سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

سه شنبه 15 آبان 1403
    4 جمادى الأولى 1446
      Tuesday 5 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        سه شنبه ۱۵ آبان

        مرخصی استهلاجی

        شعری از

        روهام حمیدی فر

        از دفتر شعرهای بهاریه نوع شعر شعرناب

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۴:۴۹ شماره ثبت ۱۱۹۸۲۶
          بازدید : ۳۰۸   |    نظرات : ۱۵

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        به جنگ که می رفتم ، زنم به بدرقه ام آمد * از جنگ که برگشتم ، زنم مرده بود!!! به جنگ که می رفتم ، موتورسیکلتی داشتم * از جنگ که برگشتم ، موتورسیکلتم را دزد برده بود!!! به جنگ که می رفتم ، به خانه مستاجربودم از جنگ که برگشتم ، اثاثیه ام گوشه ی کوچه بود ! به جنگ که می رفتم ،     داشتم فلسفه می خواندم * از جنگ که برگشتم ، مخم نود درجه چرخیده بود!!!   به جنگ که می رفتم ، گفتند : کار جنگ شش ماهه تمام است !!!      از جنگ که برگشتم ، هشت سال گذشته بود ! به جنگ که می رفتم ،           زنم پا به ماه و حامله بود ! از جنگ که برگشتم ، زنم مرده و بچه ام مانده بود !!!   به جنگ که می رفتم ، مادرم به روضه ها غش می کرد ** از جنگ که برگشتم ، مادرم سفره ی مشگل گشای ابوالفضل پهن می کرد !!          به جنگ که می رفتم ، برادرم هم به جنگ آمده بود !! از جنگ که برگشتم ،     او صاحب کارخانه و جناب دکتر علی ....... شده بود !!!                         به جنگ که می رفتم ، بچه های خواهر و برادرهایم همه نوجوان و کوچک سال !!! از جنگ که برگشتم ، همگی ازدواج کرده و بچه به بغل بودند!!!      به جنگ که می رفتم ، دندانهایم همگی سالم و سفید بودند** از جنگ که برگشتم ، دندانی به نام دندان آسیابی برایم نمانده بود !!! به جنگ که می رفتم ، هنوز شعر نمی گفتم ! از جنگ که برگشتم : نیمه شب صدای گفت :    برخیز !! برخیز!! شعری بگو !! که بانوی هست !!                                  بنام شاهزاده خانوم که منتظر است !!! 
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        سید هادی محمدی
        چهارشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۸:۵۹
        خندانک
        روهام حمیدی فر
        روهام حمیدی فر
        يکشنبه ۱۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۳:۵۰
        هادی جان عزیز ، چرا روزه سکوت گرفتی یه چیزی بگو یه حرفی بزن تا دلم باز شه خندانک
        ارسال پاسخ
        شاهزاده خانوم
        چهارشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۵:۱۰
        درود جناب روهام بزرگوار خندانک
        اگه بگم دلنوشته نمی‌گید مثنویه خندانک موهاتونو بکنید..🤭
        ما می‌گیم دلنوشته..😎
        دلنوشته جالبی بود خندانک خندانک
        تهش خیلی جالب‌تر شد یه دنیا بی‌ربطی در عین ربطی.. خندانک
        شاهزاده خانومش گویا ایهام داشت.. خندانک
        یعنی به خودمون بگیریم یا نگیریم..🤪
        اگه به خودمون نگیریم که حرفی برای گفتن نمی‌مونه خندانک
        اما اگه به خودمان بگیریم.. به خوداااا روح ِر وح من سر به هواست یه وقتایی کارهایی می‌کنه خود روحم بی‌خبر..
        حالا نمی‌دونم کی انتظار شعر شما رو کشیده که خودش خبر نداره😜

