پنجشنبه ۱ آذر
|
دفاتر شعر رویا ادیب (نازبانو)
آخرین اشعار ناب رویا ادیب (نازبانو)
|
چه گویم از نگاهی که
به یک باره شود درگیر!
بخواند واژه از باران
بجوید راه بی پایان
بگوید شعر بی تعبیر
نباشد خوب می دانم
جهانم می شود خالی
منم زندانی عشقی
خوشم با بند و با زنجیر
نمیدانم چه آمد بر دلِ زارم
شبیه طفلِ تَب دارم
ازاین پهلو به آن پهلو
به دنبالِ دَمی سرد از دمِ مادر
که آتش میزند از لب
دوباره از سَرِ اجبار
به آغوش عطش باری گریزانم
نمی دانم چه ها دارم
درون سینه ی تنگم
دوباره مست و مدهوشِ
همان دل سنگِ دل سنگم
برای دل بریدن ها ورفتن ها
نگاهم سمت پاییز و
و پا هایی که می لنگم
من و سوزِ غزلخوانم
به تقدیر ی که می دانم
مهاجر می شوم اما
نه شوقی از سفر دارم
نه با ماندن قراری هست
نه با رفتن به سامانم...
#نازبانو
|
|