سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

سه شنبه 15 آبان 1403
    4 جمادى الأولى 1446
      Tuesday 5 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        سه شنبه ۱۵ آبان

        کاپی ، کاپی

        شعری از

        روهام حمیدی فر

        از دفتر شعرهای بهاریه نوع شعر مثنوی

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۲۷ فروردين ۱۴۰۲ ۰۱:۵۰ شماره ثبت ۱۱۹۲۹۶
          بازدید : ۲۶۸   |    نظرات : ۲۲

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        از استانبول تا صوفیا ، از سانی عرفا تا بخارست ، از قاضی عنطب تا دمشق
        گذاشتم دنیا را زیر پا ، به دنبال یاری با مرام و با صفا !
        در یک روز بهاری ، دیدمش در گل فروشی ، در میان گلها
        دخترک چشم سبز مو طلائی ، خنده رو ، نامش کاپی ، از اهالی رومانی
        وقتی گفتم : ایرانیم ، نمی دانستند ایران کجاست ! فقط به ما می گفتند ؛
        "کله سیاه"
        مردمانی ساکت و آرام و خوب ، کشوری کوچک ، مردمانش دل بزرگ
        در زندگی شان دروغ جایی نداشت ! 
        مهربان بودند با ما ، این عجب از روزگار !
        آشنا شدم با او ، مادرش در شهر دیگر عکاسخانه داشت
        دور بود از بخارست ، دخترک هر روز صبح می آمد هتل 
        چرخ می زدیم در شهر بخارست ، همچون دو کبوتر آزاد
        کاپی مرا می برد کنار رودخانه دامبویتا و برایم آواز می خواند با زبان روسی
        سینما ، موزه ، گردش و تفریح ، خوش بودیم آن زمان هر دو
        تا اینکه یک روز گفت : باید با قطار به دیدن مادرم برویم!
        "عاشق شده بودم بی کس و کار ، در کشوری غریب"
        سوار قطار که شدیم ، همه از دخترک می پرسیدند :
        نامزدت اهل کجاست؟ چه خوش تیپ است

        *******
        در عکاسخانه ای نسبتأ کوچک ، زنی موقر و زیبا ، پیچ و تاب خورده تاب موهایش
        دامن کوتاه چین دار فرانسوی ، پیراهن آستین پفی اکرون به تنش
        گوشواره های مدل عربی ، کفش های بند بندی صدفی
        عکاسخانه اش پر بود از گل و گلدان! آخه آنها بدون گل سر میز غذا نمی خوردند!
        عکسهای نمونه از عروس و دامادها ، همه پیر و پاتال بودند و آخر کار!
        بر در ورودی عکاسخانه زنگوله ای آویز بود به ریتم قشنگ
        از پشت میزش بلند شد و به پیشواز مان آمد ، دست مرا میان دستانش به گرمی فشرد!
        مهربان بود با من و دخترش ، پرسید از حال و هوای وطنم !
        خوب شد می دانست خلیج فارس کجاست! چون که یکدانه پسرش 
        در سکوی نفتی در کویت کار می کرد.              چند روزی ماندیم آنجا 
        مادرش غذاهای رومانیایی درست می کرد، ران تپل قورباغه ی سوخاری!
        که من نمی خوردم ، فقط گوشت و بادمجان با برنج می خوردم
        چه کشور ارزانی ! یکبار هم که شده بروید آنجا
        "از جنگ جهانی دوم ، نیم درصد هم تورم نداشته اند آنجا"
        "خوش بحال ما اینجا !!! رد شده از درصد ریاضی تورم ما"
        شب بود و بهار بود و من بودم و او          شب بود و من بودم و او بود در وجود من
        سیل می برد مرا در وجود او               بهر نجات ، چنگ می زدم بر گیسوان او
        روز ها زود تمام می شد و شب هنگام زودتر در کنار او
        می شد جوان ، پیر خرابات به بزم شراب او
        لحظه ندارد ارزش ماندن که بسیار کم است             با آنکه ساعت آنها یک و نیم ساعت از ما عقب تر است
        ******
        کاپی یک مسیحی معتقد بود و من پا فشاری نکردم ، که بیا مسلمان شو 
        او هم در این رابطه چیزی نگفت !                سفارت ایران به او ویزا نداد!
        هر روز تقاضا نوشتیم و باز رد شد!               بالأخره جدا شدیم از هم ، با گریه و افسوس!
        ""کشید قلب مرا به زنجیر و به گردنش آویخت           پاره شد تسبیح عشق و دانه دانه گریه شد""

