سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        به راحتی

        شعری از

        محمد حسنی

        از دفتر حیا نوع شعر شعرناب

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۱ ۲۰:۱۹ شماره ثبت ۱۱۲۲۶۶
          بازدید : ۹۳۱   |    نظرات : ۲۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

         
         
        دفتر کارش، کولر روشن و هوا خنک
         
         
        ماشین مدل بالاش، کولر روشن، و هوا خنک
         
         
        خانه به خانه اش!، کولر روشن، و هوا خنک
         
         
        پس، کک اش کِی می گزد این مردک!
         
         
        که زندگی را
         
         جز خنک! نمی بیند
         
        .
         
        .
         
        راستی
         
        چه تعریف می کرد
         
        از زندگی و
          سختی و
         
        به راحتی!
         
         
         
         
        محمدحسنی
        #شعرسروش
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        پنجشنبه ۱۳ مرداد ۱۴۰۱ ۱۴:۲۴
        درود بزرگوار
        بسیار زیبا و مبین مشکلات جامعه بود خندانک
        محمد حسنی
        محمد حسنی
        پنجشنبه ۱۳ مرداد ۱۴۰۱ ۱۵:۰۰
        درود استاد
        سپاس از حضور شما
        سایه تان مستدام
        در پناه خدا خندانک
        ارسال پاسخ
        شاهزاده خانوم
        پنجشنبه ۱۳ مرداد ۱۴۰۱ ۲۱:۴۲
        بسیار عالی بود جناب حسنی بزرگوار خندانک خندانک
        محمد حسنی
        محمد حسنی
        پنجشنبه ۱۳ مرداد ۱۴۰۱ ۲۲:۲۹
        سلام شاهزاده خانوم و درود
        خوشحالم از حضور شما
        و اینکه شاهد سروده و احساس لطیفتان خواهیم بود
        سپاس
        بمانید و بدرخشید
        در پناه خدا خندانک
        ارسال پاسخ
        شاهزاده خانوم
        شاهزاده خانوم
        پنجشنبه ۱۳ مرداد ۱۴۰۱ ۲۳:۱۹
        خندانک خندانک خندانک
        روح اله سلیمی ناحیه
        پنجشنبه ۱۳ مرداد ۱۴۰۱ ۰۷:۳۶
        درود جناب حسنی ، دوست عزیز
        زیبا و دغدغه مند بود
        اما چیزی که برای من جالب است
        نحوه بیان یا نگرش ماست
        شخصی که در رفاه کامل هست و هیچ توجهی به مردم ندارد
        چه دلیلی دارد مردم تمام توجهشون به اون شخص باشد

        موفق باشید 🌹🌹🌹
        محمد حسنی
        محمد حسنی
        پنجشنبه ۱۳ مرداد ۱۴۰۱ ۰۷:۵۵
        دود جناب سلیمی
        سپاس از حضور و توجه تان خندانک
        خدمتان عرض کنم
        که نکته مهم این مطلب ابتدا
        همان تعریف زندگی ست
        که همراه پستی و بلندی هاست
        به نظرم اقشار عامه مردم
        درک بهتری از زندگی دارند
        زیرا کم و زیاد گرمی و سردی آن را
        چشیده اند
        اما اینکه عده ای تنها در پی راحتی
        سفره های رنگا رنگ و شکم باره گی هستند
        و بی اعتنا بی پیرامون هستند
        این موضوع هم از جنبه انسانی و
        هم دین و آیین ما نکوهیده است
        و البته و اکنون دغدغه همان قشر عام
        جامعه هم است
        چه چرا باید چنین شکاف طبقاتی باشد
        پس به نظرم این موضع قابل تانل است

        اما دیدی که من به بشریت دارم
        بالاتر از حرف هاست
        به نظر من در هر صورت انسان پا به این
        دنیا نهاده..
        و زنجیر زندگی بر پای آن بسته شده
        پس ملزم به زندگی هستیم
        این موضوع را می توان یک درد مشترک
        همه اقشار بشر دانست
        هیچ فرقی نمی کند
        غنی و فقیر و ضعیف و قوی،
        هر کسی را در این دنیا، نزدیک اش شویم
        می بینیم که یک مشکلی دارد
        یک دردی دارد
        یعنی کسی در این دنیا نیست که
        دردی نداشته باشد
        پس این جا، ما می توانیم به موضوع
        دردمندی انسان پی پی ببریم
        و بقول استادی:
        از جبهه ای در مقابل هم گرفته ایم
        پایین بیاییم
        تا بتوانیم برای هم کار انجام دهیم
        و بتوانیم در کنار هم زندگی کنیم

        حرف در این باره زیاد است..


        در پناه خدا خندانک
        ارسال پاسخ
        سید محمدرضا لاهیجی
        پنجشنبه ۱۳ مرداد ۱۴۰۱ ۱۰:۰۱
        سلام و درود
        روزبخیر
        فرانوشتی بداهه بر گرامی شعر شما
        ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

        پلکِ پنکه
        نعلِ برعکس زاییده!

        پشتِ پیشانیِ راس‌ألسرطان
        تا رأس‌الجدی
        دنبالِ دُبِ اکبرِ خوابِ کوتاه که می‌دوم
        خرسِ قطبی می‌خورد با ولع
        ماهی‌آزادِ تراکم استخوانم را!

