سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 3 آذر 1403
    22 جمادى الأولى 1446
      Saturday 23 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۳ آذر

        کوی یار

        شعری از

        محمد صادق جلیلی موحدی

        از دفتر شعرناب نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۲۲ شهريور ۱۴۰۱ ۰۹:۴۴ شماره ثبت ۱۱۳۴۲۰
          بازدید : ۱۲۵   |    نظرات : ۹

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر محمد صادق جلیلی موحدی
        آخرین اشعار ناب محمد صادق جلیلی موحدی

        منتظر  بنشسته ام  در  کوی  یارم جانفدا
        نی که امروز از الستم کرده این دل مبتلا
        خوانده ما را از ازل او بنده ی درگاه خویش
        نازم آن عشقی  که  باشد دلبرش آن دلربا
        درگهش  را حاجت تقریر حاجت هیچ نیست
        خوانَد  از  چشمانِ  عشاقش  سرود  ربَّنا
        پاکبازانش نظــــــر از غیـــر او پرداختند
        تا  بدیدند  از  بصیرت  جلــــوه های  آتنا
        مستِ مست از باده های ناب الطافش ضمیر
        عالمی مدهوش و مفتونش صباح و فی المسا
        در حریم حضرتش شاهنشه و درویش نیست
        عاشقان  گیرند  هر  دم  از عطایش بهره ها
        مغتنم  باید  بدانی  لحظه های  عمـر  خویش
        عشق بازی با عزیزی مهـــربان  و  با سخا
        چشمه های آفرینش جاری از الطاف اوست
        حکمتش  معمـــــار ناب جملــه ی اندیشه ها
        تار و پودت گر پذیرد  نقش فرمانش به حق
        می شود  ذاتش  خریدارت  به  ختم  ماجرا
        گفتی و دُر گفتی و  احسنت  گویت شد ملَک
        آفرین  صد آفرین  بر  شعــرِ  نابت  مرحبا
         
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        سید هادی محمدی
        چهارشنبه ۲۳ شهريور ۱۴۰۱ ۰۹:۵۴
        آفرین و مرحبا خندانک
        محمد صادق جلیلی موحدی
        محمد صادق جلیلی موحدی
        چهارشنبه ۲۳ شهريور ۱۴۰۱ ۱۰:۲۵
        درود بر جناب محمدی
        سپاس از محبت شما
        ارسال پاسخ
        عباسعلی استکی(چشمه)
        جمعه ۲۵ شهريور ۱۴۰۱ ۱۷:۳۴
        درود شاعر عزیز
        جهان متحیر از نهضت اربعین انگشت به دهان گرفته
        و شیعه را تحسین میکند
        "خوشا دردی!که درمانش حسین(ع)است
        خوشا راهی! که پایانش حسین(ع) است"
        اربعین حسینی تسلیت باد
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
         فاطمه شایگان(هیراب)
        چهارشنبه ۲۳ شهريور ۱۴۰۱ ۱۰:۲۸
        سلام ودرودها
        زیبا سروده ای را ،
        از قلمتان خواندم
        همواره در اوج
        موفق وپیروز باشید
        محمد صادق جلیلی موحدی
        چهارشنبه ۲۳ شهريور ۱۴۰۱ ۱۰:۴۵
        سرکار خانم شایگان درود متقابل مرا پذیرا باشید
        از ابراز محبت شما صمیمانه سپاسگزارم
        پاینده باشید
        احسان فلاح رمضانی
        چهارشنبه ۲۳ شهريور ۱۴۰۱ ۱۵:۴۸
        درود بر شما خندانک
        زیباست خندانک

        پاکبازانش نظر از غیر او برداشتند...
        فکر میکنم معنای درستتری داشته باشه بجای پرداختند
        موفق باشید خندانک
        محمد صادق جلیلی موحدی
        چهارشنبه ۲۳ شهريور ۱۴۰۱ ۲۰:۰۰
        درود بر شما جناب رمضانی
        سپاسگزارم از محبت شما
        و ممنون از توجه و پیشنهادی که برای بهترشدن سروده ارایه کردید
        حسین رضایی(آشنا)
        يکشنبه ۲۷ شهريور ۱۴۰۱ ۱۳:۲۰
        سلام و عرض ادب
        تا که استاد غزل را دید، گفتش آشنا

        آفرین صد آفرین بر شعــرِ نابت مرحبا
        باعث افتخار من هست که با اشعار فوق العاده شما استاد گرانقدر روبرو شدم. خندانک خندانک خندانک خندانک
        محمد صادق جلیلی موحدی
        يکشنبه ۲۷ شهريور ۱۴۰۱ ۱۴:۱۰
        درود بر شما جناب آقای رضایی
        از محبت شما بسیار سپاسگزارم و امیدوارم شایسته لطف جنابعالی باشم .
        پیروز و سربلند باشید
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        نادر امینی (امین)

        یکی از بزرگان اهل شعر درودی فرستاد برمن از روی مهر نبودم لایق حمو ثنای بندگان بباشم حقیری زشرمندگان سرودم تا که سنجم عهد خویش به اشک یتیمان پای افتاده پیش نه من آن نیک سرشتم در این روزگار ولی من کجا وسعدی روشن فکار کنون من درودی فرستم مریم که عادل بود کنیه اش چو عادل هماره بود با همه بنیه اش
        مدینه ولی زاده جوشقان

        تو ای آن که در قلب و روح منی اا خداوند حکمت خدای غنی اا به اطراف خود هم نگاهی بکن اا بتابان بر این سر زمین روشنی مدینه ولی زاده ی
        مریم عادلی

        درود برشما شاعر نیک سرشتتتت کاش دنیااز فکرتان مینوشت
        نادر امینی (امین)

        مرده آن است که نامش به نکویی نبرند ورنه هرمرد تبهکار به جهان زنده بود لیک مرد فداکار فلکی زنده کند دست دردست فقیران دهد و خرج یتیمان بکند این چنین که رسم خردی درجهان زنده بود پیش یزدان همه از فقر وغنیآن برازنده بود نه ستم بیند و نه ستمکار بود عاقبت در پی عقبی رود پا زدنیا بکشد
        مریم عادلی

        دستها خالی اند ازسخا و سلامممممم هیچ چیز پس نجو ای نکومرد تام

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3