        (به مردم خوب و مهربان کشور رومانی)

         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        شاهزاده خانوم
        دوشنبه ۲۸ فروردين ۱۴۰۲ ۱۸:۲۰
        ایندفعه از شاهزاده به روهام و نوید سلام.. خندانک
        دلنوشته بامزه‌ای بود.‌. خندانک خندانک
        روهام حمیدی فر
        روهام حمیدی فر
        چهارشنبه ۶ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۴:۲۰
        سلام ، می دانید که من به کلمه ی دلنوشته حساسیت پوستی دارم وقتی برای شعرم که مثنوی ست کلمه ی دلنوشته را به کار می برید بدنم جوش می زند خودم هم جوش میزنم و مجبور می شوم همچین جوابیه ای بدهم که شما هم بدنتان جوش بزند ، من یک چیزی به شما گفتم محرمانه شما دیگر هر روز این دوقلوهای به هم چسبیده را دراز نکنید به هر کدام به خودشان سلام برسانید ، از طرف دوقلوهای به هم چسبیده ولی تنها خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        عباسعلی استکی(چشمه)
        دوشنبه ۲۸ فروردين ۱۴۰۲ ۱۹:۳۸
        درود بزرگوار
        فکر نکنم مردم رومانی برای ویزا مشکلی داشته باشند خندانک
        روهام حمیدی فر
        روهام حمیدی فر
        چهارشنبه ۶ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۴:۳۰
        سلام برادر آنها که مشکلی ندارند این ما هستیم که برای ویزادادن به آنها مشکل تراشی می کنیم شهروند هر کشوری برای رفتن به کشور دیگر خودشان که نباید به خودشان ویزا بدهند آن کشور مقصد باید به آنها ویزا بدهد که البته اگر دلش خواست که در اینجا دلشان نخواست به یک شهروند رومانیائی ویزا دهند برای همین مردم رومانی نمی دانند ایران اصلآ کجاست و ما رابا ایتالیا یها اشتباه می گرفتند به خاطر شکل پرچم مان
        ارسال پاسخ
        محمد اکرمی (خسرو)
        دوشنبه ۲۸ فروردين ۱۴۰۲ ۰۷:۴۷
        درود
        پایانی تلخ...
        موفق باشید
        خندانک خندانک خندانک
        روهام حمیدی فر
        روهام حمیدی فر
        چهارشنبه ۶ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۳:۵۸
        سلامت باشی با این عکس پروفایل قشنگت آدم یاد فیلم آقا مهدی وارد میشود می افتد شاید هم فیلم آقا مهدی پاشنه طلا به هر حال هپی اند جالبیست موفق باشی خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        علیرضا حاجی پوری باسمنج راوی عشق
        دوشنبه ۲۸ فروردين ۱۴۰۲ ۰۸:۵۴
        درود بر شما خندانک
        زیبا سرودید خندانک
        روهام حمیدی فر
        روهام حمیدی فر
        چهارشنبه ۶ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۴:۰۱
        سلام ، یک بیو گرافی عاشقانه ولی واقعی ، از شما که زیبا خواندید متشکرم خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        دوشنبه ۲۸ فروردين ۱۴۰۲ ۰۹:۵۱
        خندانک خندانک خندانک
        همیشه
        طبعتان جوشا
        هزاران درودتان باد
        خندانک خندانک خندانک
        روهام حمیدی فر
        روهام حمیدی فر
        چهارشنبه ۶ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۴:۰۴
