تاریک

درود بزرگوار
بسیار زیبا و دلنشین بود
موفق باشید

درود جناب عزیزیان . شعر زیبایی بود
و اما نظر بنده در مورد شعرِ زیبایتان .
خب من در قدم اول و بیتِ اول فکرم رفت به سمتِ اینکه

هر بیتی را که می‌خوانم در انتها مربوط به (شلیک برای شکار) می‌شود.

ولی با پایان بیت دوم
برایم مشخص شد که نه منظورِ شاعر از ردیف
(درخِشابم نیست )
صرفا موضوعاتی برای( شلیک و شکار) بِکار گرفته نشده .
و همین موضوع در نوع خود خلاقیتی بود . زیبا

و مانند ‌کتاب‌های آگاتا کریستی نمی‌شود آخر داستان را به راحتی حدس زد .
و اما اگر با این دیدگاه جلو برویم که هرشلیکی
شلیک برای شکار نیست .
مانندِ
شلیک به قلبِ عاطفه ...
باید بگویم شعر زیبا و خلاقانه ای بود .

درودها .

درود بر شما بزرگوار

بسیار زیبا بود

سلام موفق باشید

درود استاد عزیزیانِ گرامی
عالی بود🌹
آهو نرنج از من که تیری در خشابم نیست

درود مهرداد جان
عالی مثل همیشه
امیدوارم چرخ فلک به شادکامیتان بچرخد تا یکسره امید و نوید بنگریم در پایان بندی اشعارتان ...

میترسم از سلول تنگ و شام ِ آئینه
تاریکم و ماه ِ منیری در خشابم نیست

سلام و درودتان باد

بسیار زیبا بود

روزی برایت نغمه ی باران شدم امروز
جز ضجّه های گرمسیری در خشابم نیست
درود تان باد جناب عزیزیان
لذت بردم ، برقرار باشید

درود برشما جناب عزیزیان
بسیار زیبا و عالی بود
تندرست باشید و شادمان

سلام آقای عزیزیان عزیز
غزل زیبا و هنرمندانه ای بود
همه چی خوب بود، فقط بنظرم ردیف شعر از نیمه های غزل، به سختی به زنجیره ی معنایی واژه ها می چسبید، در واقع ردیف شعر، از میانه ی غزل زیباتون، بیش از آنکه بار معنایی داشته باشد، سربار دیگر واژه هایی بود که خالصانه تلاش میکردند احساس و اندیشه ی شاعر رو منتقل کنند
شاید این ردیف زیبا در قالب کوتاهتری مثل رباعی یا دوبیتی یا تک بیت یا ترجیعِ ترجیع بند یا... می توانست درخشانتر باشد...

آنچه گفتم نقد نبود، یک برداشت و نظر شخصی بود که بعد از خوندن شعر زیبای شما در درونم حس کردم، و چه بسا نادرست باشد... ولی حتی به یک نظر نادرست هم میتوان اندیشید و سپس ردش کرد...

زنده باشید

درود بر شما استاد گرامی ... عالی بود

درود برشما استاد توانا جناب عزیزیان

شعر جالبی را خواندم

واقعا زیبا بود

مرحبا

عرض سلام ادب و احترام
جناب عزیزیان عزیز و گرانقدر
بسیار زیبا
قلم زرینتون همواره رقصان
پایدار باشید و سربلند

سلام جناب عزیزیان مهربان
اشعار اخیرتان جان تازه ای دارند به به
لذت بردم

درود وعرض ادب..
آهو نرنج از من که تیری در خشابم نیست
گلواژه ی معشوق گیری در خشابم نیست

درودهای بی‌کران خدمت شما ادیب بزرگوار
طبع‌تان مانا
بسیار عالی
نویسا باشید به مهر

درودهای بی نهایت استاد عزیزیان
زیبا و دلنشین بود، با آرزوی توفیق و سعادتمندی

درود استاد عزیزیان
بسیار عالی است

درودتان گرامی
اثر بسیار زیباییست ، بسیاار عالی

درود استاد عزیزیان
بسیار زیبا

عرض سلام و ادب خدمت شما دوست و شاعر عزیز آقای عزیزیان بزرگوار،در بین این همه پیام دوستان بنده با آقای زارع موافقم،ردیف خیلی سختی برای غزلتان انتخاب کرد و این کار را خیلی مشکل می کند،تنها یکی دو مورد در رابطه با خشاب صدق می کند و بقیه جور در نمی آید،مثلا ماه منیر،کهکشان راه شیری،شاه و وزیر ،هیچ سنخیتی با خشاب ندارد و اصلا گیریم به جای نیست می نوشتید هست،حالا چطور کهکشان را در خشاب می گذارید همانطور بقیه ی موارد،البته از حضورتان معذرت خواهی می کنم،البته با شناختی که از شما دارم بعضی موارد را خدمتتان عرض می کنم و الا خودتان می دانید که بنده در صفحه دوستان هیچگونه اظهار نظری نمی کنم تا خدای نکرده موجب ناراحتی عزیزی نباشم

تاریک خواهم ماند خواهم ماند خواهم ماند
انگیزه ی روشن ضمیری در خشابم نیست

درود بر جناب عزیزیان بزرگوار
زیباست و لذت میبرم 🤍

درود بر جناب عزیزیان
شعری زیبا وناب
قلمتان ستودنیست
موید باشید وتندرست

آهو نرنج از من
سلام دوباره و شعری دوباره زیبا از مهرداد
مرسی که هستی رفیق

سلام و احترام مهرداد عزیز
بسیار عالی بود چون همیشه

درود بر شما استاد ارجمند
بسیار عالی

بسیار زیبا ودلنشین
درود های فراوان
قلمتان نویسا
در پناه حق
ایام بکام
🌷🌷🌷

سلام و ادب جناب عزیزیان
بسیار بسیار زیبا
درود بر شما

درودتان
زیبا بود

آهو نرنج از من که تیری در خشابم نیست
گلواژه ی معشوق گیری در خشابم نیست

درود استاد عزیزیان بزرگوار
لذت بردم از قلم ناب شما

درودتان

بسیار زیبا بود