امداد الهی و فرشتگان و ... است که در معبر جریان دارد به سوی شهر زمینی...
        وقتی کسی در کوه یا بیابان گم می شود در هزاران کیلومتر مربع، شهر مبدا و شهر مقصد به سهولت پیدا نمی شود. اگر بین دو شهر معبری باشد هر جای معبر را که پیدا کنی به هر دو شهر می رسی...
        دختر یا پسر داستان ما، اگر این معبر نورانی را فهم کند آن وقت شهرش را پیدا می کند یعنی در زمین وارد مناسبات خاصی می شود. همان روابط و مناسباتی که معرف نهاد شهر زمینی پروردگار است. این شهر لزوما جنبه فیزیکی ندارد بلکه می تواند مناسباتی باشد بین جمعی کوچکتر در بطن جمعی بزرگتر در شهرهای کنونی ما. شهری که ظاهرا نیست اما کارکرد دارد. آرامش می دهد و امن است و تعالی می بخشد...
        اگر او معبر را فهم کند همزمان شهر بهشتی را هم نقد می کند. خندانک خندانک خندانک خندانک
        طاهره حسین زاده (کوهواره)

        سلام و درودها استاد زراعتی فهیم‌اندیش خندانک

        خداییش اکنون مدینه‌ی فاضله همان قلب و دلِ سلیمِ انسان است که جایگاهِ یزدان و اندیشه‌های نورپرور و محلّ ِ احیای همّت های والاست خندانک

        سلامت و دلشاد باشید
        قلم حکمت‌بیان‌تان نویسا
        روزگاران تان خوش خندانک


        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        درود مجدد بر همیشه استاد مهربان خندانک
        بله. کاملا موافقم. اگر جمعی سازگار پیدا نشد دل قابلیت آن را دارد عظیم شود و شهری گردد بیکران
        سالک راه خدا بن بست ندارد. اگر همه دنیا در مقابل بایستند و او تنها در یک سمت، باکی ندارد.
        بسیار خوشحالم که میهمان صفحه ام هستید و از حضور پربرکتتان بهره مند می شویم. خندانک
        به مهر یزدان بمانید مهراندیش و مهرافزا و مهرگستر خندانک خندانک خندانک خندانک
        شاهزاده خانوم
        ۲ روز پیش
        تروخدا نگید ..حجاب.. شهر این خانوم زیبا و سرگردونه... و از اونجایی که در ظاهر، تضمینی برای بهشت رفتنه شده خواهرخوانده‌ی بهشته... خندانک

        اون معبر هم حتمنی نماز و راز و نیاز با خداست؟... خندانک

        درود بر استاد معناگرا خندانک
        خیلی خوبه و یکدست و زیبا... خندانک
        هر چند که خاطره‌گاهی رو نپسندیدم...
        حسی هم که از شهر خانومه گرفتم درسته و غلط همونی که نوشتم... خندانک
        در پناه حق خندانک
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        یعنی دست از سر این حجاب بر نمی داریا؟!
        در زمان سرودن تنها چیزی که در ذهنم نبود همین حجاب بود.

