درود و عرض ادب و ارادت خدمت استاد عزیز و بزرگوارم جناب آقای دکتر محمدی گرانقدر و همه ی شما عزیزان و سروران گرانقدر که در محضرتان می آموزم و تا ابد افتخار شاگردی شما را دارم
ابتدا عذرخواهی میکنم که
برای عرض ادب و پاسخ به زحمات بیدریغ شما دیر خدمت رسیدم
امیدوارم عذرخواهی شاگرتان را پذیرا باشید
اما
خداوند را شاکرم که این شعر بهانه ای شد تا بواسطه ی آن از علم بیکران و قلم توانمند شما استاد عزیز بهرمند شوم و بیاموزم
تمام نکاتی که شما فرمودید را با دیده جانم خواندم و آموختم
امیدوارم با توجه به بیانات ارزشمند شما با ویرایش شعرم بتوانم جرعه ای از دریای بیکران دانش و محبت شما را بنوشم و توفیق جبران داشته باشم
باز هم از شما و تمام بزرگوارانی که در این مدت مشوق و راهنمای من بوده اند کمال تشکر را دارم
با اینکه میدانم قلم و بیانم در برابر لطف و بزرگواری شما عاجز است در برابر شما و همه ی عزیزانم در شعر ناب بخصوص سرور بزرگوارمان استاد ملحق گرانقدر سر تعظیم فرود می آورم و برای تک تک شما فرهیختگان گرانقدر آرزوی سلامتی و سعادت دارم
سایه پرمهرتان بر سر شاگردانتان مستدام باد
بینهایت سپاسگزارم استادم
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🙏🙏🙏🙏🙏🙏
شعری پیش رو داریم از سرکار خانم رجائی که چند سطری در خصوص آن خواهم نوشت
🔷 شعری است با وزن
مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن
✔️(هزج مثمن سالم)
✍️ نکته
انواع وزن در زبان های گوناگون
در شعر سنتی هر زبانی، تساوی تعداد هجاهای هر مصراع، در وزن دخیل است. علاوه بر این عامل مشترک، وزن شعر هر زبانی مبتنی بر عامل خاصی است:
وزن عددی(Numerical)
این وزن مبتنی است بر تساوی تعداد هجاهای هر مصراع (یعنی عامل خاصی در این گونه وزن دخیل نیست) وزن اشعار فرانسوی، ایتالیایی و اسپانیایی از این گونه است.
وزن تکیه ائی(Accentaal)
این وزن مبتنی است بر تکیه ای که بر هجاها واقع می شود. وزن اشعار انگلیسی و آلمانی چنین است.
وزن آهنگی یا نواختی (Tonic)
این وزن بر حسب زیری و بمی اصوات(هجاها) مشخص می شود. وزن شعر چینی و ویتنامی از این قبیل است.
وزن کمی(Quantitative)
این وزن مبتنی بر امتداد زمانی، یعنی کمیت(کوتاهی و بلندی) هجاهاست. وزن شعر فارسی و عربی و سانسکریت و یونان باستان و لاتین از این دست است.
⬅️ مرا بیرون بیاور از تن قلیان قاجاری
اسیرم کرده اند این سازه های تلخ معماری➡️
✍️ ابواسحاق حُصْری در كتاب "زَهْرُ الآداب" دربارۀ انواع آداب مینویسد:
«آداب ده است: سه شَهْرَجانی و سه اَنوشِرْوانی و سه عربی و یك برتر از همه. شهرجانی:نواختن عود و باختن شطرنج و ورزیدن نیزه؛ انوشروانی: پزشکی و هندسه و سوارکاری؛ عربی: شعر و انساب و تاریخ. و امّا آن یك نوع، كه از همه برتر است، قطعههای افسانه و داستان كه مردم در مجالس نقل میكنند».
پس مهمترین رکن آداب همان واگویه کردن زمزمه هایی هست که برای مردم باشد
کاری که شاعر این شعر در همین ابتدا با ترفندی عالی توانسته ذهن را به درگاهی سوق دهد که بیزاری جستن از استبداد گذشته از نمودهای بارز آن است
کدهایی مانند قلیان قاجاری، اسیری، سازه های تلخ معماری صحت این گفتار را تایید میکند.
مطلع غزل به حدی دندان گیر است که مخاطب را ترغیب به ادامه ی خوانش آن مینماید.