        سلام ، از شما که دلگرمی می دهید سپاسگزارم چون ما همین دلگرمی ها را داریم برای شعر گفتن نه فیش های حقوقی نجومی !!! خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جواد کاظمی نیک
        دوشنبه ۲۸ فروردين ۱۴۰۲ ۱۳:۰۲
        درودبرشما زیبابود 🌺🌺🌺🌺
        🌼🌼🌼
        🏵🏵
        💐
        روهام حمیدی فر
        روهام حمیدی فر
        چهارشنبه ۶ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۴:۰۶
        به قول دختر همسایه کلاه قرمزی برای جواد جون ، دست و جیغ و هورا خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        هواجان جاویدان
        دوشنبه ۲۸ فروردين ۱۴۰۲ ۱۶:۲۰
        🍃🌼🍃 درود 🍃🌼🍃
        هواجان جاویدان
        دوشنبه ۲۸ فروردين ۱۴۰۲ ۱۶:۲۰
        🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃
        هواجان جاویدان
        دوشنبه ۲۸ فروردين ۱۴۰۲ ۱۶:۲۰
        🌸🌸🌸🌸🌸
        روهام حمیدی فر
        روهام حمیدی فر
        چهارشنبه ۶ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۴:۱۱
        هواجان بهتر است با تغییر فصل و گرمای هوا عکس پروفایلت را عوض کنی کلاهت را بردار موهایت را شانه کن و بگذار کله ات هوا بخورد و یک عکس لاکچری دختر اروپائی پسند از خودت بگذار کاپی در فضای مجازی دوست و هم کلاسی زیاد دارد خدا را چه دیدی شاید عکست را در اینستا برایشان گذاشتم پسر خوبی هستی ساده و دل پاک برایت آرزوی خوشبختی دارم خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        ابراهیم کریمی (ایبو)
        دوشنبه ۲۸ فروردين ۱۴۰۲ ۲۲:۰۶
        درود آقا رهام
        خاطره و داستان عجیبی بود
        خندانک خندانک
        روهام حمیدی فر
        روهام حمیدی فر
        چهارشنبه ۶ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۴:۴۵
        سلام ، از این داستانهای عجیب در زندگیم زیاد دارم مثلآ داستان هلیا دختر رقاصه ای که در کاباره ای در بیروت لبنان می رقصید و ما ............ و اگر این داستان بااقبال خوانندگان روبرو شود ، داستان هلیا ی لبنانی را هم خواهم گفت ** شما هم اگر کمی دلار خرج کنید و بروید دنیا را بگردید، دیگر این داستانها برایتان عجیب نخواهد بود خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        بهاءالدین داودپور تخلص بامداد
        سه شنبه ۲۹ فروردين ۱۴۰۲ ۲۳:۰۳
        درودوسپاس ازشماعزیزگرامی بابت مهمانی خاطره انگیزت دفعه ی بودکه خواستی بری منم میام.....پاینده باشی عزیزهموطن
        روهام حمیدی فر
        روهام حمیدی فر
        چهارشنبه ۶ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۴:۴۹
        سلام ، باعث شادمانی من است که شما با من همسفر گردید ، حالا این سفر که مهمان من بودید ، شما را بردم به سفر ی دور و شیرین و سالم و خوشحال به سر زندگیتان برگشتید ، باشد تا داستان هلیا رقاصه ی لبنانی . شاد باشید . خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جواد کاظمی نیک
        سه شنبه ۲۹ فروردين ۱۴۰۲ ۲۳:۰۵
        خندانک خندانک خندانک
        روهام حمیدی فر
        روهام حمیدی فر
        چهارشنبه ۶ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۴:۵۰
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3