        درود بر شاهزاده خانوم تیزاندیش و ژرف اندیش خندانک
        خوش آمدید و سپاس خندانک
        این دفعه می ذارم کدها را خودتان باز کنید. خندانک
        حالا بعضیاش باز هم نشد زیاد مهم نیست. امیدوارم از موسیقی و احیانا زیبایی زبان و تخیل شعر لذت ببرید. خندانک خندانک
        خوب شد به «خاطره گاهی» اشاره کردید و ممنون. یک ویرگول نقطه کم دارد. اینگونه بخوانید:
        زنی را می شناسم در غبار دوردست خاطره؛ گاهی
        بازم سر بزنید به این صفحه. شاید برخی دوستان کدها را باز کردند.
        در پناه خدای مهربان، شادکام و تندرست و رستگار باشید. خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        عباسعلی استکی(چشمه)
        دیروز
        درود بزرگوار
        خوش آهنگ و زیباست خندانک
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        درود بر استاد استکی گرانقدر خندانک
        خوش آمدید و سپاس
        به مهر یزدان بمانید پاینده و بالنده خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        شاهزاده خانوم
        شاهزاده خانوم
        ۱۱ ساعت پیش
        🍁🍁🍁
        🍁🍁
        🍁
        ارسال پاسخ
        محمد منصوری بروجنی
        ۲ روز پیش
        درود
        زیباست خندانک خندانک خندانک
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        درود بیکران خندانک
        زیبانگاهید بزرگوار
        در پناه خدای مهربان باشید. خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        شاهزاده خانوم
        شاهزاده خانوم
        ۱۱ ساعت پیش
        🍁🍁🍁
        🍁🍁
        🍁
        ارسال پاسخ
        ساسان نجفی(سراب)
        ۲ روز پیش
        درود بر شما..
        زیبااااست..
        خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        درود بر جناب نجفی نیک اندیش و شوریده دل خندانک
        سپاس که زیبا می خوانید.
        به مهر یزدان بمانید پاینده و بالنده خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        شاهزاده خانوم
        شاهزاده خانوم
        ۱۱ ساعت پیش
        🍁🍁🍁
        🍁🍁
        🍁
        ارسال پاسخ
        شهرام بذلی
        ۲ روز پیش
        درود ها نثار مهر نابتان استاد
        موفق و مویدو مانا باشید
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        درود بر جناب بذلی حق اندیش و زرنگار خندانک
        سپاس از حضور سبزتان
        قلمتان سبز خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        شاهزاده خانوم
        شاهزاده خانوم
        ۱۱ ساعت پیش
        🍁🍁🍁
        🍁🍁
        🍁
        ارسال پاسخ
        سیده نسترن طالب زاده
        ۲ روز پیش
        درودتان فرهیخته ی ارجمند
        بسیار زیباست ولی، گویا تنها شاعر مستحضرند بر اساس چه فکتی سروده شده، و خواهرخواندگی کدام شهرها و عدم اصل مفاهمه در مورد چه کسانی مدنظرست
        خندانک
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        درود بر خانم دکتر طالب زاده ژرف اندیش خندانک
        سپاس که بسیار زیبا می خوانید.
        کمی به شعر و مخاطب فرصت می دهم تا کدها را باز کند. اکثر کدها را بازشدنی می دانم.
        به مهر یزدان بمانید با قلمی درخشان و ذهنی جوشان خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        سیده نسترن طالب زاده
        درود مجدد بزرگوار گرامی
        نظر شخصی بنده البته چنینست که بستر ادبیات و خصوصا هنر شعر، باید مبتنی بر اصول استیتکسی باشد، چرا که وظیفه ی هنر نخست رقیق نمودن روح است، انگاهست که اندیشه قابل انتقال خواهد بود، کد و کدنویسی را باید به مهندسین فنی سپرد، البته بنده اگاهم در ایران کشور ما، هیچ چیزی و کسی در جایگاه خودش نیست، لذا این امکان وجود دارد که مثالا شخصی بسیار ذکاوتمند و متفکر از دیدگاه اجتماع نفهمد و یا اندیشه های التقاطی به صورتی طراحی شود که، القای یکجانبه و توتیلاتر داشتهدباشد و... ازین دست.
        باری به هر ترتیب نظر هر فردی در جایگاه خود مهم است، بنده هم با توجه به ارادت و احترامی که برای شخصیت و قلم پژوهنده حضرت عالی و حسن خلق فوق العاده تان قائلم، به اتفاق شعرای نازنین و اندیشنده این محفل زیبا منتظر رمزگشایی سروده ی نابتان خواهم بود.
        برفراز و شادزی
        با احترام
        ارسال پاسخ
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        درود مجدد و صبح بخیر خانم دکتر طالب زاده ارجمند خندانک
        از اینکه دوباره میهمان صفحه ام هستید سپاسگزارم. خندانک
        و اما بعد
        در دو پاراگرافی که مرقوم فرمودید گزاره هایی را مطرح نموده اید و به هم ربط داده اید که لازم می دانم چند نکته را در مورد آنها گوشزد نمایم:
        1 ـ اشاره داشته اید: «نظر شخصی بنده البته چنینست که بستر ادبیات و خصوصا هنر شعر، باید مبتنی بر اصول استیتکسی باشد، چرا که وظیفه ی هنر نخست رقیق نمودن روح است، انگاهست که اندیشه قابل انتقال خواهد بود...»
        این که بدیهی ست. هر کس می خواهد بدون ارتباط احساسی و برانگیختن احساس مخاطب، معنایی را در قالب شعر (یا هر اثر هنری) تولید کند بهتر است برود مقاله یا کتاب بنویسد. قطعا آنچه فرمودید ربطی به این شعر خاص ندارد. تحلیل محتوای کامنت های متعدد این صفحه، علیرغم تفاوت در ترکیب جملات، نشان می دهد اثر توانسته است رابطه احساسی با مخاطب برقرار کند.
        2 ـ اصطلاح «کد» ابداع پیش کسوت های مورد وثوق شعر ناب است که نام آنان را ذکر نمی کنم. از منظر این عزیزان، کد هیچ ربطی به رشته مهندسی ندارد. شاید به بیان ساده، کد کلمه یا تعبیری ست که مخاطب در خوانش اول متوجه منظور آن نمی شود و باید تعمق و تفکر کند تا معنا در ذهنش شکل بگیرد.
        3 ـ «کد» و «کدنویسی» در شعر، دو مقوله کاملا مجزا هستند.
        با همان برداشتی که نابی ها از کد دارند شاعر دنبال کدنویسی نیست. شاعر شعرش را می گوید و گاهی شعرش دارای کد است یا کددار می شود. کدام شاعری با هدف کدنویسی شعر می گوید؟! اینجور شعر گفتن (کدنویسی عمدی) مربوط به برخی شاعران چپ مارکسیستی بعد از کودتای 28 مرداد 32 است و دیگر دوره اش به سر آمده است...
        4 ـ جملاتی مانند:
        «البته بنده اگاهم در ایران کشور ما، هیچ چیزی و کسی در جایگاه خودش نیست»
        «این امکان وجود دارد که مثالا شخصی بسیار ذکاوتمند و متفکر از دیدگاه اجتماع نفهمد و یا اندیشه های التقاطی به صورتی طراحی شود که، القای یکجانبه و توتیلاتر داشته باشد و... ازین دست.»
        قطعا «تیکه» و «متلک» و «انگ» است و پاسخش را نمی دهم.
        علیرغم اختلاف عقیده شدید، بهتر است روی فنی شعر همدیگر نظر بدهیم و قضاوت در مورد محتوا و پیام را به مخاطبان در گذر زمان موکول کنیم و همزمان روی آفرینش خودمان متمرکز شویم. زمان نشان خواهد کدام آثار ماندگاری و اثربخشی بیشتری دارد و کدام رویکرد به جهان و کدام گفتمان، ماندگار خواهد شد.
        یک مطلبی هم در مورد کامنت نویسی به ذهنم خطور کرد که کمی بعد در ادامه این پاسخ خواهم گذاشت. شاید برای شما و برخی مخاطبان جالب و مفید باشد.
        در پناه خدای مهربان باشید. خندانک خندانک خندانک خندانک
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        پرسید:
        شعر چیست؟!
        گفتمش:
        شرح دستپاچه احوال حیرانی
        در پسِ رخدادِ شگفتِ ناگهانی
        زایشی از تجربه درونی یا بیرونی
        به بیانی متمایز از متون علمی و گفتار خیابانی
        نوشتنی و خواندنی
        هنوز شعر نباشد تا خوانندگانی
        بخوانند و در لحظه بگردند شوریده و هیجانی
        صبرکن!
        همواره هست ویرایش‌کردنی

