سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        دیوار زندان

        شعری از

        رحیم فخوری

        از دفتر کاش می دانستم باران عاشق کیست نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۸ آذر ۱۴۰۱ ۱۸:۳۵ شماره ثبت ۱۱۵۳۳۳
          بازدید : ۷۵۲   |    نظرات : ۵۹

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        عنکبوت نکبت ،تنیده تار حجیم
        بردروپنجره های هرخانه
        آدما در بن بست تیره بختی
        برداشته دیوار چه کنم را
        می کوبند بی محابا برملاج خویش
        کاش آسمان وطن من   بود
        تا  دیوارش نبود بنام  حصار
        آنوقت ابرها بود میله های زندان
        به انقراض می رسید امپراتوری هراسه
        بخدا اگر
                    اگر دست من بود
        آسمان را بجای زمین می نشاندم
        آفتاب را  اجاق حیات
        مهتاب چراغ سقفمان
        چشمه باران، بیخ گوشمان
        این یعنی همان آب و برق مجانی
        ماهی ها پروانه
        ادمها پرنده می شدند
        مقصد، شانه های عشق
        رنگین کمان ، مسیریاب رستگاری
        جاده دوزخ در دست تعمیر است
        تنها را باز . . .
        راه بهشت است از بغل خدا می گذرد
        . . .
         
        #رحیم فخوری
         
         
         
         
         
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        سید هادی محمدی
        پنجشنبه ۱۰ آذر ۱۴۰۱ ۲۰:۴۴
        سپاس خدای را که فرصتی دوباره داد تا بنویسم.
        شعری پیش رو داریم از جناب آقای رحیم فخوری دوست هنرمندمان که چند سطری در خصوص آن خواهم نوشت.

        🔶 حشو چیست؟

        حشو یا زائدنویسی در لغت به معنای انباشتن و مملو کردن است و از منظر زبان‌شناسی، به کلمه یا عبارت زائدی گفته می‌شود که معنای جمله به آن نیاز ندارد و ممکن است تعادل لفظ و معنی را از بین ببرد و حتی با ایجاد اطناب در جمله، گاهی سبب انتقال نادرست معنا می‌شود.

        در تعدادی از منابع، حشو را به سه دسته ملیح، متوسط و قبیح تقسیم کرده‌اند.

        🚩 حشو ملیح

        حشوی است که بر زیبایی سخن بیافزاید و وجود آن باعث شود سخن جلا داده شده و سمباده کاری شده به نظر آید و در دیدگاه مخاطب تابع زیباشناختی جمله کامل شود.
        تنها این نوع حشو است که از صنایع علم بدیع به شمار می‌رود.

        مانند (اگر) در شعر جناب فخوری

        بخدا اگر
        اگر دست من بود

        گرچه اگر تکرار شده و نیازی به تکرار آن به لحاظ نحوی و ساختاری نبود اما وجود آن ملیح است و نوعی تاکید در جمله محسوب میشود که با حذف آن زیبایی سیکل جمله بر هم می‌خورد.


        🚩 حشو متوسط

        حشوی است که بر زیبایی سخن چیزی نیفزاید، امّا آوردنِ آن عیب محسوب نشود.

        مانند

        ماهی ها پروانه
        آدمها پرنده می شدند

        که می‌شدند حشو متوسط است و میشد که حذف شود

        🚩 حشو قبیح

        در این نوع حشو، دو کلمه در کنار هم ذکر می‌شوند که یکی دقیقاً هم‌معنای دیگری است و یا نوع دیگری از حشو قبیح آن است که دو واژه درکنار یکدیگر به کار می‌روند که هم‌معنی نیستند؛ امّا معنی یکی از دیگری استنباط می‌شود.

        مانند مثالهای زیر از شعر جناب فخوری

        این یعنی همان آب و برق مجانی

        این در این جمله حشو قبیح است
        چرا که با نبود آن هم جمله زیباتر است هم به ساختار جمله آسیبی نمی‌رسد. حالا در خود کلمه ی یعنی هم سر اختلاف است که نبودش بهتر است اگر جمله های ماقبل و مابعد درست چیدمان شوند.

        🔶انواع حشو در زبان فارسی از نظر ساختار

        💠حشو کلمات مهمل

        مانند پول مول، چیز میز

        💠 حشو حروف اضافه و ربط و نشانه های مفعولی

        برداشته دیوار چه کنم را

        در شعر جناب فخوری که (را) حشو است.

        و یا

        جاده دوزخ در دست تعمیر است

        در این جمله (در) حشو است

        💠 حشو در خطاهای زبانی

        مانند (که) پس از کلمه ی آنچه

        💠 حشو کلمات مترادف

        مانند جمله ی زیر در شعر این شاعر

        ⛔تا دیوارش نبود بنام حصار

        حصار همان دیوار است

        🔷 و در آخر این مبحث عرض کنم

        عبدالقاهر جرجانی در کتاب اسرارالبلاغه (ترجمه جلیل تجلیل) آورده است.

