سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید |
|
|||||||||||||||||
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است. |
بسیار زیبا بود👏🌺🌺
شما از جمله شاعران سایت هستید که همیشه اشعارتان کیفیت بالایی دارد و معمولا در این گونه موارد بنده برای نظر دهی دچار وسواس میشوم. مخصوصا اگر نکتهای در شعر ذهنم را درگیر کند و نتوانم براحتی از آن عبور کنم.
در مورد این سروده نیز ، چنین بود. چند باری آنرا خواندم و آنچه به ذهنم میرسد را عرض میکنم و اگر از نظر شما قابل رد شدن است به هیچ وجه ذهنتان را درگیرش نکنید.
چند روز پیش در محضر انجمنی از شاعران قدیمی بودم و یکی از این بزرگواران نکته ای مطرح نمودند که بنظرم جالب بود.
ایشان فرمودند " تخلص" در غزل و قصیدهی ما لزوما فقط همان آوردن نام شاعر یا نام هنری او در شعر نیست.
معنای دوم تخلص رهایی یافتن است.
فرمودند این رهایی یافتن به معنای جدا شدن از مقدمه و ورود به بدنه و تنهی شعر است، ورود به آنچه مخلص کلام شاعر است و در نهایت جمع بندی .
شعرتان را که صبح خواندم برایم همین احساس را داشت که شعر به تخلص نرسیده. در مقدمه باقی مانده و گویی امکان عبور از مقدمه و در نهایت جمع بندی از شاعر سلب شده است.
در این غزل ۵ بیتی ۴ بیت به مقدمه اختصاص داده شده و در این ۴ بیت شاعر دارد ذهن مخاطب را برای حرفی دیگر آماده میکند. احتمالا در خلال این مقدمه شما دریافتهاید که وارد سرزمینی محدود از قافیه شده اید( البته این ذهنیات بنده است و ممکن است کامل غلط باشد) و در بیت ۵ به یک باره هم از مقدمه خلاصی پیدا کرده اید و هم شعر را میبندید.
گمانم بر این است که میتوانستید با همان قافیه های باقیمانده مثلا" آورد،پرورد، فرد، کرد و ..." بعد خلاصی از مقدمه و ورود به اصل مطلب که همان بیت ۵ است یک جمع بندی تکمیلیتر ارائه کنید.
موفق باشید🙏