        از خط بریلِ نارمک تا مترویِ تجریش
        بی پس و پیش
        گرمازده از تنورِ غلافِ تنِ خویش
        اگر گرو بگیرم حتّی ریشِ بابا برفی را
        زمستان هم گاوم چندقلو
        _ درختِ زبان‌گنجشکم هلو می‌زاید!
        باور نمی‌کنی!
        پرسی مجهول از رزِ جهنمِ گلدان بپرس!
        سرِ ساعتِ تابستان
        میانِ استخوانِ لایِ زخم
        جِر داده چُرتم را!
        نخل‌ها امّا به ترتیب قد با تکذیب
        داده‌اند پاسخِ گرما را
        خوشنودند از بخاریِ دستم که سازِ مخالف‌ست!

        راستی شما چرا
        وقتِ گوسفندان در چرا
        گیر سه پیچه داده‌ای در گردنهٔ حیران
        به نوادهْ پاشنه‌آشیلِ ماشین!
        مگر فلفلِ تند گرما خوشبحالت نمی‌کند؟

        ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
        سیدمحمدرضالاهیجی
        ساکوتی.هند
        ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
        فرانوشت
        محمد حسنی
        محمد حسنی
        پنجشنبه ۱۳ مرداد ۱۴۰۱ ۱۱:۰۰
        درود و سلام استا
        صبح تان بخیر
        سپاس از حضور و شعر فوق العاده تان
        آنوقت من کی بگویم می نویسم
        چون شما نویسایید
        در پناه خدا خندانک
        ارسال پاسخ
        سید محمدرضا لاهیجی
        سید محمدرضا لاهیجی
        پنجشنبه ۱۳ مرداد ۱۴۰۱ ۱۶:۰۱
        سلام جناب حسنی
        اختیار دارید
        شکسته نفسی می‌فرمایید
        شعری شما نبود این سطرها نوشته نمی‌شد

        سارا (س.سکوت)
        پنجشنبه ۱۳ مرداد ۱۴۰۱ ۱۱:۱۰
        درود بر شما جناب حسنی
        زیبا بود افرین
        خندانک
        موید باشید وتندرست خندانک خندانک
        محمد حسنی
        محمد حسنی
        پنجشنبه ۱۳ مرداد ۱۴۰۱ ۱۴:۵۰
        درود شاعر رحیمی عزیز
        سپاس از تحسین و لطف شما
        مهر حضورتان افزون
        در پناه خدا خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد علی رضاپور
        پنجشنبه ۱۳ مرداد ۱۴۰۱ ۱۱:۴۳
        سلام و درود
        جناب حسنی عزیز، خدا قوت
        عصبانی نبینیمت داداش خندانک
        محمد حسنی
        محمد حسنی
        پنجشنبه ۱۳ مرداد ۱۴۰۱ ۱۴:۵۸
        درود استاد رضاپور
        امید وارم حالتون خوب باشه
        سپاس از شما
        واقعیت اینه که عصبانی که نه
        ولی باید اهمیت داد به این مسائل
        که اساس و اصل اند
        نباید گذاشت این جور ناحقی ها
        بصورت عرف شکل عادی بخود بگیرد

        به نظرم اوضاع مفلوک مملکت، حال
        ثمره ی همین بی اعتنایی ها
        و مسامحه ها ست
        روزگارتان خوش
        در پناه خدا خندانک
        ارسال پاسخ
        احسان کریمیان علی آبادی
        پنجشنبه ۱۳ مرداد ۱۴۰۱ ۱۹:۰۳
        درود جناب حسنی بزرگوار
        در حقیقت بی تفاوتی اشخاص نسبت به هم نوع و عدم وجدان فردی هست که باعث بی عدالتی میگردد
        سلامت و پیروز و شاد باشید
        خندانک خندانک خندانک
        محمد حسنی
        محمد حسنی
        پنجشنبه ۱۳ مرداد ۱۴۰۱ ۲۱:۴۶
        درود بر شما
        همین دیگر، مواردی از این قبیل که میزان ندارد..
        سپاس از شما
        در پناه خدا خندانک
        ارسال پاسخ
        زهرا آهن(ملکبانوی سیب)
        پنجشنبه ۱۳ مرداد ۱۴۰۱ ۲۰:۳۳
        خندانک خندانک خندانک
        محمد حسنی
        محمد حسنی
        پنجشنبه ۱۳ مرداد ۱۴۰۱ ۲۱:۴۸
        درود بر ملک بانوی سیب
        امیدارم حالتون خوب باشه
        نمیدانم من اشتباه می کنم یا..
        چند روز است شعری از شما ندیده بودم

        سپاس از حضورتان
        در پناه خدا خندانک
        ارسال پاسخ
        محمدحسن پورصالحی
        جمعه ۱۴ مرداد ۱۴۰۱ ۰۰:۱۵
        سلام بزرگوار خندانک
        بسیار عالیی بود خندانک
        قلمتان هماره سبز باد خندانک خندانک
        سروده هایتان همیشه متفاوت و زیبا هستند
        محمد حسنی
        محمد حسنی
        جمعه ۱۴ مرداد ۱۴۰۱ ۰۹:۴۹
        درود جناب پور صالحی
        ممنون از شما
        لطف دارید
        سپاس از حضور و دلگرمی تان
        سایه تان جاوید
        در پناه خدا خندانک
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        6