        ((حشو به طور کلی قبیح است و اگر قبیح نبود حشو نامیده نمی‌شد. در صورتی که حشو به زیباتر شدن متن کمک کند، آن را صرفاً یکی از صنایع بدیع به حساب می‌آوریم.))


        با این مقدمه و توضیح در خصوص حشو که از شعر شاعر مثال زده و از کتاب جرجانی مثالهایی آورده شد می‌رویم سراغ محتوا و سایر مولفه های شعر جناب فخوری گرامی

        🚩 در این شعر که سپیدواره ای آن را یافتم علیرغم تذکرات فراوان برای سروران سپید نویس در خصوص عدم تقطیع بی خودی سطور در برخی جاها میشد سطور این شعر را باهم ادغام کرد مانند دو سطر آخر

        🚩 عنکبوت نکبت ،تنیده تار حجیم
        بردروپنجره های هرخانه
        آدما در بن بست تیره بختی
        برداشته دیوار چه کنم را
        می کوبند بی محابا برملاج خویش

        ⛔ احتمالا عجله در ارسال، غلط تایپی را بر این بند قرار داده است
        آدما که باید (آدمها) می بود و برداشته که باید ( برداشته اند) می بود.

        ✔️ تصویر عنکبوت نکبت و تنیدن تار برای در و پنجره ی خانه در ابتدای کار
        شگرد هنری شاعر است که شاید با هنر بازیگری خویش در هم آمیخته و اطلاعاتی که از سینما دارد این تصویر را کشیده تصویری که نمای کلی و شماتیک اصلی شعر را قبل از لو دادن سایر بندها به رخ مخاطب می‌کشد.
        این آنونسی که جناب فخوری رسم کرده اند به حد کافی قوی برای انتقال معنا برای مخاطب است.
        و بعد آن در دیگر بندها مونولوگ هایی که شاعر مطرح می‌کند همه از آرمانگرایی خاصی صحبت می‌کند و میل به دست یابی مدینه فاضله در بند بند شعر موج میزند.

        ⛔ متاسفانه شاعر در ادامه با عنوان برداشتن دیوار چه کنم این حس را بر هم زده
        باید عرض کنم این جمله بار معنایی شعر را مخدوش کرده است چرا که برداشتن دیوار چه کنم حُسن است یا قبح؟ اگر این امر که قطعا حُسن است حادث شده چرا باید انسانها بر سر خود بزنند؟ مگر اتفاق ناگواری افتاده؟ شاعر معنی را الکن گذاشته و آنگونه که باید، بار معنایی را پرداخت نکرده است.
        انتظار میرفت که شاعر حسن تعلیل سطور اول را در پی می‌گرفت و آن را بسط میداد که نشده و نکرده است.


        🔷 کاش آسمان وطن من بود
        تا دیوارش نبود بنام حصار
        آنوقت ابرها بود میله های زندان
        به انقراض می رسید امپراتوری هراسه

        ⛔ در این بند از جناب فخوری باید پرسید آیا نگارش جمله ی
        ( تا دیوارش نبود بنام حصار)
        به لحاظ ساختاری درست است؟
        آیا جابجا کردن جای فعل و سایر ملحقات جمله کمکی به شعر بودن جمله کرده است؟ آیا ایراد نحوی بر این جمله وارد نیست؟
        در ثانی جمله ی بعدی هم همین درد را دارد

        ( آنوقت ابرها بود میله های زندان)

        و چرا وقتی وطن آسمان است و آرزوی شاعر، ابر بشود میله ی زندان
        چرا که زندان مرجع خوبی برای آن مدینه ی فاضله ای که شاعر در آسمان دنبالش می‌گردد نیست و تشبیه ابر به میله ی زندان در منافات با جریان روایی شعر است. شاعر باید بداند که گسترش مضمون از کشف آن مهمتر است و تا مضامین شعر گسترش پیدا نکند نمی‌تواند رسالت خود را به درستی انجام دهد

        🚩
        در اشعار نو مانند سپید کلمات جایگزین نویی وجود دارد که می‌تواند به جای برخی کلمات به کار رود
        (هراسه)

        ✔️آنچه که مردم را از آن می‌ترسانند
        ✔️مترسک

        میشد به جای کلمه ی هراسه از واژه ی مترسک استفاده کرد که خیلی بهتر بود.
        (به انقراض می رسید امپراتوری مترسک ها)


        🔷 بخدا اگر
        اگر دست من بود
        آسمان را بجای زمین می نشاندم
        آفتاب را اجاق حیات
        مهتاب چراغ سقفمان
        چشمه باران، بیخ گوشمان
        این یعنی همان آب و برق مجانی

        ✔️ بهترین بند شعر همین است گرچه در ابتدا از تصاویر دست مالی شده استفاده شده و شعرایی در قبل هم از این تعابیر استفاده کرده اند اما جمع مولفه های بُرداری شاعر زیبا، جسورانه،
        اجتماعی، سیاسی، اقتصادی است

        🔶این یعنی همان آب و برق مجانی🔶

        این نتیجه همان پیوند و نسبت عناصر شعر است که قبلا هم اشاره شد
        یکی از روابط چشمگیر این بند وجود مراعات النظیرها است که رابطه ی علی و معلولی بند را حفظ کرده است
        رابطه‌هایی که باعث ایجاد موسیقی درونی میشود و این موسیقی درونی در اشعاری که فاقد وزن عروضی و بیت و قافیه هستند مهمترین تفاوت آنها را با نثر باعث می‌شود وهمه ی کلمات به صورت شبکه‌ای با یکدیگر رابطه دارند.