        به هر تقدیر همین‌که هستید و می‌نویسید خیلی خوبه خندانک خندانک
        شاد باشید خندانک
        روهام حمیدی فر
        روهام حمیدی فر
        يکشنبه ۱۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۴:۰۸
        سلام ، من که حریف زبان شما نمی شوم ، یکسال و اندی گذشت ، صبوری کردی خانومی کردی ، دلت شکست ولی به پایم نشستی صبورانه و متفکرانه جواب ندادی در دلشکستگی ولی فروردین تولدم را تبریک نگفتی شعر عروسک بازی را برای تو گفتم اعتنا نکردی و به معرفی کتاب در پایان پرداختی نه به شعر ، اینها که در شعر آمده همه برایم اتفاق افتاده ولی با طول زمانی کم و زیاد ولی من همه را با یک تدوین به هم نزدیک کردم ، اینکه در پایان آمد حرف دل من بود نه روح شما مگر روح شما آدرس خانه ی من را بلد است که بیاید مرا تشویق کند ولی شما جزئی از کل افکار زندگی من هستید ، در میان فامیل ما بسیار دوست داشتنی و پرطرفدار هستید به واسطه ی شعرهای من ، اگر در پایان شعر آن به قول شما دلنوشته آمدیا نیامد به هر حال شده اید جزء فامیل ما در پایان شعری که برایت در اوایل بهار گفته بودم در میان کلمات گم شد پس آن را دوباره به عنوان کادو تقدیمت میکنم چون این شعر را که در ذیل می آید خیلی دوست دارم . خندانک خندانک خندانک آدرست را فراموش کرده بودم *** نشانیت را از گل پرسیدم *** گفت : باید به هلند بروی باغ آلاله های واژگون شاهزاده خانومت آنجاست خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد رضا خوشرو (مریخ)
        پنجشنبه ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۰:۵۳
        درودها .
        جنگ ایران و عراق طولانی ترین جنگ قرن بعد جنگ ویتنام است
        که نزدیک به هشت سال طول کشید
        و در طول این زمان بسیاری از دنیا رفتند و بسیاری به دنیا آمدند .


        خلاقانه بود
        و
        البته مرخصی استعلاجی صحیح است .

        موفق باشید .
        خندانک
        روهام حمیدی فر
        روهام حمیدی فر
        يکشنبه ۱۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۴:۲۱
        سلام ، حیف که نمی شود و بهداشت هم اجازه نمی دهد و گرنه گاوی گوسفندی بره ای مرغی خروسی جوجه اردکی باور نمی کنید یک تخم مرغی جلوی پایتان قربانی می کردیم ، حتمآ باید به جنگ بروم و این همه بلا سرم بیاید تا شما بیایید و شعرم را بخوانید ، در زمان غیر جنگ و آرامش هم به ما سری بزنید که من نظراتتان را خیلی دوست دارم ، اگر نیایید باز اسمتان را در شعر بعدی می آورم اینها همه شوخی بود جدی نگیرید . خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        نیلوفر تیر
        چهارشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۹:۰۴
        خندانک خندانک خندانک درود گرامی
        روهام حمیدی فر
        روهام حمیدی فر
        يکشنبه ۱۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۳:۵۳
        سلام ، فکر می کردم نیلوفر یک روزه هستید بر روی آب برکه ی قصه های من ، ولی ماندید از ماندنتان متشکرم خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        چهارشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۱:۳۱
        سلام
        زیبا بود
        قلمتون سبز
        خندانک خندانک خندانک
        روهام حمیدی فر
        روهام حمیدی فر
        يکشنبه ۱۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۳:۵۴
        سلام ، فرزانه ی من زیبا نگاهید . خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جواد کاظمی نیک
        چهارشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۵:۱۱
        دلنوشته زیبایی راقلم زديد احسن برشما جناب حمیدی 🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻
        💙💙💙💙💙💙💙💙
        🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵
        💐💐💐💐💐💐
        🌼🌼🌼🌼
        💟💟💟
        ❤️❤️
        ❤️🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻
        💙💙💙💙💙💙💙💙
        🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵
        💐💐💐💐💐💐
        🌼🌼🌼🌼
        💟💟💟
        ❤️❤️
        ❤️
        روهام حمیدی فر
        روهام حمیدی فر
        يکشنبه ۱۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۴:۱۲
        سلام ، جواد جان بالاخره شعر را خواندی و تصمیمت را گرفتی و نظر دادی بقول نقی معمولی فدایی داری خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        نرگس زند (آرامش)
        چهارشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۵:۱۹
        به جنگ که میرفت دخترش هنوز به دنیا تیامده بود .‌.دخترش مادرشده واو هنوز برنگشته خندانک خندانک
        درود بر شما که بر گشتید خندانک خندانک
        روهام حمیدی فر
        روهام حمیدی فر
        يکشنبه ۱۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۴:۱۵
        سلام ، اگر شما هم از خانواده ی صدمه دیدگان جنگ هستید امیدوارم آنکه منتظرش هستید به سلامت زودتر بیاید ، اگر هم نیستید برای شما و دختر زیبایتان آرزوی سلامت و سعادت دارم ، دوست دارم بمانید در صفحه ام به مهر خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3