دوشنبه ۲۸ آبان
به آب که می نگرم شعری از بهزاد سرافراز
از دفتر شعرناب نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۱۰ آذر ۱۴۰۱ ۱۸:۵۱ شماره ثبت ۱۱۵۳۷۹
بازدید : ۱۸۵ | نظرات : ۱۰
|
آخرین اشعار ناب بهزاد سرافراز
|
اینجا به آب
به لبخندِ صداقت و
به دستِ پاکیزهٔ رفاقت و
به هر چه خوبیِ کمیاب که می نگرم
تو می آیی در نظرم.
فکر می کنی سنگم؟!
سوگند به ثانیه های سرخ و لالِ دلواپسی
که تو را بدجور دلتنگم.
ماه جان
بی تو تنها مثلِ شمعِ سستی آب می شوم
در شبِ شعرهای بی فروغ؛
بی تو تنها مانندِ ارتشِ تک نفره
انقلاب می شوم
در اعتراض به خواستن و نتوانستن
به ریا و حماقت و دروغ.
اینجا دو دستی به کرکس ها داده اند
آسمانِ صافِ پریدن را
و به پروانه های لطافت آموخته اند
همدیگر دریدن را.
اگر چه زنده
انگار مرده ام
نیستم؛
انگشت به دهان مانده
آیینهٔ خانه
که من چیستم.
اینجا اسیرِ طوفانِ ناحقی شده است
بال های ظریفِ پرهنرم
من اینجا
به یادِ توام زنده
به عشقِ تو سرزنده؛
با دستِ حقیقتِ دوری
به صورتِ خوابم نزن سیلی
نگذار از خیالِ تو بپرم
نگذار از خیالِ تو بپرم!
«هواجان جاویدان»
havaajaan
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیار زیبا و مبین مشکلات جامعه بود