آشوب که میشود دلم
نام تو را میپرسد
ادب اینجا ، عشق !
چرا همیشه مغلوب ست
قهرمانان عدهای مجنونند !
تعریف : یعنی
داده
نتیجه
توضیح
عشق ،عاشق ، معشوق
مجموعهی زیرین کدامین علماند
زیستشناسی
روانشناسی
اخلاق
مرز آگاهی ،نطفهی چیست
خودآگاه
ناخودآگاه
تبلر ایده ی کیست
جسم ، شهوت...
خویشاوندان عشق نیست !
پلههای ترقی ایمان بر پشت کیست ؟
تو را از وقتی میشناسم
دلم آشوب
دیر زمانی که ؛ بابا آب داد
نزدیکترین نسبتم
واژهی محروم
فقر
عشق
چه سادهی نامعقول
آشوب که میشود دلم
کام تو را بی فرصت
~~~~
' منِ ' زندانی تن ناتوان است
دل افتاده ی تش بیخیار است
چه شد،دُو بر جهان ما سوار است!
غم یکدانهام را صد بهار است
پ . ن
این پینویس نیست
حرفی ،
کلمهای ست پر درد
پویش ِ "سیاه نپوشید "
" نذری نخورید "
به راه انداختند
قبل از محرم
میخواستم مطلبی بنویسم ؛
دیدم ما امثال سلیمان بن صرد در لحظه حسین را نشناختیم دُودل
چه رسد به تیر و تبار اصحاب شمر و زبیر
فقط
نوک زبانم آمد ؛
عشق ساده میگیرد
تبری او را اگر شیطانی نپاید
تبر که چه عرض کنم ،شمشیر
نه
توپ ، تانک ، هواپیما
نمیتوانند
کم کنند ذرهای از عشق حسین در دلها
در پایان این تک بیت
تقدیم تمام دوستداران حسین
مر تو را طرحی ست در تصویر پر تکرار من ....یا حسین (ع)
من چه گویم از تو این عشقی ست در هر جان و تن یا حسین(ع)
خیار: اختیار ، از رستهی میوه و سبزیجات ، بیفایده...
دو : دئویت ، دو گانگی ، دشمنی ، نزاع ،عداوت...
آروین
درودبرشما جناب آروین
بسیارزیبابود
حسین عشق است