سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 15 ارديبهشت 1404
  • روز بزرگداشت شيخ صدوق
9 ذو القعدة 1446
    Monday 5 May 2025
    • روز جهاني ماما

    حمایت از شعرناب

    شعرناب

    با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

    در جملاتی که علی ع در تمام عمرش گفت ، این جمله از همه رساتر و عمیقتر ،زیباتر ، اثربخش و آموزنده تر بود.کدام عبارت؟کدام جمله؟آن ۲۵ سال سکوت علی است. دکتر علی شریعتی

    دوشنبه ۱۵ ارديبهشت

    شاعرِ مُرده

    شعری از

    امید اکبری

    از دفتر عاشقانه ای برای تو... نوع شعر غزل

    ارسال شده در تاریخ جمعه ۱۳ مرداد ۱۴۰۲ ۱۷:۰۳ شماره ثبت ۱۲۲۵۲۷
      بازدید : ۱۱۸۱   |    نظرات : ۱۴

    رنگ شــعــر
    رنگ زمینه
    دفاتر شعر امید اکبری

    صدای ارسالی شاعر:
    دل ز ماهم بُرد! دیگر مردمانش پیشکش
    شاعرش را کُشت! دیگر عاشقانش پیشکش
     
    در مسیر عشق بازی و طریق عاشقی
    کوهکَن هم مُرد! این بی غیرتانش پیشکش
     
    بهر تسکین دادن این خاطر رنجور ما
    علم طب درماند! اشعار و رمانش پیشکش
     
    دلبری از آدمی سرسخت،چون من، ساده نیست
    خنده اش دل بُرد! ابروی کمانش پیشکش 
     
    <<گفته اند او عاشق شعرست و شاعر پیشگی>>
    شاعرش هم کُشت! دیگر عاشقانش پیشکش...
    ۱
    اشتراک گذاری این شعر

    نقدها و نظرات
    عباسعلی استکی(چشمه)
    شنبه ۱۴ مرداد ۱۴۰۲ ۲۳:۵۹
    جالب و زیبا بود خندانک
    طاهره حسین زاده (کوهواره)
    پنجشنبه ۱۹ مرداد ۱۴۰۲ ۰۰:۱۵

    سلام شعر قشنگی است در بحر رمل محذوف
    دلپسند و خوش پرداخت در سبک غنایی و محتوایی زیبا
    ولی قوافی همگی دارای حروف الحاقی اند.
    و منتظر بازبینی و تغییرتان .

    ( مردم / عاشق /غیرت / رمان / کمان )
    هیچ کدام ازین واژه ها باهم همقافیه نیستند.

    سلامت و سرافراز و شاد باشید خندانک خندانک خندانک





    محمد باقر انصاری دزفولی
    شنبه ۱۴ مرداد ۱۴۰۲ ۰۷:۱۹
    طبعتان جوشا
    زبانتان گویا
    قلمتان نویسا
    دلچسب و زیبا شعری بود
    هزاران درودتان باد
    خندانک خندانک خندانک
    ابوالحسن انصاری (الف رها)
    شنبه ۱۴ مرداد ۱۴۰۲ ۱۱:۵۱
    درودتان باد
    زیبا بود

    خندانک خندانک خندانک
    نرگس زند (آرامش)
    شنبه ۱۴ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۵۳
    درود ها بر شما خندانک
    زیبا بود خندانک
    برقرار باشید خندانک
    محمد محمدنژاد(آشوب)
    شنبه ۱۴ مرداد ۱۴۰۲ ۱۳:۰۸
    آفرین خندانک خندانک خندانک خندانک
    محمد اکرمی (خسرو)
    شنبه ۱۴ مرداد ۱۴۰۲ ۱۳:۱۵
    درود جناب اکبری
    زیبا بود
    خندانک خندانک خندانک
    جواد کاظمی نیک
    شنبه ۱۴ مرداد ۱۴۰۲ ۱۴:۱۵
    درودبرشما زیبابود 🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻
    💙💙💙💙💙💙💙💙
    🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵
    💐💐💐💐💐💐
    🌼🌼🌼🌼
    💟💟💟
    ❤️❤️
    ❤️
    مریم کاسیانی
    شنبه ۱۴ مرداد ۱۴۰۲ ۱۶:۰۲
    درود بر شما خندانک
    بااحساس و زیباست
    قافیه های(شایگان) دوبیت اول نیازمند بازنگری و اصلاح است تا غزلی بی نقص گردد
    فاطمه ذوالفقاری (دریا)
    شنبه ۱۴ مرداد ۱۴۰۲ ۱۹:۵۰
    خیلی قشنگ بود قلمتون نویسا
    محسن ابراهیمی اصل (غریب)
    شنبه ۱۴ مرداد ۱۴۰۲ ۲۳:۳۳
    درود بر شما خندانک خندانک
    زیبا و خوش آهنگ بود خندانک خندانک
    پرنیا هادیان(سروش)
    شنبه ۱۴ مرداد ۱۴۰۲ ۲۳:۴۱
    بسیار زیبا قلم زدید🌱🌱🌹
    موفق و موید باشید🍃🌹
    طوبی آهنگران
    يکشنبه ۱۵ مرداد ۱۴۰۲ ۰۸:۰۳
    سلام و عرض ادب جناب اکبری
    احسنت بر شما بزرگوار بسیار عالی
    نیره صدری
    دوشنبه ۶ شهريور ۱۴۰۲ ۰۰:۵۴
    درود برشما
    بسیار خوش آهنگ وزیبا قلم زدید
    احسنت خندانک خندانک
    تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


    (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
    ارسال پیام خصوصی

    نقد و آموزش

    نظرات

    مشاعره

    سید مرتضی سیدی

    تمام حزن یاران است در من ااا زمستان و بهاران است در من ااا شکستم بغض چندین ساله ام را ااا خدایا شور باران است در من
    ساسان نجفی(سراب)

    در دایره ای که آمد و رفتن ماست اا او را نه بدایت و نه نهایت پیداست اا کس مَی نزند دمی در این معنی راست اا کاین آمدن از کجا و رفتن به کجاست
    سید مرتضی سیدی

    هر چند شیشه های دلم را شکسته اند ااا اینجا هنوز پنجره ها را نبسته اند ااا امشب تمام آینه ها در حضور دل ااا در خویشتن نشسته و از خود گسسته اند ااا دیگر چه اعتماد به دستان دوستان ااا وقتی عصای پنجره ها را شکسته اند ااا اینجا کبوتران حرم تنگ هر غروب ااا بر برج های خیس نگاهم نشسته اند ااا من از نگاه ساده ی این کفش های کوچ ااا احساس می کنم که از این کوچه خسته اند
    محمد حسنی

    درد اگر این درد مشترک بود همه هم درد بودند اما انگار بی تفاوتی زنجیر زندگی را از پایشان باز کرده است بداهه
    سید مرتضی سیدی

    هوای با تو پریدن نشسته در بالم ااا سراغ همسفری بی بهانه می گیرد

    کاربران اشتراک دار

    محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
    کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
    استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
    2