شنبه ۳ آذر
زندان تنهایی شعری از محمد (هوداد)
از دفتر انسان کامل نوع شعر آزاد
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱۸ خرداد ۱۴۰۱ ۱۲:۲۶ شماره ثبت ۱۱۰۷۳۲
بازدید : ۲۰۴ | نظرات : ۷
|
آخرین اشعار ناب محمد (هوداد)
|
«این جهان زندان و ما زندانیان»/ کیست آن شخص که نجاتم میدهد؟
من تک و تنها در این زندان غم/ ای خوشا آنکه ز زندان میرهد
ما صدا بودیم در این دنیا ولی/ افسوس که هیچکس این صدا را نشنید
جلوهای بودیم و نور حق ولی/ دیدهای نبود و کس ما را ندید
من دلم میسوزد همچون شمع ولی/ نیست هیچ پروانه دورم چرخ زند
من اقیانوس علم و معرفت هستم ولی/ هیچ کس دل را به این دریا نزد
بودنم را هیچکس باور نکرد/ میروم اما جملهای یاد بود من
تا تویی تنها سودت هیچ نیست/ گر چه تو زنده بمانی تا عدن
|
|
نقدها و نظرات
|
بهتره مفهومی بخونید نه ظاهری. من روی ظاهر کار نمیکنم | |
|
درود، یک متن عرفانی هست، میگم که اگر دریای علم و معرفت و... هم که باشی، تا کسی از آن استفاده نکند، گویی وجود نداری، حتی اگر تا ابد زنده بمانی. | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
جالب و زیبا بود