يکشنبه ۲ دی
|
دفاتر شعر مهدی شریفی مقدم
آخرین اشعار ناب مهدی شریفی مقدم
|
یه عاشقونهی دراماتیک
از پشت گوشی دوستت دارم
من عاشقِ دیوونگیهاتم
من ریشه زیرِ پوستت دارم
تو اونور خطو منم اینور
توو حسرتِ آغوش پوسیدیم
داغِ رژت روی لبم مونده
انگار که از دور بوسیدیم
هر روزمو با تو ورق خوردم
هر روز الکلْ، مستمون میشه
با ما تلو میرقصه تا جایی...
جادویِ شب بن بستمون میشه
ای گوه بگیرن این سیاهی رو
که باز باید لحظه بشمارم!
آخر یه شب، سر میبرم ماهو
توو آسمون خورشید میکارم
آخر میونِ ابرِ توو خونه
توو سیلِ ته سیگار میمیرم
روزا کنارت غنچه اما شب
گلبرگِ مرده قاب میگیرم
توو عمق تختای جدا از هم
مثل دوتا ماهی شورآبیم
از چکهی قلاب، زخمآلود
ما هر شب و با درد میخوابیم
مهدی شریفی مقدم
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
محاوره ای زیبا و جالب بود