        همگون سازی یا آسیمیلاسیون در این بند اتفاق نظر شاعر با مخاطب است
        وپروسه ای است که موجب مستحیل شدن شاعر و مخاطب برای رسیدن به آرمان شهر می‌شود

        🚩 آرمان شهری که برای نخستین بار توسط تامس مور در سال ۱۵۱۶ در کتابی به همان عنوان (یوتوپیا) برای توصیف یک نظام سیاسی بی‌عیب و نقص از این واژه به کار گرفته شد، اما به‌تدریج دامنه کاربرد اصطلاح آرمان‌شهر از مباحث سیاسی اجتماعی فرارتر رفت.
        شاید قبل تر ها فلاسفه ی یونان مانند ارسطو و افلاطون تلویحا از مدینه ی فاضله سخن گفته باشند.


        🔷ماهی ها پروانه
        ادمها پرنده می شدند
        مقصد، شانه های عشق
        رنگین کمان ، مسیریاب رستگاری
        جاده دوزخ در دست تعمیر است
        تنها را باز . . .
        راه بهشت است از بغل خدا می گذرد

        ✍️ وقتی در شعری صغری و کبری چیده و در خصوص مولفه های آن با مخاطب در حیطه ی کلمات مصور صحبت میکنیم ( شعر می‌گوییم) مخاطب انتظار دارد نتیجه ی معقول و به درد بخوری از این همه فراز و فرود ما داشته باشد.
        نه اینکه نتیجه ی شعر پیامی متناقض و یا عبث باشد که اگر اینگونه شد قطعا شعر بودن ما لنگ می‌زند و باید فکری به حال تب کرده ی شعر خودمان بکنیم.
        وقتی شاعر آرزوهای محال را برای آرمان شهر خود متصور شده و با جانشینی آسمان با زمین دنیای وارونه ی زیبا را طلب کرده است در این دنیا پروانه شدن ماهی ها چه حسنی دارد؟
        پرنده شدن انسان چه ارزشی دارد؟

        آیا هدف و آرمان ما در ایجاد مدینه ی فاضله ای که ساخته ایم جابجایی نقش است؟
        پرنده چه عیبی دارد که جایش را با انسان عوض کند و یا پروانه هم همچنین و اگر این اتفاق افتاد چه دردی از دردهای گفته شده در شعر شاعر برطرف می‌شود؟

        هرچند شاعر در جهان سورئال سیر می‌کند و همه ی معادلات در آنجا محکوم به رنگ باختن است اما این امر هم یک دال و مدلولی واقعی دارد
        که اگر برخلاف منطق شاعرانه جلو رود محکوم به باختن است.
        یعنی اگر هر اتفاق فراواقعی در شعر قرار است پیش بیاید باید دارای توجیه شاعرانه‌ای باشد که از یک نظم و منطقی تبعیت و نتیجه ی مارا تامین کند.
        بیان پیام شاعر از مرحله ی شعار باید به شعور برسد و اگر حول شعار درجا بزند شعر سلاخی میگردد.
        چگونگی رساندن پیام شعر در قالب کلمات همان هنر شاعر است که از دایره ی واژگانی خودش جوری شعر را جفت و جورکند که هم صور خیال آسیب نبیند و هم سیر منطقی شعر ادامه دار باشد و اندیشه و تخیل و موسیقی هم تحت تاثیر این امور جلا پیدا کند نه اینکه کدر شوند.

