يکشنبه ۲ دی
|
دفاتر شعر سیده نسترن طالب زاده
آخرین اشعار ناب سیده نسترن طالب زاده
|
چهره ی زنانه ی عشق،
عطر مردانه ی طوفان
دریا را ،
در پالتو ات گم میکنم
.
.
.
گوش ماهی ها،،
که زیر پاهای تو میشکنند
بلوای گداخته ی ساحل را میشنوم ،
میبوسیم ،
شراب سرخ بورگوندی جاری میشود
میشنوی ؟!
که شانه های بیگناه پریان
چه رنجی میکشد ؟!
.
.
.
میپرم...
تا سرزمین تمنا
چون پرندگان بی وطن، در شب کوچ
رویای تو ،
شکوفه ی انار
لابه لای موهایم ..
رویای من
ابدیتی مدام ...
پیراهن ململ باد
دهان کودکیم را به تاراج میبرد
-بی دهان میبوسمت ،،،
تا مرغان دریایی را، تقدیس کنم-
ما،
بی نژاد و بی لهجه
ما ،
در قامت یک ابر
به آخرین گل خون میرسیم
و میباریم ،
و
میباریم
گرچه صیادهای بسیاری ،
پیش ازین ،
فلس های طلایی انسان را
از رگان ما ربوده اند
.
.
.
میشنوی ؟!
تو می آیی و اهواز کل میکشد
تو میروی و خلیج فارس ،
الوداع میخواند ..
-غوغای تبریز را در تو پنهان میکنم -
بیا
ما خوشه های گندم دردیم
دست در دست
شعله بر لبان
ماه کولیم !
دلکم !
مهربان تر از دایه ام!
ما در شکوه برابری
روزی
کنیزان تبرپوش دورانها را
در تلاطم آزادی رها خواهیم کرد
بی تبری وُ
بی ترکه ای ..
.
.
.
.
بیا
من ،
آفاق روسریم را
از هاشور مفاتیح پر میکنم ...
بمان وُ تنهایم بگذار
و جامه ات را
بر شاخه ی ارغوان بیاویز،
تا در بشارت فردا
گره از آسمانها بگشاییم....
|