        ما آدم ها در مورد هر چیزی می توانیم «نگرش» داشته باشیم. از نخود فرنگی داخل سالاد اولویه گرفته تا شامپویی که سرمان را با آن می شوریم و رجال سیاسی و شعر...

        نگرش سه بُعد اساسی دارد:
        1 ـ بعد شناختی
        2 ـ بعد احساسی
        3 ـ بعد تمایل به عمل

        مثلا وقتی یک شعر را می خوانیم و کامنت می گذاریم می توانیم هر سه بُعد را به صاحب اثر بازخورد بدهیم:

        بعد شناختی می تواند شامل جملاتی از این قبیل باشد:
        نکته آموز و حکمت آموز است.
        بسیار مفید و روشنگر بود.
        به رویکردی که در این شعر داشتید مخالفم.
        از محضرتان آموختم.
        نگاه شما به موضوع در این شعر سطحی است.
        رابطه بین ... و ... را به خوبی بیان کردید.
        ....

        بعد احساسی می تواند شامل چنین جملاتی باشد:
        لذت بردم از خوانش اثرتان
        اعجاز کردید استاد
        اصلا کارتان را دوست نداشتم.
        قشنگ بود.
        خیلی دوست داشتم شعرتان را
        احساس خاصی نداشتم در خوانش شعرتان
        صبحم را ساختید با شعرتان
        ...

        بعد تمایل به عمل هم می تواند با اینگونه جملات بیان شود:
        قطعا دوباره برای خواندن مراجعه خواهم کرد.
        این شعر را برای همسرم خواهم خواند...
        شعرتان را می نویسم و روی درب یخچال می زنم.
        از آن شعرهایی است که مایل نیستی به خاطر بسپاری...
        خیلی مایلم با شما ملاقاتی داشته باشم.
        پاسخ توهین در این شعر را با شعر خواهم داد.
        به عنوان یک کار آموزشی می خواهم روی وزن شعرتان کار کنم.
        ...