✍️ میتوانم بگویم مدرنیسم متجلی در شعر خانم رجائی بیش از آن که بر پایه عقلانیت و راسیونالیسم استوار باشد، بر عاطفه گرایی و رمانتیسیسم بنا شده است به این دلیل و نیز به علت توجه ایشان به مسائل اجتماعی و حتی سیاسی، شاخص هایی که در شعر متجلی است بسیار گیراتر و پرنفوذ تر است و مخاطب میتواند به راحتی با شاعر همزاد پنداری کند.
⬅️ به غم آغشته ام بین جهانی از تشنج ها
پر از زخمم به طعم سیب های تا ابد کاری➡️
✍️ منش هر شاعری در نگاه نخست تابع موقعیت او است . امور ممکن که او را در شرایط جغرافیایی مستقر کرده است . از همین رو است که کلمه و کار کرد های تصویری ، حاصل تجربه های دیداری و شنیداری در محیط شاعر می شود . تفاوت در نوع نگاه شاعران هر دوره ای از همین جا آغاز می شود .صورت عینی کلمه در شعر زمانی تحقق پیدا می کند که شاعر ساختمان درونی آن را بشناسد . تا تجلی کارکرد کلمه را در شعر به تماشا بنشیند . از شکل ظاهری ، مصوت ها و صامت ها ، رنگ و نور ، جلوه های دستوری زبان تا کارکرد معنایی آن ،بهره وری از واج آرایی ، اشتقاق ، ترکیب ، جناس ، تضاد و پارادوکس و مجاز در رسیدن به آفرینش های شاعرانه برای خلق موقعیت ، زمینه را برای استفاده از صورت های متفاوت کلمه آماده می سازد تا روح کلام در نظر مخاطب آسان جلوه کند . کاری که سرکار خانم رجائی در این شعر کرده است فضاسازی شعر در ژانر اعتراض مخفی است، پوست کنده دغدغه مندی را در اختیار مخاطب قرار دادن کمی در شعر ناخوش است و هنر در لفافه سرودن است تاهر کس به میزان سواد و شعور و نوع نگرش خود به بافت های اجتماعی و ارزشها و ساختارهای آن از شعر بهره برداری کند.
سارتر میگوید
لحظه ی شاعرانه همیشه لحظه ی مکث است ، لحظه ی خودشیفتگی و دلجویی از خویش است .” لحظه ای که خواسته های شاعر در خلال کلمات ، ورای خاصیت ارتباطی ، عینیت و جسمیت پیدا می کند .
عناصر کلامی در بافت معنایی و کارکرد نحوی و آوایی در کنار ساختار زیباشناسی به ثبت تصاویر ذهنی کمک می کند . در این شرایط استفاده از نظام نشانه ها زمینه را برای تصاویر دیداری و حسی آماده می سازد همانند نشانه هایی از قبیل آغشتن دنیای شاعر به غم و یا طعم سیب ها همه و همه در یک جریان مستقیم و جلورونده حرکت میکند.
⬅️ببین از وحشت شب گریه های من نمی خوابی!؟
چکیدم از لب افکار تو در زیر سیگاری!➡️
✍️ مهندسی کلمات درشعر یعنی
قرار گرفتن یک واژه در جایی از یک بیت یا یک جمله ، به نحوی که اگر آن واژه برداشته شود نتوان به راحتی جایگزینی برای آن یافت، در واقع آن بیت و یا شعر را باید به مثابه بنایی تصور کرد که هر خشت آن با نظم و ترتیب خاص خود چیده شده است که جابجایی و یا جایگزینی هر کلمه با کلمه دیگر به نمای کلی بنا صدمه وارد نماید.
در این بیت مهندسی درستی انجام نگرفته چرا که زبان شعر الکن است چکیدن در زیر سیگاری نافرم است و رابطه ی علی و معلولی مناسبی برقرار نیست گرچه آرایه های تشخیص و تشبیه شاید به داد بیت رسیده باشند اما قبل از نمود آرایه ها باید ماتریس درستی از معنا و الگوریتم مناسبی از مضمون در بیت جاری باشد تا بتوان آرایه ها را بر آن سوار نمود.
در ریاضیات عددهایی که نمایش اعشاری آن ها دارای بی شمار رقم اعشاری است و دوره تناوب ندارند عدد گنگ نام دارد. مثل عدد پی و رادیکال هایی که جواب دقیق ندارند. به عددهای گنگ ، عدد اصم هم گفته میشود شعر هم مهندسی کلمات است و قطعا و حتما دامنه ی ابیات و مصاریع نباید گنگ باشد هرچند گنگ بودن با مقوله ی پسا مدرن و معنا گریزی فرق دارد که در نقدهای قبلی در خصوص آن گفته ام.