        با آرزوی توفیق برای جناب فخوری و همه ی دوستان

        یا علی مدد

        سید هادی محمدی


        خندانک خندانک خندانک خندانک
        مریم کاسیانی
        مریم کاسیانی
        پنجشنبه ۱۰ آذر ۱۴۰۱ ۲۳:۴۱
        درود بر شما استاد بزرگوار و دانشمند سایت ناب
        از مطالب مفیدی که ذکر کردید و معرفی حشو ها بهره بردم و آموختم
        سپاس که می آموزید
        خدا خیرتان دهد
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        رحیم فخوری
        رحیم فخوری
        جمعه ۱۱ آذر ۱۴۰۱ ۰۲:۴۵
        بادرود واحترام خدمت منتقدارجمند استاد عزیز جناب اقای محمدی گرام
        قبل از صحبتی باید صمیمانه تشکر کنم از زحمات و اعمال وقت با ارزشتان که به نقد شعر حقیر نشستید
        اما نکاتی چند بعنوان دفاع از اثر خود باید خدمت مبارکتان برسانم
        برادر عزیزم نام شعر بنده دیوار زندان است
        کد می دهم که دارم از کجا حرف می زنم و مدینه فاضله هم آسمان است مهد ازادی
        سما چطور ایراد می گیرید که ماهی اسیر در تنگ نمی توند در حسرت پرواز و پروانه شدن باشد
        سبک شعر بنده سورئالیسم است درد شاعر نیز همان آزادی ماهی است و در حسرت پرنده شدن
        بله عزیزم بنده فیلم سازم ودر یک فیلم یک ساعت و نیمه هزار صغرا کبرا می چینند تا سناریو حرفش را بزند چرا من در یک شعر ده سطر شخصیت پردازی لوکیشن و اشیا و حوادث را شما بحساب صغرا کبرا بگذارید
        درشعر من هیچ کلمه حشو وجود ندارد یکی همین (این) حشو نیست استاد عزیزم کلمه ربط مابین دوسطر، و...و...و...البته بنده به حسن نیت جنابعالی ایمان کامل دارم و به خویشتن نیز نیز همینطور
        ببخشید که باید از اثر خود دفاع کنم⚘⚘⚘🙏

        ارسال پاسخ
        سید هادی محمدی
        سید هادی محمدی
        جمعه ۱۱ آذر ۱۴۰۱ ۱۱:۵۲
        درود بر شما بانو کاسیانی گرامی

        سپاس از شما و لطفتان

        انجام وظیفه بود

        بمانید به مهر و بسرایید خندانک
        سید هادی محمدی
        سید هادی محمدی
        جمعه ۱۱ آذر ۱۴۰۱ ۱۱:۵۵
        درود بر شما جناب فخوری هنرمند

        ایرادی نمیبینم از اثرتان دفاع کنید

        ‌شعر ملک شماست و ماهم فقط منتقد آثار

        امیدوارم که حال دل همه به قول امیر حسین عزیزم

        با خرد جمعی و آگاهی بهتر شود

        در خصوص کلمه ی (این) هم بگویم

        این ضمیر اشاره است نه حرف ربط خندانک

        بمانید به مهر و بسرایید
        شاهزاده خانوم
        شاهزاده خانوم
        جمعه ۱۱ آذر ۱۴۰۱ ۱۳:۱۳
        درود بر شما جناب محمدی استاد بزرگوار خندانک
        بسیار بسیار استفاده بردم خندانک خندانک خندانک
        خیلی خوب بود خندانک خندانک
        یوتوپیا.. یا همون مدینه فاضله.. خیلی برام جالب بود.. پس انیمیشن زوتوپیا براساس تفکرات یوتوپیایی بود.. شهر آرمانی خندانک
        در پناه خدای مهربان باشید خندانک
        ارسال پاسخ
        مریم کاسیانی
        مریم کاسیانی
        جمعه ۱۱ آذر ۱۴۰۱ ۱۴:۴۸
        با درود مجدد
        آقای فخوری ارجمند این گونه سخن راندن دفاع از اثر نیست حمله به شخصیت منتقد است
        ادیبانه باید از شعرتان دفاع کنید بزرگوار
        کارگر افتخاری!
        این ترکیبات در شأن شما نیست به کنایه ثبتش کنید

        ایشان ابتدا دعای خیری کرده اند که رفع غم از قلمتان شود (که از دردش این شعر را سروده اید)و آرزوی خرد و آرامش برای همه
        و بعد ذکر اینکه این ضمیر اشاره است

        از شما بعید می دیدم این گونه بدبینی را

        با آرزوی دلی بی کینه و مهربان برای همه
        تقدیم تان خندانک
        آرزو عباسی ( پاییزه)
        آرزو عباسی ( پاییزه)
        جمعه ۱۱ آذر ۱۴۰۱ ۱۵:۲۲
        درودهای بی‌کران خدمت شما استاد محمدی والاقدر خندانک خندانک
        نقدی منصفانه، پرمحتوا و ارزنده‌ای بود و همچنان از دانش نابتان می‌آموزم 🙏 خندانک
        خدا قوت و سپاس بی‌کران از لطف و زحمات بی‌دریغ‌تان 🙏 خندانک
        پاینده باشید و برقرار خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        سید هادی محمدی
        سید هادی محمدی
        جمعه ۱۱ آذر ۱۴۰۱ ۱۵:۳۲
        درود بر شما شاهزاده خانوم

        سپاس بابت لطفتان تشکر میکنم از شما

        بمانید به مهر و بسرایید خندانک
        سید هادی محمدی
        سید هادی محمدی
        جمعه ۱۱ آذر ۱۴۰۱ ۱۵:۳۳
        درود بر شما بانو عباسی