        دست مخاطب باز است برای بیان گزاره هایی از بین هزاران ترکیب مختلف از جملات که سه بُعد نگرشی خود را نشان دهد.
        ارادتمند همه دوستان و عزیزان نابی هستم. خندانک خندانک
        سیده نسترن طالب زاده
        درود مجدد جناب رضایی گرانمایه
        انچه که به عنوان سروده طراحی شده و به صورت کدگزاره بیان میشود و سپس البسه ای از اصول زیباشناختی بر ان پوشانده می شود، با آن اثر هنری که از مجرای زیباشناسی روح جاری شده و خواه ناخواه حامل کد و سمبولهای فکری فرد است، متفاوت خواهد بود.. بنده از سابقه ی استعمال واژه ی کد که فرمودید مطلع نیستم به عنوان یکی از قدیمی ترین اعضای این محفل ارجمند،
        و نیز وجوه معنوی و زیبایی ادبی اثار جناب عالی را انکار نمیکنم، بنده به دلیل فعالیت های روزمره در حوزه های فنی و کدنویسی و..، تنها نگاه متفاوتی به واژه ی کد دارم که فکر نمیکنم جای انتقاد داشته باشد.
        و کاملا بر فرمایشات متین حضرت عالی صحه میگذارم که شعر کدگزاری شده مارکسیستی دچار انقضا است، چرا که امروز دیگر مانند دهه ی شصت، فشار، زندان و شکنجه و تبعیض و تبعید در خصوص شیفتگان چپ گرا اعمال نمیشود، بلکه منافع و منابع کشور دودستی به ان سمت اهدا شده است.
        در خصوص بند چهارمی که مندرج فرمودید،
        فکر نمیکنم، در بین چندده میلیون ایرانی، جز عده ی بسیار قلیل با عرض بنده مبتنی بر جای و جایگاه ها در این کشور مخالف باشند، و اندیشه های التقاطی صرفا یک سویگیری فلسفی می تواند باشد، بنده برداشت را بر عهده ی مخاطب تیزهوش گذاشتم و اصلا هم وجهه ی انتقادی نداشت بدان مفهوم که امروزه به صورت انتسارات کثیر مناسبتی و مثلا مذهبی در کشور رواج بیش دارد و قابل دسترس همگان هم هست.

