مرا ببخش

ازتاثیر نامربوط رابطه ها مگو تردیدی هست
هرچنددنیا جای تردید است ونوشیدن قهوه ،یقین



درود برشما استاد آزادبخت عزیز
بسیارزیبابود

درود جناب آزادبخت گرامی
زیبا بود 🌺🌺🌺

حس زیبایی داشت خوانش شعر زیبایتان
در انتها با خوردن قهوه به سبک اروپاییان به پایان رسید .

نگاه زیبا و اجتماعی خاصی بود
موفق باشید

درود استاد عزیز
بسیار زیبا و جالب بود

درود استاد خاص‌نویس
انصافا عاشقانه متفکرانه‌ای بود
و زیبا..
آفرین‌هاااا..

درود بر شما جناب آزاد بخت

قلمتان نویسا

بمانید به مهر و بسرایید

به‌به عجب سپید زیبایی راقلم زديد مثل همیشه استاد خاص نویس سپید ،بسیار زیبا بود احسن برشما لذت بردم استاد عزیزم جناب آزادبخت عزیز
این قسمت ازسپیدتان بسیار دلنشين وپرمفهوم بود
گاهی باورم رابه زبان لکنت می اندازد
حافظه خوبی دردرک یک پیشنهاد ندارم
جای پاسخ ،پوزخندی تحویل می گیرم
خیلی ممنون از سپیدهایی که می‌نویسید استاد خاص نویس من عزیزدل 🌻🌺🌻🌺🌻🌺🌻
🌹⚘️🪻🌹🌸🌸
🪻🪻🪻🌹🌹
⚘️⚘️⚘️⚘️
🌺🌺🌺
🌻🌻
❤️🌻🌺🌻🌺🌻🌺🌻
🌹⚘️🪻🌹🌸🌸
🪻🪻🪻🌹🌹
⚘️⚘️⚘️⚘️
🌺🌺🌺
🌻🌻
❤️🌻🌺🌻🌺🌻🌺🌻
🌹⚘️🪻🌹🌸🌸
🪻🪻🪻🌹🌹
⚘️⚘️⚘️⚘️
🌺🌺🌺
🌻🌻
❤️🌻🌺🌻🌺🌻🌺🌻
🌹⚘️🪻🌹🌸🌸
🪻🪻🪻🌹🌹
⚘️⚘️⚘️⚘️
🌺🌺🌺
🌻🌻
❤️🌻🌺🌻🌺🌻🌺🌻
🌹⚘️🪻🌹🌸🌸
🪻🪻🪻🌹🌹
⚘️⚘️⚘️⚘️
🌺🌺🌺
🌻🌻
❤️🌻🌺🌻🌺🌻🌺🌻
🌹⚘️🪻🌹🌸🌸
🪻🪻🪻🌹🌹
⚘️⚘️⚘️⚘️
🌺🌺🌺
🌻🌻
❤️🌻🌺🌻🌺🌻🌺🌻
🌹⚘️🪻🌹🌸🌸
🪻🪻🪻🌹🌹
⚘️⚘️⚘️⚘️
🌺🌺🌺
🌻🌻
❤️🌻🌺🌻🌺🌻🌺🌻
🌹⚘️🪻🌹🌸🌸
🪻🪻🪻🌹🌹
⚘️⚘️⚘️⚘️
🌺🌺🌺
🌻🌻
❤️🌻🌺🌻🌺🌻🌺🌻
🌹⚘️🪻🌹🌸🌸
🪻🪻🪻🌹🌹
⚘️⚘️⚘️⚘️
🌺🌺🌺
🌻🌻
❤️🌻🌺🌻🌺🌻🌺🌻
🌹⚘️🪻🌹🌸🌸
🪻🪻🪻🌹🌹
⚘️⚘️⚘️⚘️
🌺🌺🌺
🌻🌻
❤️🌻🌺🌻🌺🌻🌺🌻
🌹⚘️🪻🌹🌸🌸
🪻🪻🪻🌹🌹
⚘️⚘️⚘️⚘️
🌺🌺🌺
🌻🌻
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
❤️❤️❤️❤️❤️❤️
❤️❤️❤️❤️❤️
❤️❤️❤️❤️
❤️❤️❤️
❤️❤️
❤️

