با نام دین

درود و سپاس تان
جناب عزیزیان عزیز

درود و سپاس
بزرگوار

بسیار سپاسگزارم سرکار خانم کاسیانی گرانقدر

بسیار سپاسگزارم سرکار خانم آهنگران گرانقدر

سلام و درود و سپاس
سرکار خانم حسین زاده ی گرانقدر
شما لطف دارید. این بار، غزلی تقدیم تان شد.
پیروز و بهروز باشید در پناه خدا

:

درود و سپاس تان

فراوان سپاس
و همچنین

سلام و درود و سپاس
جناب زارع عزیز، خدا قوت
بله ردیف "می رود" به استمرار فعل در زمان حال، مرتبط خواهد بود یعنی این که همین حالا هم آن کارها هست و ادامه دارد
اما استفاده ام از فعل "رفت" در قسمت ردیف،
دلایلی داشت ازجمله این که
با چاشنی عامیانه ی این فعل در این جایگاه،
سخن، صمیمانه تر و همچنین امروزی و به روز می شد (مانند این که می گوییم:
خراب شد و رفت، تموم شد و رفت).
همچنين سنگین بودن و عظمت مشکلی را که متحمل شده ایم، با فعل رفت، بخوبی حس می کنیم یعنی این طور شد و رفت یعنی این بلا واقعا به سرمان آمد و ما متحمل آن شدیم و تمام شد
و دیگر، خودِ آن را نمی توانیم برگردانیم
(هرچند، راه تلاش برای جبران، بسته نیست)
و عملی اتفاق افتاده و تمام شده که خسارت باز بوده است.
فراوان سپاس

سلام و درود و سپاس
سرکار خانم رحیمی گرانقدر
و همچنین

سلام و درود و سپاس

سلام و درود و سپاس
جناب آزادبخت گرانقدر

درود و سپاس دوباره خدمت تان

درود و سپاس دوباره خدمت تان

سلام و درود های فراوان
استاد داریان عزیز و گرانقدر،
بسیار سپاسگزارم

سلام و درود و سپاس
جناب شفیعی گرامی
و همچنین

سلام ها و تشکر
جناب احمدی
ان شاء الله

درود و سپاس تان

سلام و درود،
در قسمت ردیف، "رفت" به فعل، توجه دارد، نه به شخص‌‌‌؛
ان شاء الله
اما فعلا که مستضعفان دیروز، بسیاری شان در جایگاه مستکبران نشسته اند.

درودها و سپاس ها یتان

درود و سپاس تان

سلام و درود و سپاس
سرکار خانم رحمانی گرانقدر
و همچنین

درود و سپاس تان بزرگوار