⬅️از آن روزی که آزادی اَبَرهنجار در بند است
شدم تهمینه ای لب بسته،جرمم نابهنجاری➡️
✍️ تصویرسازی در واقع استفاده از عناصری در شعر است که از طریق آن شاعر می تواند با خواننده خود ارتباط برقرار کند. این عناصر هر یک از حواس پنج گانه را برای ایجاد مجموعه ای از تصاویر ذهنی فرا می خواند. به طور ویژه می توان تصویرسازی در شعر را استفاده از یک زبان زنده یا مجازی برای نشان دادن ایده ها، اشیا یا اعمال در یک شعر در نظر گرفت.
هر چه تصویرسازی یک شعر غنی تر باشد، قطعا توانایی آن در جذب مخاطب نیز بیشتر خواهد بود. تصویرسازی را می توان هم با تمام متن انجام داد و هم از طریق تصویرسازی با یک بیت شعر نیز مفهوم و پیام خود را به خواننده انتقال داد.
تصویر آزادی به یک ابر هنجار و جا دادن خود شاعر در قالب یکی از شخصیت های اسطوره ای تصویری است که از منتهی الیه ذهن خلاق شاعر ناشی میشود و خواننده را با خود همراه میسازد.
برای استفاده از تصویر سازی در شعر باید بسته به این که از چه شعری در تصویرسازی استفاده می شود، از بهترین و مناسب ترین تکنیک های تصویر سازی در شعر استفاده کرد. میزان جزئیات تعیین می کند که کدام تصویر در شعر فارسی باید مورد استفاده قرار بگیرد.
تصویرسازی در نوشتار می تواند حس چشایی، بویایی، لامسه، شنوایی یا بینایی خواننده را از طریق توصیف های واضح هدف قرار دهد. تصویرسازی را می توان با استفاده از ابزارهای ادبی دیگر مانند تشبیهات، استعاره ها یا نمادها، مجاز، تشخیص و … ایجاد کرد.
✍️ نکته ی بعدی که در خصوص شعر خانم رجائی باید عرض کنم زبان روز و امروزی بودن شعر ایشان و دغدغههای ذهنی شاعر برای اعتلای جامعه است.
شاعر باید اثرش را به روز بسراید. شعر دوران قدیم متناسب با همان دوران و شعر دوران مشروطه متناسب با آن زمان سروده میشد. قالبهای شعری جدیدی در دوران مشروطه ایجاد شد اما الان شعر به زبان مردم نزدیک شده و شعر کلاسیک و مدرنیته در شعر امروز دیده میشود.
شاعری که در شعرش، به جای آنکه از درد و رنج همنوع بسراید تا سرودههایش محبوب مردم باشند، اگر دل به زد و بند با ناشران نمکی و جشنوارههای پفکی ببندد تا اشعارش را به عنوان منتخب و برگزیده به خورد مردم بدهند به زودی زود از چرخه ی هنر کنار گذاشته میشود و قطعا و حتما همراهی جز عده ای بی سواد نخواهد داشت.
شعر خانم رجائی پراز درد و دغدغه برای همنوعش است که گاه خود را سپر بلای ابیات قرار میدهد تا از خود مایه بگذارد.
⬅️گره وا کن از استقلال موهایم که آشوبم
قشون توسری سد کرده راهم را، خبر داری؟➡️
✍️ به دور از منش سیاسی شاعر که به خودش و درون خودش ربط دارد و بر اساس قانون اساسی تفتیش عقاید ممنوع است فقط زیبایی های این بیت به لحاظ وجود آرایه های ادبی فراوان و چفت و بست های مناسب جلوه ی ویژه ای دارد و یکی از ابیات ناب این غزل به شمار می رود.
شعر، همان كشف و شهود است، آفرینشی ملهم از ناشناخته و تنها آن كس شایستگی نام شاعر را دارد كه اهل كشف باشد و این گفته «آرتور رمبو» نشان میدهد شاعر برای یافتن، جستوجو و كشف، نیازمند حركتی آگاهانه و عمیقتر است تا بتواند ارتباطهای پنهانی اجزای یك كل را نسبت به یكدیگر، به كوشش «نوعی اندیشیدن» بازیابد و شاید هم به قول رضا براهنی در «طلا در مس» كه عقیده دارد هرچند شعرهای بی وزن شاملو «فرم» ظاهری را به حداقل میرساند ولی ابتكار و اصالت این شاعر كه از طریق رفتن و حركت حاصل میشود خود حاكی از وجود فرم است، منتهی فرمی ذهنیتر و عمیقتر
کاری که خانم رجائی در این شعر انجام داده است از این طیف است و در هر واژه ای هم فرم و هم اجرا حرفی برای گفتن دارد و برای مخاطب فرصت کشف میدهد.