        ممنونم از لطف بی‌دریغ شما

        سپاس بابت حضورتان

        بمانید به مهر و بسرایید

        خندانک
        آرزو عباسی ( پاییزه)
        آرزو عباسی ( پاییزه)
        جمعه ۱۱ آذر ۱۴۰۱ ۱۵:۴۴
        درود بر شما جناب فخوری ادیب بزرگوار خندانک
        جسارتم رو ببخشید جناب فخوری ولی بنده هم با بانو کاسیانی عزیز، هم عقیده ام و این که شما توهین‌آمیز شخصی رو مخاطب قرار بدید و اتفاقا اون شخص هم استادی باشه که برای شعر شما اهمیت قائل شدند و وقت ارزشمندشون رو برای نوشتن نقد گذاشتند، اسمش رو دفاع ادبی نمی‌گذارند...
        یا اینکه عنوان کاربری رو به سخره گرفتن هم نمی‌تونه جزو مقوله‌ی دفاع ادبی باشه!
        شما چند ماهه که عضو سایت شدید ولی من و بقیه‌ی دوستان چند سالی هست که از محضر استاد محمدی، شاعرانگی می‌آموزیم و همچنان هم در حال آموختنیم
        هر شاعر برجسته‌ای هم ممکنه ایرادی تو شعرش داشته باشه و این نقدها هستند که کمک به بهبود و پیشرفت قلم می‌کنند.
        البته نقد هم وحی منزل نیست و می‌تونید با کاوش و پی بردن به صحت و سقم مطالب شعرتون رو ویرایش کنید یا نکنید. بستگی به خودتون داره
        پس لطفا در وهله‌ی اول آرامش خودتون رو حفظ
        بفرمایید بزرگوار 🙏🌹
        شما هم بزرگترید هم بزرگوار و اینجا چشم امید ما به بودن شما بزرگان هست و پشتمون به بودنتون گرم 🙏
        در پناه حق پاینده باشید و برقرار خندانک
        مسعود آزادبخت
        مسعود آزادبخت
        جمعه ۱۱ آذر ۱۴۰۱ ۱۷:۱۹
        درود هادی جان گرانقدر و جناب فخوری ادیب
        با توجه به مدتی که در سایت بودم و بیشتر کاربران سایت را می شناسم آقای محمدی را شخصی باسواد،منتقد فهیم و با ادب دیدم که بدون غرض نکاتی را در خصوص شعر بیان می دارد،
        جناب فخوری گرانقدر را هم مطمئنم سوتفاهمی پیش آمده باشد که نقد شعر را حمله به شعر دانستند و از این باب بدون خونسردی و واکنش سریع به دفاع از خود پرداختند و نه شعر
        لذا لازمه رفع این سوتفاهمات در وهله ی اول خویشتن داری است ،در مراتب بعدی به بیان شعر و رفع ایرادات احتمالاتی است
        جناب فخوری ارجمند ،بنده به عنوان عضو کوچک سایت لازم می دانم بیان کنم که هیچ شعری کامل نیست و همین طور هیچ شاعری و به طبع آن هیچ انسانی،،،،،،
        آفریده ی خالق یکتا (یعنی انسان که اشرف آنهاست) هم کامل نیست ،چه رسد به خلق یک شعر و یا یک اختراع از مخلوق معلول
        بیشتر از هرچیزی از شما بابت جسارتم عذرخواهی می کنم
        و این مطالب را برای روشن شدن فضای سایت بیان داشتم
        امیدوارم با حرف های گزنده دوستانمان و مخصوصا منتقدان و ادیبان را نرنجانیم
        سبز باشید و ماندگار
        🌷🌷🌷
        ارسال پاسخ
        رحیم فخوری
        رحیم فخوری
        جمعه ۱۱ آذر ۱۴۰۱ ۱۷:۳۱
        سلام وعرض ادب خدمت جناب آقای آزادبخت منونم از التفات شما
        بنده هم با شما موافقم مخلص همه شعر نابی های عزیز خصوصا استاد هادی خان محمدی
        خداوند علم مهروزی را در دلمان درخشان و فروزان بفرماید
        ما مخلص همه بندگان صالح خداوندیم خندانک خندانک خندانک
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        يکشنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۱ ۱۰:۴۸
        درود بر شما استاد گرامی جناب محمدی،
        ممنون از مطالب ارزشمند شما،در مکتب شمانیز آموختم..
        در محضر بزرگان بودن افتخاری است بزرگ،چرا که تا در محضر استاد شاگردی نکنیم نمیتوانیم به مقام استادی برسیم... حافظ قشنگ میگه ها=تا راهرو نباشی کی راهبر شوی یا اینجا که میگه*در مکتب حقایق پیش ادیب عشق هان ای پسر بکوش که روزی پدر شوی*....
        نکات و نقد های که گفته میشود همگی و همه درس ها و دانش های هستند که پازل دانسته های ذهنِ ما را تکمیل می کند...
        گفته ها و نکات بزرگان را با دل و جانم پذیرا هستم...
        منتظر حضور سبزتان در آثار خود نیز هستیم...
        بمانید به مهر و مهربانی... خندانک خندانک


