غنچه

درود و عرض ادب جناب عزیزیان
سپاس از محبت حضرت عالی
🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻

درود و‌عرض ادب و احترام جناب محمدی
سپاس از نگاه به مهرتان
همیشه سلامت باشید و شاد
🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻

درود بر شما
سپاسگزارم
💐💐🙏🏻🙏🏻🙏🏻

سلام و عرض ادب احترام جناب احسانی فر
سپاس از پیشنهاد شما
از اینکه به شعر حقیر توجه فرمودید سپاسگزارم
شاد باشید و سلامت
🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻💐💐💐

درود و‌عرض ادب جناب شاه امیری
سپاسگزارم 🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻💐💐💐

درودها برشما
همیشه سلامت و شادمان باشید💐💐💐💐

درود و عرض ادب جناب‌ شفیعی
سپاسگزارم از نگاه به مهر شما🙏🏻🙏🏻💐💐

سلام
امیدوارم حال دلتون
حال جسمتون
خوب و شاد باشید
اجازه میخواهم برای شما و مخاطبین وبلاگ شما نه به خاطر تبلیغ و فقط و فقط به خاطر حس خوبی که از نوشته ها و شعر های شما گرفتم خودم را بیشتر معرفی کنم
من دکترای روانشناسی‌و کارشناس ارشد جامعه شناسی هستم و واقعا فرست کار در فضای مجازی را ندارم با یک سرچ ساده و گوگل کردن میتوانید متوجه صحت گفتارم باشید مشخصات دقیق و کامل و واقعی خودم را برایر جناب ذکاوت فرستادم لذا خواستم هم به خاطر جذاب بودن احساس و روایت (( خاتون)) اگر بتوانم کمکی هم به بقیه دوستان با پرسش و پاسخ در همین جا باشم.
آقای محمدرضا مطلب شمادرپاسخم را خواندم،
وقتی گزارش شما را برسی کنیم بی شک میتوانم بگویم شما هوشی عالی و خلاق دارید و از آن به خوبی برای فرار از واقعیت به خوبی استفاده کرده و می کنید آن هم نه برای پیروز شدن نه برنده شدن و با این چند خط جواب شما حالا بهتر و با قاطعیت بهتری میتوانم از شما برای شما و مخاطبین شما«« (( به خواسته شما چون نخواستید در بخش خصوصی جوابتان را بدهم ))«« لذا اینجا نکاتی کلیدی را عنوان و سپس به برسی آن خواهم پرداخت .
حتما دقت فرموده اید که مخاطب من خاتون بود و شما زیرکانه و به دلایلی که در ذیل به آن خواهم پرداخت نخواستید مستقیم سخنی و اشاره ای به خاتون داشته باشید و از جواب ندان خاتون به تمام احساسات خوانندگان و از جمله من استفاده کردید و ایشان را در غالب شخصی که بود ای کاش بود دوست داشتم باشد،
در پشت اینگونه ادبیات مخفی کردید
یک : ریشه در نگرانی و عشق و علاقه شما‌دارد
دو: میتوان نتیجه گرفت خاتون با بی مهری با شما رفتار و برخورد کرده است
سه : یک موضوعی ممکن است با اعتماد به خاتون باورهای شما را به هم ریخته باشد.
شما در جایی می فرمایید:
گاهی محتاج چند حرف عاشقانه ام!!!!!
و در جایی اشاره می کنید:
رد پای مهربانی نیست نیست
من تمام کوچه ها را دیده ام….
یا می نویسید:
عمر خود را نذر بودن در کنارت می کنم
یا::::
معشوقه کیست آنکه مرا ذره ذره کشت
و در جایی قلم میزنید:
رهایم کن دست های من لایق هیج عشقی نیست دست عشق ات را بگیر و برو
این دست افکار هر شخص پیغامی سراسر از عشق را در فراز و نشیب القا می کند
که در کلمه کلمه آن تاملی شیرین و گاه تلخ نهفته است :
پس نفرمایید آدم ها چیزی را مکرر عنوان می کنند که آنگونه نیستند البته میفهمم که هستند افرادی که صداقت را خدشه دار کرده و می کنند
اما نمیتواند با این استدلال خاتون را کتمان کنید
درست مثل آن است که تلاش کنید ان زمان که خورشید در ساعت ۱۱ صبح در وسط آسمان است استدلال بفرمایید چون هوا ابری است و خورشید از دید من پنهان است پس شب است
اگر خدایی نکرده پای کسی بر اثر یک حادثه بشکند تا آخر عمر در تخت نمی خوابد و بگوید دیگر نمی توانم راه بروم
ادامه دارد….
دکتر بامداد
۱۴۰۲/۱۲/۰۱

سلام
سپاس از شما دکتر پُر حوصله و عزیز
از اینکه وقت میکذارید و‌پاسخ و پرسش دارید خوشحالم ولی متاسفانه جمعی از دوستان به صورت شخصی برای من نظر خودشون یا سوالهای خودشون را مطرح کردند و من خواهش کردم در صفحه خودشما این کار را انجام بدهند
و در آخر اشاره کنم به یک بند از صحبت های شما و در تکمیل و تایید آن عرض کنم
ادما به زور ، به تعریف از خود نه بزرگ میشوند نه دوست داشتنی ، عشق که کلا مسیرش جدا از این روابط است و امام از کسی که نه محبت بدونه چیه نه عشق نه انسانیت اشاره به هیچ کسی هم ندارم دکتر فقط میخوام عرض کنم هرزه هر نقابی به صورتش نزنه عاقبت هرزه است و ذات خودش را نشون میده و از طرفی گفت :
گیرم به فریبی خلق خدا را فریفتی
با دست انتقام خداوند چه می کنی
——————————————-
_________________________
معرفت دُر گرانی است به هر کس ندهند
پَرطاووس قشنگ است به کرکس ندهند