        شایان ذکر است، بنده بنا بر شاکله ی شخصیتی و نوع نظام اندیشگانی، هرگز در لفافه و به قولی متلک وار وارد مکاتبه یا مکالمه نمیشوم، این را دور از ارج خودم و مخاطب می دانم و این رویه مختص افراد ریاکار و فرصت طلب است عموما، و اصولا اگر کمترین فردی را شایسته ی مباحثه ندانم از هر جنبه، علمی، تفکر، اخلاقی و..، در پیج ایشان حضور به عمل نمیاورم، لذا اگر پای اثر شاعری عرض ادبیست و سخنی و بحثی، لزوما برای این جانب به منزله ی احترام وافی برای ایشان و یکدلی و ابرازات شایسته است و طرف مقابل برایم ماهیتا و حقیقتا دارای شان بسیارست، از حضرت عالی به عنوان سیاست دان، پژوهشگر و ادیب انتظار بیشتری میرود که وقتی اجازه بحث و فراخوان ان را صادر میفرمایید، سعه ی صدر کافی ابراز دارید.
        به هر ترتیب از اینکه اجازه دادید بخوانم، بنگارم و همراه دوستان بینداشیم در صفحه ی عالمانه تان خوشوقت شدم.
        خندانک با مهر
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        درود بر خانم دکتر طالب زاده گرانقدر خندانک
        کاملا موافقم که شاعری می تواند کدهایی را انتخاب کند و بعد لباس شعر بر روی آن بپوشاند. مثال مارکسیست ها را هم که برایتان زدم. اما در گفت و شنود قبلی به صراحت گفتم که در مورد این شعر اینگونه نیست و به صورت کاملا تصادفی کددار شده است. شما هم زیاد نسبت به کلمه کد حساس نباشید. سپیدسرایان شعر ناب، قریب به اتفاق شعر کددار می سرایند و بعضا خودشان هم نمی توانند کدهایشان را باز کنند. خندانک خندانک
        البته شما به عنوان مخاطب می توانید بگویید ناخودآگاه شاعر اینکار را انجام داده است. محال نیست. آن وقت من روی ناخودآگاهم تمرکز می کنم که آیا چنین است یا خیر.
        در مورد سابقه بکارگیری مفهوم و منظور کد در شعر ناب هم در خصوصی برایتان یکی از پیشکسوتانی که این کلمه را رواج داده، چه کسی بوده است. البته قبل از آمدن ما به سایت، افراد زیادی این اصطلاح را به کار برده اند.
        بقیه موارد هم انشاءالله سوءتفاهم بوده است. شما حلال کنید. به هر حال میهمان عزیز صفحه ام هستید و من غالبا نسبت به میهمانان صبور و مهربان هستم.
        از حضور سبزتان مجددا سپاسگزارم. خندانک
        به مهر یزدان بمانید تا همواره ناب بنگارید. خندانک خندانک خندانک خندانک
        شاهزاده خانوم
        شاهزاده خانوم
        ۱۱ ساعت پیش
        🍁🍁🍁
        🍁🍁
        🍁
        ارسال پاسخ
        علی نظری سرمازه
        ۲ روز پیش
        درود جناب زراعتی
        زیباست و کمی سخت انگیزناک
        خندانک خندانک
        خندانک
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        درود جناب نظری ارجمند خندانک
        زیبانگاهید بزرگوار خندانک
        نه. واقعا سخت نیست. در مقایسه با شعر فیله زبان که 21 کد داشت و یک هفته طول کشید تا با کمک دوستان، کاملا بازش کنیم خیلی هم راحت است. تازگی ها دوستان عزیز یک مقدار کم حوصله شده اند. قبول ندارید؟
        به نظرم باید بیشتر با اشعاری که لایه های پیچیده و معماگونه دارند کار کنیم. به امید خدا، بعدها و در مجال مناسب، در مورد ضرورت این قضیه صحبت خواهم کرد.
        به مهر یزدان بمانید با قلمی درخشان و ذهنی جوشان خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        شاهزاده خانوم
        شاهزاده خانوم
        ۱۱ ساعت پیش
        🍁🍁🍁
        🍁🍁
        🍁
        ارسال پاسخ
        یاسر کریمی
        ۲ روز پیش
        درودها بر شما جناب زراعتی خندانک
        زیبا سرودید خندانک
        موفق باشید خندانک
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        درود جناب کریمی ارجمند خندانک
        سپاس که زیبا می خوانید.
        قلمتان سبز خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        شاهزاده خانوم
        شاهزاده خانوم
        ۱۱ ساعت پیش
        🍁🍁🍁
        🍁🍁
        🍁
        ارسال پاسخ
        مرتضی میرزادوست
        ۲ روز پیش
        سلام و عرض ارادت استاد زراعتی گرامی خندانک
        بسیار ارزشمند است
        درود بر شما
        انگار باید دوباره خودتان این شعر زیبا را رمز گشایی کنید
        خندانک خندانک
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        درود بر جناب میرزادوست اندیشمند و ژرف اندیش خندانک
        خوش آمدید و سپاس
        این بار فرصت می دهم به شعر و مخاطب تا کدها باز شود. باز هم نشد خیالی نیست. امیدوارم از موسیقی و شاید تخیل متفاوت خود شعر لذت برده باشید.
        در پناه خدای مهربان، شادکام و تندرست و رستگار باشید. خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        شاهزاده خانوم
        شاهزاده خانوم
        ۱۱ ساعت پیش
        🍁🍁🍁
        🍁🍁
        🍁
        ارسال پاسخ
        معصومه خدابنده
        ۲ روز پیش
        درود بر شما
        موفق باشید
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        درود بیکران خندانک
        قلمتان سبز خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        شاهزاده خانوم
        شاهزاده خانوم
        ۱۱ ساعت پیش
        🍁🍁🍁
        🍁🍁
        🍁
        ارسال پاسخ
        مسعود مدهوش( یامور)
        دیروز
        درود و عرض ارادت خدمت استاد ارمان ارجمند 🥇🎖️🌹🪬

        رمز آلود و خسته با طعم حقیقت❤️💫


        اگر کودک درون یک هنرمند بمیرد یا بزرگ شود خاتمه ی هنر خواهد بود.
        ✍️م.مدهوش