سلام در ابتدا سخن از یقینی بودن نوشیدن قهوه است و در انتها یقین بودن نوشیدن قهوه

سلام استاد سیاوش ادیب این یقینی بودن چه چیزی را به ذهن متبادر میکند

آمده است که

گر کیمیای دولت جاویدت آرزوست
بشناس قدر خویش که گوگرد احمری

ای مرغ پای‌بسته به دام هوای نفس
کی بر هوای عالم روحانیان پری؟

حضرت فرمود: آیا شما کبریت احمر دیده‌اید؟ گفتند: نه یابن رسول‌الله! کبریت احمر چیست؟ حضرت فرمود: اینکه در اثر تخلق عملی، یکدفعه از عالم بالا یقین را در قلب انسان سرازیر کنند. «اذا اراد الله بعبدٍ خیرا الهمه الیقین»

سلام و عرض خدمت جناب استاد آزاد بخت بسیار عالی

درود بر شما استاد آزاد بخت گرامی
شعر بسیار زیبایی سرودید
مثل همیشه پر شور و دلنشین

تقدیم با احترام


🌺🌸🏵️

درود وعرض ادب جناب استاد آزاد بخت گرامی بسیار بسیار زیبا
این سپید خیلی خیلی به دل بنده نشست ..خدا قوت موفق وموید باشید در پناه حق

بداهه ای تقدیم شعر زیبای وپرمعنی شمااستادبزرگوار
بی خیالی راه نباشد همتی باید تو را
بی خیالی در هوای سرد زندانی چرا ؟
در شب ظلمت که جان را داده ام من بی صدا
یار من با من نباشد، راه نورانی چرا؟

درودتان شاعر ارجمند جناب ازاد بخت گرامی

تصویر زیبایی خلق کردید گرامی،قهوه عالیست .....صور خیال جالبی بود،لذت بخش،دستمریزاد،قلمتان سبز،پایا بمانید🌲🌷🌺🌺🌻🌻🌴🌴🍀💮💮🪴🌵🌱🌼🌼🍃🌸👏👏🌹🌹🌾🌾🌿

سلام بانوی عجم استاد گرامی ممنونم از حضور گرم وصمیمی تان

درود بر شما استاد آزاد بخت گرامی
شعر بسیار زیبایی سرودید

درود بر شما

سلام استاد زیبا بود و عمیق وجذاب

شک ویقین یک بحث فلسفی عمیق است که همیشه تکرار میشود

سلام و ارادت جناب آزادبخت گرامی آقا محمدرضای عزیز
هوس قهوه کردم😄 تو هوای ابریه بهار خیلی بیشتر مزه میده...
نماد قهوه تعریض قابل توجهی داره
اما بنظرم اثر قبلی‌‌ از این جلوتر بود
قلمتان سبز🌾 تنور دلتان گرم🌼

درود بر شاعر عزیز جناب آزادبخت

بسیار زیبا و دلنشین🌻🌻

درودها بر شما جناب آزادبخت گرامی
زیبا قلم زدید
موفق باشید و نویسا
⚘️⚘️⚘️
🌺🌺🌺
🌻🌻
❤️🌻🌺🌻🌺🌻🌺🌻
🌹⚘️🪻🌹🌸🌸
🪻🪻🪻🌹🌹
⚘️⚘️⚘️⚘️

سلام استاد استکی ممنونم از حسن توجه تان

سلام استاد رمضانی ادیب ممنونم از حسن توجه تان

سلام بانو شاهزاده خانم ادیب ممنونم از حسن توجه زیبایتان

سلام بانو منشدی ادیب ممنونم از حسن توجه تان

سلام
جناب آزاد بخت
خواندم با سطرهایی همراه شدم
و با بخش هایی نه
صادقانه عرض کنم به دلم نشست ولی کلیت کار چیز روشنی بهم نداد
و این احتمالن از تمرکز نا کافی ام بود برمی گردم در فرصتی دیگر می خوانم