        ارسال پاسخ
        شاهزاده خانوم
        پنجشنبه ۱۰ آذر ۱۴۰۱ ۱۱:۲۰
        درود بر جناب فخوری سپیدسرا خندانک
        عجب سپید بی‌نظیری خندانک خندانک
        لذت وافر بردم از حجم زیبایی این سپیدار درخشان خندانک
        برافراشته دیوار چه کنم را..؟
        در پناه خدای مهربان سلامت و ثروتمند باشید خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        پنجشنبه ۱۰ آذر ۱۴۰۱ ۱۴:۱۹
        درود استاد عزیز
        بسیار زیبا و مبین مشکلات جامعه بود خندانک
        رحیم فخوری
        رحیم فخوری
        پنجشنبه ۱۰ آذر ۱۴۰۱ ۱۴:۲۶
        درودها استاد استکی عزیز و ارجمند
        ممنونم از حضور گرم و دایمی شما بزرگوار شعرناب خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        حسن گائینی (رزاس)
        پنجشنبه ۱۰ آذر ۱۴۰۱ ۰۵:۴۸
        آسمان از پوست
        زمین از گوشت
        کوه از استخوان
        گیاه از مو
        و یک اسمِ غلط انداز دل از خدا ربوده بود!

        درودها و احترام مرا پذیرا باشید جناب فخوری
        و سپاس ویژه برای این اشتراک فهم
        مهرتان بر جانم
        خندانک

        رحیم فخوری
        رحیم فخوری
        پنجشنبه ۱۰ آذر ۱۴۰۱ ۰۹:۳۵
        در تدفین مردگان
        هر چه خواستید بخوانید
        شعری هم از شکوفه های گیلاس
        بگذارید به بهار امیدوار تر شود خندانک
        درود ها خدمت استاد گائینی مخزن الاشعار خندانک
        ممنونم از حضور پرفیض و پر مهرتان
        ارسال پاسخ
        محمدحسن پورصالحی
        پنجشنبه ۱۰ آذر ۱۴۰۱ ۰۸:۰۲
        سلام استاد بزرگوار
        بسیار بسیار زیباست
        واقعا لذت بردم از قلم ناب شما
        سپاس از انتشار
        رحیم فخوری
        رحیم فخوری
        پنجشنبه ۱۰ آذر ۱۴۰۱ ۰۸:۴۲
        سلام آقا محمد جناب پورصالحی عزیز⚘
        زیبا ادب شماست زیبا خردمندی شماست
        چقدر خرسندم از این شعر بازی ها که دوستان نابی یافته ام خدا حفظتان کند انشالله⚘
        ارسال پاسخ
        حسن  مصطفایی دهنوی
        پنجشنبه ۱۰ آذر ۱۴۰۱ ۰۸:۱۸
        سلام و درود
        عالی است
        سربلند و پاینده باشید
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        رحیم فخوری
        رحیم فخوری
        پنجشنبه ۱۰ آذر ۱۴۰۱ ۰۸:۴۳
        درودها استاد دهنوی عزیز
        ممنونم از مهرتان
        از حضور گرمتان
        درس تحویل می دیم استاد⚘⚘⚘🙏
        ارسال پاسخ
        رحیم فخوری
        پنجشنبه ۱۰ آذر ۱۴۰۱ ۰۸:۲۷
        بادرود احترام محضر استاد گائینی عزیز
        وبا سپاس از حضور گرامیتان خندانک
        طوبی آهنگران
        پنجشنبه ۱۰ آذر ۱۴۰۱ ۰۸:۳۰
        سلام جناب فخوری
        درود بر شما بزرگوار
        رحیم فخوری
        رحیم فخوری
        پنجشنبه ۱۰ آذر ۱۴۰۱ ۰۸:۴۵
        درودها استاد بانو سرکار خانم آهنگران
        منونم از حضور ادیبانه شما⚘🙏
        ارسال پاسخ
        زینت جلالی نژاد  ( زینا)
        پنجشنبه ۱۰ آذر ۱۴۰۱ ۰۸:۵۰
        ماهی ها پروانه....آدمها پرنده میشدند....
        چه تعبیرها و تمثیلهای دلنشینی؛ شعر زیبایتان بر دل نشست. مانا باشید 👏⚘
        رحیم فخوری
        رحیم فخوری
        پنجشنبه ۱۰ آذر ۱۴۰۱ ۰۹:۰۵
        درودها ادیب عالیقدر بانو جلالی نژاد
        لطافت مزرعه
        به افکت حشراتشه
        نه به خوشه هایش
        ممنون از حضور شاعرانه جنابعالی خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        پنجشنبه ۱۰ آذر ۱۴۰۱ ۱۱:۱۳
        درود جناب فخوزی حق اندیش و اندیشمند خندانک
        زیبا سرودید. چه تعابیر بدیع و پراحساسی خندانک
        خدای مهربان به اندیشه و قلمتان برکت دهد. خندانک خندانک خندانک
        رحیم فخوری
        رحیم فخوری
        پنجشنبه ۱۰ آذر ۱۴۰۱ ۱۱:۵۵
        درودها استاد مهراندیش حضرت دوست جناب آقای زراعتی گرانقدر
        بسیارممنونم از حضور ادیبانه ومومنانه شما در این پنجره حقیرم⚘⚘⚘🙏
        ارسال پاسخ
        رحیم فخوری
        پنجشنبه ۱۰ آذر ۱۴۰۱ ۱۱:۵۹
        درودها استاد بانو عالیقدر ،انرژیک ،مهربان ،ادیب سپیدانه سرکار خانم شازده بزرگ خندانک خندانک
        سرفرازم از حضور پرمهر و صمیمانه شما خواهرم در پنجره شعر حقیرم خندانک خندانک خندانک
        رضا رضوی تخلص (دود)
        پنجشنبه ۱۰ آذر ۱۴۰۱ ۱۳:۱۰
        سلام و درود جناب فخوری
        بسیار زیبا سرودید
        شاد باشید و سلامت
        خندانک خندانک خندانک
        رحیم فخوری
        رحیم فخوری
        پنجشنبه ۱۰ آذر ۱۴۰۱ ۱۴:۲۹
        درودها مهندس جان استاد ارجمند جناب رضوی عزیز
        زیبا شمائید ریبا سعه صدر شماست
        ممنونم از مهربانی شما خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        زهره دهقانی ( شادی)
        پنجشنبه ۱۰ آذر ۱۴۰۱ ۱۴:۱۰
        سلام
        درودها استاد شعر فوق العاده زیبایی بود ⭐⭐⭐