⬅️میان ارتشی با اعتصاب فکر می چرخم
صدای اعتراض فکر من شد مردم آزاری➡️
✍️ گرچه اعتصاب فکر ترکیب نویی است اما دوبار استفاده کردن فکر در این بیت ضعف تالیف حساب میشود.
اما تصویر سازی به حدی قوی است که بر این ضعف سرپوش گذاشته میشود.
عاطفه، مهمترین عنصر سازنده شعر است و خواننده نیز بیشترین تأثیر را از جنبه عاطفی آن می گیرد. اگر عناصر صوری یعنی خیال، زبان و موسیقی، حسّ زیبایی پسندی مخاطب را اقناع می کنند، عاطفه به باطن او نقب می زند و زیبایی های معنوی ای را که پنهان تر و البته متعالی تر از زیبایی صورت هستند
نشان می دهد. انسان بنا بر سرشتی که دارد، دوست دارد دیگران در عواطف او شریک باشند و او نیز البته چنین همنوایی ای با همنوعان خویش حس می کند. هنر، وسیله این همنوایی است و پلی که بین عواطف هنرمند و مخاطب ساخته می شود. . گاهی عنصر «عاطفه» اصلی ترین نقش را در محور تبدیل زبان قراردادی به زبان شعر دارد و حتی ممکن است از عناصر دیگر شعرساز از قبیل انواع ایماژ یا مجاز و...به هیچ وجه استفاده نشود اما زبان به اعتبار کارکرد زیبای «عاطفی» به شعر تبدیل شود. عاطفه آن حالت احساسی است که از وقایع بیرونی یا ذهنی به انسان دست می دهد. واکنش انسان در برابر رخدادهای عینی، حالت عاطفی انسان است. گریستن، خندیدن، اندوه، شادی، تعجب، تأثر، امید، یأس و ... مصادیق عاطفه اند که در وجود آدمی به صورت ملموس دیده می شوند. حال مشاهده میشود مولفه ی غالب در این شعر خصوصا این بیت عنصر عاطفه است و همین عاطفه محور بودن است که ضعف های کوچک را استتار میکند و روحی تازه به جان مخاطب میدهد.
⬅️سرانجام سکوت ما ندارد انتها وقتی
گل فریاد را کشتند بین خواب و بیداری➡️
✍️ یک شعر باید کامل باشد و بتواند آن فضای شعری مناسب را ایجاد کند بدون اضافه گویی.گاه این اتفاق در یک شعر کوتاه میافتدگاه در یک شعر بلند. این فضاسازی البته نیاز به زمان دارد؛ باید زمان لازم را برای درگیرشدن ذهنی مخاطبش فراهم آورد.
یکی از ویژگیهای شعر خانم رجائی زبان ساده و روایی آن است که به زعم من در بیشتر موارد توانسته است ارتباط معنایی خوبی با مخاطب برقرار کند، به ویژه که این زبان ساده در طول مصاریع بسیاری از معضلات اجتماعی و سیاسی را به چالش کشیده است و به نوعی زبان ساده ی شعر درگیر گفتمان سیاسی شده است.
میتوان گفت شاعر واقعا شعر گفته و شعار نداده است فرق شعر و شعار در نحوه انتقال مفهوم است شعر بر خلاف شعار به دنبال انتقال یک مفهوم بستهبندی شده و لوکس نیست، شعر همان طور که قبلا گفتم فضاسازی میکند و مخاطب را دعوت میکند به همراه شدن در این فضا؛ دعوت میکند به کشف، به دریافت.
البته باید توجه داشت که هر شعری كه در اصل خود يك شعار است. ولی هر شعاری، شعر نيست. همانطور كه هر فرد عادی در جامعه عقايد و افكار و احساسات ويژه ی خود را دارد، هر شاعر نيز به نوبه خود از اين عوالمات بی بهرهنيست، البتّه با شدت و حدّت بيشتر، و شعرش همين حالات روحی و احساسی و عاطفی اوست. و در واقع اشعاری كه میسراید، شعارهای زندگی اوست كه سر ميدهد، البته با زبان شعر.