دست وپاشکسته مرا دربغل سرزنشت بگیر
منعکس میشوم درباران بی وقفه وچراغهای شهر بر پیکر رودخانه

لذت بردم از سروده اتان استاد

سلام جناب امامی سپاس از حسن توجه تان

سلام شک ویقین دوحالت نفسانی اند در شناخت نفسانی بشر موثرند که بصورت معرفت ظنی و معرفت یقینی شکل وحالت خود را دارند
معرفت ظنی یا شک در علوم تجربی
ومعرفت یقینیدر علوم غیر تجربی همانند فلسفه و منطق و ریاضیات و عرفان میباشد وشک ویقین در اشعار مولانا مشهود میباشد
در تاریخ فلسفه فیلسوفان بدنبال یقین و نیل به حقیقت را ممکن دانسته اند
در برابر آنها شکاکان حصول یقین را غیر ناممکن دانسته اند و قائل به هیچ حقیقتی نیستند وفلاسفه غرب عمده طرفداران این شکاکان بودند
رویاروی این دو گروه همیشه بخشی ازفلسفه بوده است
هم در فلسفه اسلامی وهم فلسفه غرب جانی تازه گرفته است
وفلیسوفان مسلمان طرفدار معرفت یقین وواقع گرایی هستند وایدئالیسم ذهنی را رد کرده اند
وفیلسوفان غرب بر پایه اصول شکاکان در برابر موج مخالفان خود سوالهایی را تکرار کرده اند
ودر شعر امروز بیشتر جریان وبستر مناسبی در اتصال این دو مقوله باهم بوده است
وحال این سوال مطرح است چگونه باید این پیوند را بر قرار کرد تا این اتصال مزاحم پیوند ها ی دیگر در شعر نشود
ٱیا شک ویقین چگونه میتواند بستر مناسبی برای شاعر ایجاد کند ؟
اگر شک به تنهایی در شعر بیاید چه چیزی به ذهن متبادر میشود
واین را میرساند شعری که پر از شک وشکاکیت باشد آیا ایهام شعر را بیشتر نمی کند ؟
ویا اگر یقین در شعربه تنهایی مقوله اصلی باشد چه چیزی به ذهن متبادر میشود
شعری عریان و عینی بدون لایه های پنهانی و زیبایی و صور خیال دیگر
آیا شک در شعر جز زیبایی شعر نیست تا امر یقین حاصل شود ؟
سپاس از تمام اساتید گرامی و حضور ارزشمندشان

زیباست قلمتان

سلام
جناب آزاد بخت عزیز
دو باره خواندم برای کسب فیض بیشتر

تقدیم به جناب آزادبخت گرامی
با احترام

سلام سیاوش ادیب استاد ارجمند

درود آقای آزاد بخت

درود جناب آزادبخت ارجمند ، حسی درون سرودهایتان آرامش بخش است ، و تصاویری که خواننده آن ها را دنبال می کند و درنهایت نمی توان قضاوتی کرد ... زیرا شاعر ی آرام سروده است ... در پناه مهربانی حضرت دوست باشید همیشه

والبته این کوچکترین 🙏همیشه با عشق تمام شک ها و تردیدهایم مومن می شود به یقین به حقیقت، البته دشوار است اغلب گذشتن اما الهی شکر که همیشه عشق جاریست

همیشه به شعر و شعور وروشنا

سلام بانو قشقایی ادیب وارجمند سپاس از حسن توجه زیبایتان

باتقدیم احترام بانو قشقایی ادیب

مرا ببخش
حافظه ی خوبی در درک یک پیشنهاد ندارم...

خییییلی زیبا
بیکران درود جناب ازادبخت
در حقّتان بدی بسیار کرده ام
بد بوده ام چه بد لطفاً مرا ببخش

تقدیم استاد نظری