        قلمتان آغشته به جوهر عشق
        رحیم فخوری
        پنجشنبه ۱۰ آذر ۱۴۰۱ ۱۴:۳۱
        سلام وعرض ادب خدمت بانو ادیب ارجمند سرکارخانم دهقانی
        زیبائی در خرد واندیشه والای شماست ممنونم از حضور ادیبانه جنابعالی خندانک
        آرزو عباسی ( پاییزه)
        پنجشنبه ۱۰ آذر ۱۴۰۱ ۱۹:۴۹
        درود بر شما جناب فخوری والااندیش و بزرگوار خندانک خندانک
        شاعرانگی هاتون مستدام خندانک خندانک
        نویسا باشید و سبز خندانک خندانک
        علی نظری سرمازه
        پنجشنبه ۱۰ آذر ۱۴۰۱ ۲۱:۱۵
        درود فراوان
        زیباست خندانک خندانک خندانک
        رحیم فخوری
        پنجشنبه ۱۰ آذر ۱۴۰۱ ۲۳:۴۰
        درود واحترام خدمت ادیب گرانقدر جناب آقای نظری ارجمند
        ممنونم از حضورپرمهرتان
        سلامت باشید⚘⚘⚘
        مریم کاسیانی
        پنجشنبه ۱۰ آذر ۱۴۰۱ ۲۳:۴۷
        درود بر شما آقای فخوری گرامی
        به نظرم همه خلقت وطبیعت زیباست در جای خودش و نیازی به تغییر نیست
        آنچه باید تغییر کند رفتار بعضی انسان نماهاست که باید اصلاح گردند و درکل انسان اگر رفتار مسالمت آمیزی از خود ارائه دهد زمین ،بهشت می شود برای همه
        موفق باشید
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        رحیم فخوری
        رحیم فخوری
        جمعه ۱۱ آذر ۱۴۰۱ ۰۲:۵۱
        درودها سرکار خانم کاسیانی ادیب ارجمند
        منونم از حضور ادیبانه جنابعالی و با احترام به
        سلیقه وتفکر شما خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        جمعه ۱۱ آذر ۱۴۰۱ ۰۱:۲۱
        درود جناب فخوری عزیز و مهربان خندانک شاعر طبیعت‌گرا و هنردوست
        نبض قلمتان سبز🌿
        تنور دلتان گرم🌼 سرفراز باشید
        رحیم فخوری
        رحیم فخوری
        جمعه ۱۱ آذر ۱۴۰۱ ۰۲:۰۳
        درودها خدمت استاد گرانقدر ، شعورمند ،بادانش و باسوادرجناب اقای علامیان عزیز
        دوستت دارم والسلام😊⚘⚘⚘
        ارسال پاسخ
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        جمعه ۱۱ آذر ۱۴۰۱ ۰۲:۴۷
        درود مجدد، دل به دل راه داره بزرگوار
        ارادتمندیم استاد آگاه 
        راستی یادم رفت بگم در کنار طبیعت‌گرایی و هنردوستی؛ شاعر دغدغه‌مند، حق‌گو، و خوش قلبی هم هستید خندانک  
        خلاصه، کارتون درسته خندانک
        رحیم فخوری
        رحیم فخوری
        جمعه ۱۱ آذر ۱۴۰۱ ۱۱:۳۰
        درود وعرض احترام وادب
        خدمت استاد بامعرفت علامیان عزیز ودوست داشتنی🙏⚘⚘⚘
        ارسال پاسخ
        مهدي حسنلو
        جمعه ۱۱ آذر ۱۴۰۱ ۰۲:۰۴
        سلام
        و درودها
        جناب فخوری
        نظرم در مورد شعرت انشالله سر فرصت که امیدوارم زود پیش بیاد حتما برات می نویسم
        فعلن به همین کفایت می کنم
        در پناه حق باشی در ارامش همیشه و بسرایی با تمام توان خندانک خندانک
        رحیم فخوری
        رحیم فخوری
        جمعه ۱۱ آذر ۱۴۰۱ ۰۲:۴۹
        سلام وعرض ادب خدمت استاد حسنلو ارجمند
        چشم براهت بودم خدایش آقا مهدی
        منتظر بازگشتت می مانم
        دوستت دارم بامرام خندانک
        ارسال پاسخ
        رحیم فخوری
        جمعه ۱۱ آذر ۱۴۰۱ ۰۲:۰۵
        درود واحترام خدمت ادیب گرانقدر سرکارخانم کاسیانی وبا تشکر از حضور ادیبانه جنابعالی در پنجره شعر حقیر خندانک خندانک خندانک
        رویا ادیب (نازبانو)
        جمعه ۱۱ آذر ۱۴۰۱ ۱۴:۴۴
        درود ها بر استاد فاخرم جناب فخوری بزرگوار خندانک
        مثل همیشه عالی و دلنشین خندانک
        زنده باشید و متعالی خندانک
        رحیم فخوری
        جمعه ۱۱ آذر ۱۴۰۱ ۱۴:۵۴
        درود واحترام خدمت استاد بانو سر کارخانم ادیب گرانقدر
        ممننوم از الطاف پر مهر تان ! عالی حضور ادیبانه شماست در پنجره حقیر شعر اینجانب سر فرازمان فرمودید استادبانو خندانک خندانک خندانک
        محمد قلی پور
        جمعه ۱۱ آذر ۱۴۰۱ ۲۱:۴۳
        درود بر شما شاعر گرامی و منتقد عزیز آقای محمدی🌹🌹👏👏
        رحیم فخوری
        رحیم فخوری
        جمعه ۱۱ آذر ۱۴۰۱ ۲۱:۵۷
        درودو احترام خدمت جناب آقای قلی پور خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد گلی ایوری
        شنبه ۱۲ آذر ۱۴۰۱ ۰۶:۱۶
        سلام و عرض ادب و احترام جناب فخوری عزیز و مهربان
        سروده ای دلنشین و مفهومی را قلم زده اید و امید وارم که امپراتوری هراسه برچیده بشود از جهان بشریت
        تغییر تصویر پروفایل هم برای حقیرحکایتی دارد ...
        سلامت باشید و بی نیاز خندانک خندانک
        رحیم فخوری
        رحیم فخوری
        شنبه ۱۲ آذر ۱۴۰۱ ۰۸:۲۱
        بادرود واحترام خدمت استاد ایوری ارجمند
        ممنونم از حضور صمیمانه وادیبانه جنابعالی در پنجره شعر حقیر متشکرم از نگاه تیزبانه شما به تغییر تصویر پرفایل ⚘⚘⚘
        ارسال پاسخ
        امید کیانی (امید)
        شنبه ۱۲ آذر ۱۴۰۱ ۰۸:۴۸
        درود

