درود جناب رمضانی بزرگوار استاد گرامی
مهر افشانی حضورتان را قدردانم
مانا باشید وسبز و سلامت
به عقیدهی من شاید فساد و خیانت دو مقوله ی مجزا از هم باشند بگونهای که بعضی فسادها از گذر مادی منجر به خیانت میشوند و بعضی نه
و اینگونه فسادهاخیلی هم زیاد نیستند و در جاهایی ریشه میدوانند که نظارتها پایین وضعیف و شاید عامل اصلی آن همان ضعف و عدم نظارت ها ست
اما خیانت ها در جوامع متنوع و فراگیر و در هر جایی میتوان با آن روبرو و شاید عامل اصلی آن ضعف آموزشی ، تربتی ، اخلاقی و
و میتوان گفت تربیت غلط خانوادگی یا ضعفهایی که در اولین کانون تشکیل یک جامعه و اجتماع وجود و بروز و امروز در جامعه ما از این نوع حیانتها فراوان از پایینترین ردهی اداری و سازمانی شروع تا بالاترین که بعضی موقع صدای آن بلند میشود که میطلبد
با توجه به حساسیت هر جایگاه و شغل و میزان تاثیر پذیری آن بر جامعه و کشور و آسیبهای قابل جبران پذیر آن از مدیریتهای طولانی یک فرد جلوگیری یا گزینشهای مرحلهای بدون جوگیریهای سیاسی صورت تا بعد از هر چند مدت مردم با چنین خیانتهای روبرو نشوند
و همچنین سرمایه گذاری های عظیمی در دو کانون اصلی جامعه (خانواده و آموزش و پرورش)صورت تا از بروز اولین خیانتها اداری که همان زیر کار در رفتن ، وظیفه شخصی را بصورت درست انجام ندادن ، سرکار گذاشتن مردم ،از بیت المال سو استفاده و بد مصرف کردن و به غارت دادن و هزار یک نوع از این قسم
که در هر جایی میتوان با آن برخورد کرد ، به عقیده من مشکل اصلی امروز ما از آموزش پرورش و سیاستهای که با هر وزیر تغییر و شاید هر آنچه هم اعلام، روی کاغذ و اجرایی آنگونه که جامعه تأثیر آنرا بتوان لمس یا نیست یا آنطور که باید درست اجرا نمیشوند
اگر میخواهیم جامعه مان از خطرات پیش رو، درحال و
آینده در امان ، باید در آموزش و پرورش و بعد در خانواده در تمام ابعاد آن یک انقلاب فرهنگی صورت تا بتوان از فساد سیستمی برای آینده جامعه را حفظ ، وطمع شیرین عدالت اجتماعی را بتوان به کام مردم چشاند ، گر چه در همین دو عامل ثبات یک جامعه در طول دوران های مدیدی دچار کم لطفی هایی شده و میشود
که باید این ساختار و این نوع نگاه بکلی تغییر و از جنبه شعار به بصورت عمل تغییر شکل دهد البته حرف برای گفتن زیاد است ما که دستمان به جایی بند نیست و فقط در د دل مینویسیم شاید تلنگری بر نگاهی زد و وجدانی کاری ، شخصی و شاید هم خودمان سری به عمق درون زنیم