        کودک درونتان ابدی هنرمند و شاعر معاصر عزیز ☄️👏🙏🌹💫✨🫶🕊️🥇🎖️🥂❤️‍🔥

        بسیار زیبا و دلنشین خواندم و لذت بردم🤞☄️🖐️✨💫🌹👏👏👏👏👏👏👏
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        درود بر جناب دکتر مدهوش فرهیخته و هنرمند خندانک
        سپاس از حضور و نظر سبزتان
        من امید دارم زن قصه ما، از سرگردانی بیرون بیاید. خیلی امیدوارم.
        عجب گزاره تفکربرانگیزی در مورد کودک درون فرموده اید. قبلا نشنیده بودم.
        پاینده و بالنده بمانید با قلمی درخشان و ذهنی جوشان خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        شاهزاده خانوم
        شاهزاده خانوم
        ۱۱ ساعت پیش
        🍁🍁🍁
        🍁🍁
        🍁
        ارسال پاسخ
        فرامرز عبداله پور
        دیروز
        درود
        مثل همیشه
        زیبا و دلنشین
        سروده اید
        ⚘⚘⚘⚘
        رقص قلمتان ابدی
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        درود جناب عبداله پور نیک سرشت و شوریده دل خندانک
        سپاس از حضور و نظر سبزتان
        به مهر یزدان بمانید پاینده و بالنده خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        شاهزاده خانوم
        شاهزاده خانوم
        ۱۱ ساعت پیش
        🍁🍁🍁
        🍁🍁
        🍁
        ارسال پاسخ
        مدینه ولی زاده جوشقان
        دیروز
        درود بیکران بر شما
        جالب ،زیبا و معمایی بود
        کد ها باز بشه دوباره می خوانم
        هر چند راه راست رو به این خانم نشان داده اید
        اذهان رو به چالش کشیده اید سپاس
        در پناه حق شاد و سلامت باشید
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        درود بر بانو ولی زاده نیک اندیش و زیباقلم خندانک
        خوش آمدید و ممنون خندانک
        خوشحالم همراهی با جریان این اثر برایتان جذاب بوده است.
        من هم اشعاری که رازگونه و معماگونه باشد دوست دارم. خود این زن که اصلا مهم نیست معلوم شود چه کسی است. یک تیپ اجتماعی است. شاید در ذهن من مصداق داشته باشد اما برای خواننده فرقی نمی کند چه کسی باشد. اما بقیه کدهای شعر با کمی تعمق و تفکر باز می شود...
        در پناه خدای مهربان، شادکام و تندرست و رستگار باشید. خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        شاهزاده خانوم
        شاهزاده خانوم
        ۱۱ ساعت پیش
        🍁🍁🍁
        🍁🍁
        🍁
        ابراهیم هداوند
        دیروز
        درود بر شما بزرگوار
        آهنگین بود
        با فرمایشات دکتر بانو طالب‌زاده عزیز موافقم
        خندانک خندانک خندانک
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        درود بر جناب هداوند ارجمند خندانک
        سپاس از حضور و نظر سبزتان خندانک
        با بخش عمده نظرات خانم دکتر طالب زاده گرانقدر که گویا نظر شما هم هست مخالفم. پاسخ هر دو عزیز را در ذیل کامنت ایشان نوشته ام. می توانید به آنجا مراجعه کنید و بخوانید.
        خیلی خوشحالم برای اولین بار میهمان صفحه ام هستید. خندانک
        به امید دیدار مجدد خندانک
        در پناه خدای مهربان باشید. خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        شاهزاده خانوم
        شاهزاده خانوم
        ۱۱ ساعت پیش
        🍁🍁🍁
        🍁🍁
        🍁
        محمد باقر انصاری دزفولی
        دیروز
        باعرض سلام
        زیبا سرودی بود
        هزاران درود
        شاعر گرامی
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        درود بزرگوار خندانک
        خوش آمدید وسپاس
        پاینده و بالنده بمانید به مهر یزدان خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        شاهزاده خانوم
        شاهزاده خانوم
        ۱۱ ساعت پیش
        🍁🍁🍁
        🍁🍁
        🍁
        ارسال پاسخ
        محمد اکرمی (خسرو)
        دیروز
        درود جناب زراعتی
        زیباست خندانک
        فقط اینکه مگه در نیمائی قافیه وجود نداره؟
        پیروز و دلشاد باشید
        خندانک خندانک خندانک
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        درود بر جناب اکرمی عزیز خندانک
        زیبانگاهید بزرگوار خندانک
        وزن را دوباره چک کردم. ظاهرا ایراد وزنی ندارد. اگر مورد هست ممنون می شوم توضیح دهید.
        این شعر بر پایه رکن «مفاعیلن» سروده شده است.
        در مورد قافیه هم متوجه سوالتان نشدم. اگر کسی در نیمایی بتواند قافیه بدهد برخی مواقع کار را زیبا می کند. نظرم این است (اصراری روی آن ندارم) که در اشعار نیمایی کوتاه، گاهی قافیه جواب می دهد و در نیمایی های بلند، اثر را خراب می کند...
        به مهر یزدان بمانید تا همواره ناب بنگارید. خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد اکرمی (خسرو)
        درود مجدد
        در یک تقسیم‌بندی کلی به ترتیب شکل‌گیری، انواع شعر نو را می‌توان به سه دستهٔ کلی تقسیم کرد:

        شعر نیمایی (شعر نو مصطلح): وزن عروضی دارد اما جای قافیه‌ها مشخص نیست مثل اشعار اخوان ثالث، فروغ فرخ‌زاد و سهراب سپهری.
        سپید (شعر آزاد): هر چند آهنگین است اما وزن عروضی ندارد و جای قافیه‌ها در آن مشخص نیست مثل برخی اشعار احمد شاملو.
        موج نو (شعر منثور): نه قافیه دارد و نه وزن عروضی و فرق آن با نثر در تخیل شعری است. موج نو به پیچیدگی معروف است مثل برخی اشعار احمدرضا احمدی.
        (ویکی پدیا)
        به قول نیما یوشیج بنیان گذار سبک نیمایی :قافیه زنگ کلام است
        خندانک خندانک خندانک
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        درود مجدد خندانک
        بله. کاملا موافقم. قافیه در نیمایی به عنوان زنگ کلام استفاده می شود و غالبا بین هر چند بند یا لخت استفاده می شود. اما در مورد همه بندها کمتر استفاده می شود. توضیحی که در پاسخ قبلی دادم برای بکارگیری قافیه در همه بندها بود.
        با کمی تسامح، «گاهی»، «بهشتی» و «نورانی» را هم قافیه یا بهتر بگویم شبه قافیه گرفته ام. خود نیما هم اگر بود زیاد سخت نمی گرفت. خندانک اما باز هم بیشتر کنکاش می کنم و در صورت ضرورت ویرایش خواهم کرد.
        دو نمونه از قافیه های مشابه شعر خودم در اشعار نیما برایتان ذکر می کنم:

        شعر «سایه ی خود»:
        ...
        «انگیخته از نهادش
        رگ‌های صدا
        یک خنده نه از لبانش
        ...

        شعر «بازگرداندن تن سرگشته»:
        ...
        ای رفیقِ روزِ رنجِ بینوایی
        از کدامین راه بر سوی فضای تیرگان این راه را دادی درازی؟
        ...

        در هر دو مورد از شبه قافیه به عنوان زنگ کلام استفاده کرده است که از نظر قواعد قافیه ایراد دارد.
        باز هم ممنون که تذکر دادید. خندانک
        در پناه خدای مهربان باشید. خندانک خندانک خندانک خندانک
        محمد اکرمی (خسرو)
        بله قبول دارم که قوافی در نیمایی کاملا از قواعد کلاسیک پیروی نمی کنه
        شاهزاده خانوم
        شاهزاده خانوم
        ۱۱ ساعت پیش
        🍁🍁🍁
        🍁🍁
        🍁
        ارسال پاسخ
        فرامرز عبداله پور
        دیروز
        درود
        مثل همیشه
        زیبا و دلنشین
        سروده اید
        ⚘⚘⚘⚘
        رقص قلمتان ابدی
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        درود بیکران خندانک
        سپاس که زیبا می خوانید.
        به مهر یزدان بمانید پاینده و بالنده خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        شاهزاده خانوم
        شاهزاده خانوم
        ۱۱ ساعت پیش
        🍁🍁🍁
        🍁🍁
        🍁
        ارسال پاسخ
        محمد گلی ایوری
        دیروز
        درود و عرض احترام جناب استاد زراعتی گرامی
        شعری معما گونه است

        سلامت باشید و برقرار
        خندانک خندانک خندانک
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        درود بر جناب ایوری ژرف اندیش و فرزانه خندانک
        خوش آمدید و سپاس
        بله. کمی معماگونه است. اما به غیر از هویت آن زن یا تیپ اجتماعی آن زن که زیاد اهمیت ندارد، بقیه موارد با دوباره خوانی و تعمق بیشتر کشف می شود. امیدوارم از موسیقی جذاب و احیانا زیبایی ساختار و تخیل این نیمایی لذت برده باشید. در نگاه اول، کدها باز هم نشدند ایرادی ندارد.
        به مهر یزدان بمانید تا همواره ناب بنگارید. خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        شاهزاده خانوم
        شاهزاده خانوم
        ۱۱ ساعت پیش
        🍁🍁🍁
        🍁🍁
        🍁
        ارسال پاسخ
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        دیروز
        درودتان بزرگوار
        موفق باشید خندانک خندانک خندانک خندانک



        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        درود بیکران خندانک
        پاینده باشید. خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        شاهزاده خانوم
        شاهزاده خانوم
        ۱۱ ساعت پیش
        🍁🍁🍁
        🍁🍁
        🍁
        ارسال پاسخ
        زهرا حکیمی بافقی (الهه‌ی احساس)
        دیروز
        درود بر شما جناب آرمان بزرگوار