⬅️اگر در شهرمان خوابی! بدان هر روز می میریم
تو با رقصیدنت بر دار و من با هر عزاداری➡️
✍️ ظهور اولین شعر اعتراضی در فضای تولید اشعار اجتماعی را باید به قطعات ساخته شده توسط عارف قزوینی در جریان انقلاب مشروطه و پس از آن منتسب دانست. قطعاتی چون « از خون جوانان وطن، لاله دمیده» و یا شعر «چه آذرها بجان از عشق آذربایجان دارم» که در خصوص جدا شدن بخش های از خاک ایران سروده شده، جزء اولین آثاری است که برای اولین بار شعر و موسیقی آنها در واکنش به یک واقعه ی اجتماعی یا سیاسی نگاشته شده بودند.
البته عارف قزوینی در شعر اجتماعی این دوره تنها نیست بلکه تحولات جنبش مشروطه، اثرات فراوانی بر شعر گذاشت.
این گونه از شعر اعتراضی، سابقه مفصلی در میان دیگر ملت ها نیز دارد. برای نمونه شاندور پتوفی، شاعر بزرگ لیبرال بود که یکی از الهام بخش ترین اشخاص برای انقلاب ۱۸۴۸ مجارستان شد، این انقلاب در نهایت به استقلال مجارستان از اتریش انجامید و پتوفی به شاعر ملی مجارستان بدل گشت. شاعران جنبش مدرن خواهی مجارستان تنها به پتوفی ختم نمی شود، کسانی نظیر آندره آدی، یانوش ارانی و ... همگی اشعاری در زمینه پیشرفت جامعه، توصیف جامعه پیشرفته مدرن و اروپایی و ... سروده اند.
✍️ سرکار خانم رجائی شاعری است که زبان شعری اش دارای پارامترهایی معرفت شناسانه است . چند لایگی زبان با استفاده از دیالوگ های چند جانبه از دیگر کاراکتر های زبانی در شعر ایشان محسوب می شوند
مهمترین محور شعر، اندیشه آن است
اگر مکتب و اندیشه ای بر مرکب هنر بنشیند می تواند تا فراسوی دل ها نفوذ کند بنابراین اگر یک شعر دارای همه آرایه های ادبی باشد اما اندیشه ای در پس خود نداشته باشد عبث و بی فایده است.
✍️ شعر، عميقترين شكل ارتباطی را در قالب كلمه ممكن ميسازد و اگر آن را يكی از قديمی ترين شكل هنری موجود بدانيم، درخواهيم يافت كه اين شكل، ناگزير در طول قدمت خود و بنا به تغيير ارزشها و هنجارهای ادوار مختلف، تغييراتی را از سر گذرانده كه ضـمن حفظ اصـالت خـود، زمينههای احياء و تسری ظرفيتهای تازهی ديگری را فراهم آورده است. بديهی است خطرناكترين آسيبی كه ميتواند شعر را از كاركرد ارتباطی خود خارج نمايد، بی توجهی به تحول و بی نياز دانستن ساحت شعر از دگردیسی و تغيير است.
تغییری که لازمه ی جذب مخاطب آگاه است
اگر شعر در یک تابع خطی موازات محور افقی حرکت کند نه کشفی در آن صورت می گیرد و نه برای مخاطب تازگی دارد فقط و فقط میشود تکرار مکررات از یک شاعری به شاعر دیگر. انصافا سرکار خانم رجائی این تازگی را در اشعارشان ایجاد کرده اند و مخاطب میتواند تفاوتی در نوع چیدمان المان ها احساس کند.
در حقيقت میتوان چنين گفت كه هر نوع تحول و نوگرايی، ريشه در سنت دارد و شاعرانی توانستهاند بيشتر از ديگران توفيق پيدا كنند كه تلفيقی مناسبتر از اين دو كه منتج به آفرينشی متعالیتر ميشود، ارائه دهند.
امید که شاهد آثار پربار دیگری از این شاعر باشیم.
یا علی مدد
سید هادی محمدی
منابع اسنادی
🔘 براهنی، رضا طلا در مس جلد اول و دوم ناشر كتاب زمان
🔘 باباچاهی، علی گزارههای منفرد جلد اول نشر نارنج
🔘 شفیعی كدكنی، محمدرضا موسیقی شعر انتشارات آگاه
🔘 كریمیان، كاظم دگرگونی نگاه، زبان و ساختار در شعر امروز نشر روان
🔘 مجله «گیلهوا» هنر و اندیشه به كوشش محمد تقی صالحپور