سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        من با صد حیله تو رویا رفته ام

        شعری از

        نیما ابراهیمی

        از دفتر فروش روح به نسیه نوع شعر دلنوشته

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۱ ۱۲:۱۳ شماره ثبت ۱۱۸۳۰۳
          بازدید : ۲۷۷   |    نظرات : ۱۸

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر نیما ابراهیمی

        توی این عصر جدید
         توی این دنیای پَست
        توی این قرن دروغ
        خوبی یه معجزه هست
         
        نمیگی به هیچ کسی
         اما آتیش تو دلت
        داره خوردت میکنه
        داره میکنه لهت
         
        تو مگه آخر خطتو دیدی
         که با من چاره راهمو میگی
        تو نمیدونی که من چی میکشم
        توی گوشم پند بیهوده میدی
         
        روزای بی حوصله
        تلخ و خالی میشینم
        پشت این تلویزیون
         خودمو توش میبینم
         
        مبادا یه لحظه هشیارم کنی
         بم بگی تو حقیقت بزار بیام
        من با صد حیله تو رویا رفته ام
         با حقیقت نمیشه کنار بیام
         
        نمیخوام خوابمو درهم بریزی
         نمیخوام باز چشامو تر بکنم
        نمیتونم دیگه وایسم روی پام
        نمیشه یه کار بهتر بکنم
         
        توی قاب صفحه تلویزیون
         وقتی تصویر تیره شه بازم منم
        باید از خودم بازم فرار کنم
        روی کانالهای روشن میزنم
         
        ما تو این عصر دروغ
        نه تبر داریم نه زور
        حرفای تلخو دیگه
        نمیشه که ریخت به دور
         
        نه دیگه بازوی مردا توی هم
        گره از عقده هامون وا میکنه
        نه دیگه تو آسمونای بلند
         خدا ماهارو تماشا میکنه
         
        ما فقط موندیمو این دردای سخت
        ما فقط موندیمو روحِ پُرِ زخم
        سر هر نماز باید دعا کنیم
        کاش خدا یکم بما میکردی رحم
         
        دل من گریه میخواد
         چشام اما خالیه
        خشکی دلم میگه
         باز توی بد حالیه
         
        من که بیراهه نرفتم چه کنم
        من که نه مست و خرابی ندیدم
        نه به دود و افیونی دلی دادم
         نه واسه دختری خوابی دیده ام
         
        من نه بعد زندگی
        تو بهشت خونه دارم
        نه زیر این خاک سرد
        یه دونه دونه دارم
         
        من فقط یه قصه بی سر و ته
         پر قهرمان توی ذهن خودم
        قصه ای که تو سرم ساخته شده
        خودم اما آدم بدی شدم
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        شاهزاده خانوم
        دوشنبه ۲۲ اسفند ۱۴۰۱ ۱۱:۲۹
        خندانک خندانک خندانک
        نیما ابراهیمی
        نیما ابراهیمی
        دوشنبه ۲۲ اسفند ۱۴۰۱ ۱۲:۰۶
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        سید هادی محمدی
        دوشنبه ۲۲ اسفند ۱۴۰۱ ۱۸:۲۵
        خندانک
        نیما ابراهیمی
        نیما ابراهیمی
        سه شنبه ۲۳ اسفند ۱۴۰۱ ۰۱:۳۶
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جواد کاظمی نیک
        دوشنبه ۲۲ اسفند ۱۴۰۱ ۰۴:۴۵
        دوردبرشما زیبابود جناب ابراهیمی بزرگوار وگرامی وگرانقدر بسیار زیبا و جالب‌ بود دوردبرشما 🌻🌺🌻🌺🌻🌺🌻
        🌹⚘️🪻🌹🌸🌸
        🪻🪻🪻🌹🌹
        ⚘️⚘️⚘️⚘️
        🌺🌺🌺
        🌻🌻
        ❤️
        نیما ابراهیمی
        نیما ابراهیمی
        دوشنبه ۲۲ اسفند ۱۴۰۱ ۱۲:۰۴
        درود بر شما نیک بزرگوار
        انرژی زیادی از نظرتان گرفتم
        شاد و سلامت باشید و امیدوارم همین انرژی به شما هم برگردد
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمدرضا آزادبخت
        دوشنبه ۲۲ اسفند ۱۴۰۱ ۰۶:۴۱
        سلام زیبا وجالب بود
        نیما ابراهیمی
        نیما ابراهیمی
        دوشنبه ۲۲ اسفند ۱۴۰۱ ۱۲:۰۵
        درود بزرگوار
        زیبا خواندید
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        طوبی آهنگران
        دوشنبه ۲۲ اسفند ۱۴۰۱ ۰۹:۱۵
        سلام جناب ابراهیمی
        احسنت بر این قلم
        بسیار بسیار زیبا
        نیما ابراهیمی
        نیما ابراهیمی
        دوشنبه ۲۲ اسفند ۱۴۰۱ ۱۲:۰۵
        درود بانو
        سپاس بنده را پذیرا باشید
        زیبا خواندید
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        بهاءالدین داودپور تخلص بامداد
        دوشنبه ۲۲ اسفند ۱۴۰۱ ۱۷:۲۸
        درودشاعرگرامی پاینده باشی
        نیما ابراهیمی
        نیما ابراهیمی
        سه شنبه ۲۳ اسفند ۱۴۰۱ ۰۱:۳۶
        درود و سپاس
        شاد و سلامت باشید
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمدرضا آزادبخت
        چهارشنبه ۲۴ اسفند ۱۴۰۱ ۱۲:۲۴
        خندانک خندانک خندانک
        نیما ابراهیمی
        نیما ابراهیمی
        پنجشنبه ۲۵ اسفند ۱۴۰۱ ۰۸:۲۵
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جواد کاظمی نیک
        پنجشنبه ۲۵ اسفند ۱۴۰۱ ۰۸:۵۱
        ⚘️⚘️⚘️⚘️⚘️
        نیما ابراهیمی
        نیما ابراهیمی
        پنجشنبه ۲۵ اسفند ۱۴۰۱ ۰۸:۵۷
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        زهره دهقانی ( شادی)
        چهارشنبه ۹ فروردين ۱۴۰۲ ۱۸:۵۵
        سلام و درود ادیب بزرگوار
        زیبا و گله مندانه قلم زدید👌🌹
        آفرین ها💐💐💐
        🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
        شاد و تندرست باشید✨
        نیما ابراهیمی
        نیما ابراهیمی
        پنجشنبه ۱۰ فروردين ۱۴۰۲ ۰۸:۵۴
        درودها بانوی گرامی
        منت گذاشتید
        سپاس بی کران
        دلتان شاد و بدور از گزند غصه ها باد
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        5