        خندانک
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        درود بر بانو حکیمی فرزانه خندانک
        سپاس از حضور سبزتان خندانک
        در پناه خدای مهربان، به همراه عزیزانتان شادکام و تندرست و رستگار باشید. خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        شاهزاده خانوم
        شاهزاده خانوم
        ۱۱ ساعت پیش
        🍁🍁🍁
        🍁🍁
        🍁
        ارسال پاسخ
        معصومه درگاهی
        ۲۲ ساعت پیش
        بسیار لذت بردم از خواندن این متن‌زیبا خندانک خندانک
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        درود بر بانو درگاهی نیک اندیش و زیباقلم خندانک
        خوش آمدید و سپاس
        خوشحالم از همراهی با جریان این اثر، احساس خوبی داشتید.
        به مهر یزدان بمانید پاینده و بالنده خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        شاهزاده خانوم
        شاهزاده خانوم
        ۱۱ ساعت پیش
        🍁🍁🍁
        🍁🍁
        🍁
        ارسال پاسخ
        معصومه درگاهی
        ۲۲ ساعت پیش
        بسیار عالی یود خندانک خندانک
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        عالی نگاه تیزبین و پرمهر شماست. خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        شاهزاده خانوم
        شاهزاده خانوم
        ۱۱ ساعت پیش
        🍁🍁🍁
        🍁🍁
        🍁
        ارسال پاسخ
        محمد ساکی
        ۲۲ ساعت پیش
        بنده ناچیز کمترین افسوس و دریغی ملایم [و خواستنی؛ (البته برای رشد روح)] را در اثر زیبایتان احساس و ادراک می‌نمایم؛ اما پی به احساس استیصال خاصی نمی‌برم یا اینکه دست‌کم بنده ناچیز کمترین قادر به درک آن نیستم


        سلام و عرض ادب استاد عزیز و ارجمند جناب استاد رضایی عزیز و بزرگوار
        بسیار عالی
        بسیار زیبا
        ضمنا
        از آرا و نظرات شعر «آدم و حوا» بهره بردم. سپاس بسیار از دلسوزی و زحمات بیدریغ‌تان
        همواره برای حضرتعالی بهترینها را از محضر بارگاه حضرت باریتعالی خواستارم
        شاد و سلامت و سربلند باشید و برقرار ان‌شاءالله
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        درود بر جناب ساکی ژرف اندیش و والااندیش خندانک
        عالی و زیبا، حضور و نظرتان ارزشمندتان است. خندانک
        برداشت احساسی خود را از این نیمایی، چقدر عمیق و دقیق توصیف کردید. تحلیل گزاره های شما برای سنجش مهم ترین رکن تولد یک شعر (همانند هر اثر هنری دیگر) یعنی سطح و چگونگی برانگیختگی احساسی در مخاطب، برایم بسیار مفید و راهگشاست.
        اما حضور پربرکتتان باعث شد نکته ای به ذهنم خطور کند:
        روح و قلب و ذهن انسان عجیب حاصلخیز است.
        گاهی در تصادف و تلاقی معمول آدم ها در جریان زندگی، بذر اندیشه ای در ذهن همنوع کاشته می شود و ماجرا فراموش می شود. سال ها بعد که تقدیر دوباره اینان را به هم می رساند می بینی آن بذر کوچک، درختی شده است تنومند. گاهی اعجاب آن صدچندان است. فقط یک درخت نیست جنگلی انبوه پدید آمده است...
        به نظر من، بزرگترین رسالت ابدباوران خداپرست در مواجهه با سرگشتگی هر انسانی در مسیر زندگی همین است. کاشت بذر اندیشه یا ایده ای تا شاید نهالی شود یا درختی یا جنگلی و او را از آفتاب سوزان سرگشتگی نجات دهد و به سایه امن رستگاری ابدی برساند.
        این رسالت ما در قبال همدیگر است با هر ابزاری از جمله واسطه های هنری مانند شعر. به شرط آن که شعر حدیث حق باشد یا حداقل حدیث خلق. نه آنکه فقط حدیث نفس بیهوده ای باشد و غیر از انعکاس تجربه درونی یا بیرونی ما هیچ خیری برای دیگری نداشته باشد.
        همه ما می توانیم باغبان همدیگر باشیم به شرط اینکه به این زودی ها از استعداد خودشکوفایی آدم ها ناامید نشویم...
        دعای زیبایتان را از صمیم جان آمین می گویم. خندانک
        در پناه خدای مهربان باشید تا درقول و قلم و قدم هایتان، همواره با لبخند فرشتگان پیرامون تایید گردید. خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        شاهزاده خانوم
        شاهزاده خانوم
        ۱۱ ساعت پیش
        🍁🍁🍁
        🍁🍁
        🍁
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        شاهزاده خانوم گرانقدر خندانک
        دوباره شرمنده ام کردید با گلباران. سپاس بیکران خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        سید محمد حسین شرافت مولا
        ۹ ساعت پیش
        با سلام و عرض ادب
        زیباست
        قلم تان در اوج
        تقدیم سپاس
        احسان فلاح رمضانی
        ۱ ساعت پیش
        گشوده معبری معمار
        «ابدبنیاد» و نورانی
        نگاهش را اگر بر آسمان دوزَد
        بیابد معبر و شهرش خندانک خندانک

        سلام و درودها ادیب اندیشمند جناب زراعتی بزرگوار خندانک
        زیبا قلم زدید خندانک خندانک
        برقرار باشید و سلامت خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2