        موفق باشید خندانک
        رحیم فخوری
        رحیم فخوری
        شنبه ۱۲ آذر ۱۴۰۱ ۱۱:۴۹
        د رودها جناب کیانی ممنون از حضور پرمهرتان
        ارسال پاسخ
        زلیخا رامیار،امید سحر
        يکشنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۱ ۰۷:۳۶
        درود استاد گرانقدر خندانک
        دلتان گرم وپر نور وبی حصارو از لطف خدا سرشار
        با عرض پوزش وقت کم دارم برای نوشتن فقط سپاس از شما برای به اشتراک گذاشتن شعرهای زیبایتان خندانک
        وعرض خدا قوت ودستمریزاد خدمت استاد گرانقدر جناب آقای هادی محمدی سید بزرگوار خندانک
        رحیم فخوری
        يکشنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۱ ۱۱:۱۲
        درودها ادیب گرانقدر سرکارخانم استاد ارجمند
        ممنون از لطف شما
        ممنون از حضور پرمهر و شخصیت مهربان شما⚘⚘⚘🙏
        زلیخا رامیار،امید سحر
        سه شنبه ۱۵ آذر ۱۴۰۱ ۰۴:۳۹
        خندانک خندانک خندانک
        رحیم فخوری
        سه شنبه ۱۵ آذر ۱۴۰۱ ۰۷:۱۲
        ممنونم از لطف شما استاد بانو رامیار ارجمند
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        9