سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 10 آذر 1403
  • شهادت آيت الله سيد حسن مدرس، 1316 هـ ش و روز مجلس
29 جمادى الأولى 1446
    Saturday 30 Nov 2024
      مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

      شنبه ۱۰ آذر

      دارا و والا

      شعری از

      علیرضا محمودی

      از دفتر درد دلهای خودمانی نوع شعر مثنوی

      ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۱ ۲۲:۴۳ شماره ثبت ۱۱۴۷۶۳
        بازدید : ۱۶۲   |    نظرات : ۶

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر علیرضا محمودی

       
      زندگی می کرد در ده کودکی
      بود او را یک رفیق از کوچکی
      نام او دارا و  با والا رفیق
      از برای یکدگر یاری شفیق
      درس می‌خواندند در یک مدرسه
      مثل هم کیف و کتاب و البسه
      بود دارا دانش آموز ی زرنگ
      بر معلم داد پاسخ بی درنگ
      لیک والا مثل او ساعی نبود
      در کتاب و درس رویائی نبود
      روزگاران طی شد و مردی شدند
      از برای خویشتن فردی شدند
      بود دارا صاحب اندیشه ای
      از طبابت ساخت کارو پیشه ای
      گشت دارا دکتری بس چیره دست
      دست والا هم ز زحمت پینه بست
      آن یکی از مزد خود راضی نبود
      زیرمیزی شد گوارای وجود
      گشته خارج از شمارش مال او
      لیک کس راضی نبود از حال او
      بود والا رفتگر در یک محل
      از مرام و معرفت گشته مثل
      این یکی قانع به مزد خویش بود
      بر قضای خویش نیک اندیش بود
      عاشق کار و زن و فرزند بود
      از برای خلق ارزشمند بود
      هر کسی بد تربیت گردد خس است
      گرچه یابد جایگاهی ناکس است
      تربیت از علم و فن بالاتر است
      عالم فاسد بسی اعداتر است
      فاصد فاسق اگر درمان کند
      حال بیماران خود نالان کند
       گر که باشد رفتگر بس بامرام
       ‏نزد مردم می شود والا مقام
       ‏عالم بی تربیت بی اجر شد
       ‏جای مرهم زخم را پر زجر شد.
       ‏تربیت درّ گران است ای علیم
       ‏هر که یابد عقل او گردد سلیم
       ‏
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      عباسعلی استکی(چشمه)
      دوشنبه ۱۶ آبان ۱۴۰۱ ۱۸:۰۸
      درود بزرگوار
      بسیار زیبا و آموزنده بود خندانک
      علیرضا محمودی
      علیرضا محمودی
      سه شنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۱ ۲۰:۲۶
      درود. ممنون استاد گرامی . مانا باشید. خندانک
      ارسال پاسخ
      حسین احسانی فر(منتظر لنگرودی)
      دوشنبه ۱۶ آبان ۱۴۰۱ ۲۰:۱۳
      سلام و عرض ادب آقای محمدی بزرگوار
      زیبا و پندآموز سرودید خندانک

      مؤید باشید. خندانک
      علیرضا محمودی
      علیرضا محمودی
      سه شنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۱ ۲۰:۳۱
      درود بر استاد عزیز . پاینده باشید خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      محمد فاضلی نژاد
      سه شنبه ۱۷ آبان ۱۴۰۱ ۰۰:۵۳
      درود به شما جناب محمدی
      زیبا روایتی را قلم زدید خندانک خندانک خندانک
      علیرضا محمودی
      علیرضا محمودی
      سه شنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۱ ۲۰:۳۲
      درود بر استاد عزیز . سلامت باشید خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      2