دوشنبه ۳ دی
|
دفاتر شعر بهاره فرزان پور
آخرین اشعار ناب بهاره فرزان پور
|
غروب !
از سر ما گذشت .
راستی !
از کنار دلمان هم رد شد
بدون لحظه ای تشویش.
باد !
زمزمه های باران را
در گوش ابرها نجوا می کرد
دریچهای از نگاه آفتاب
بر چهره ابری دیده شد
و گفت :
گاهی ، غروب ها دل بریدن است
از بازیچه سرنوشت
آه !
از آنچه که گذشت .
در آسمان ، چه خبر است ؟
پشت آن ابرها خانه کیست ؟
در شب ،
هزار آیینه رو به رو ماه است
شاید !
ستاره ها عاشق شده اند
که ماه به رویشان می خندد.
شاید !
چیزی در زمزمه های غروب باشد
که بی صبرانه ما را عاشق می کند
این زمزمه های رنگین
گاهی غم دارد
و گاهی رنگ ونمای زندگی
غروب !
از سر ما گذشت .
تو چه در آسمان دیدی؟
گله ات از سرنوشت
چه دراز بود...
آه !
از آنچه گذشت .
|
نقدها و نظرات
|
در آسمان خبر خاصی نیست خاص تویی که در میانه ی زمین و آسمانی | |
|
درود بانو جان با سپاس | |
|
درود برشما با سپاس فراوان از شما بزرگوار | |
|
درود بانو جان . عزیز دلی با سپاس فراوان از شما | |
|
درود برشما با سپاس فراوان | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
در آسمان خبر خاصی نیست جز ملال دوری زمینیان