نگاهت که می کنم دلم می سوزد
برای تو
برای چشمان بسته خوابت
اصلا برای خوابت که نمی دانم کابوس است یا رویا
کابوس شکلات های فراری
یا رویای مادری شیرین
چقدر طفلکی هستی
چقدر
چقدر واژه مادر تنها مانده در من
چقدر من مادر مانده ام در واژه
چقدر درمانده واژه های وامانده شده ام
وامانده ام در واژه های درمانده
نمی دانم پایان این صف بلند واژه
شعر است
یا این واژه ها برای پایان شعر صف کشید اند
چقدر این واژه در هر سطر تکرارشده است
گویی هر سطر تکرار واژه ها شده است
چقدر مهمل روی کاغذ نشسته است
این کاغذ ها ی مهمل در نگاهم می سوزند
اه
دنبال چشمان بسته خواب تو بودم
صدای خواب چشمانت
نفس خسته ام را خواب کرد
نمی دانم این خواب کابوس است یا رویا
چقدر طفلکی هستی تو
چقدر این چقدر قدر دارد
من که نمی دانم چقدر
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست . استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
بسیار زیبا و پر احساس بود
در وصف مادر