شنبه ۳ آذر
|
دفاتر شعر مهدی یوسفی نژاد( لولی وش)
آخرین اشعار ناب مهدی یوسفی نژاد( لولی وش)
|
این شعر نیست روایتی ست از یک فاجعه *****************
پیچ میخورَد ریسمان زندگی در پیچش دو تا آدم با دکولته سرخ و شلوارک نخی ِ مردانه که فقط شبها به رازهای هم دست می برند و در این سلسله سل را سرسری می گیرند که در کوچه های گلوی زندگی شان جاری ست
در این دنیای پیچ و مهره که همه چیز سر جای خودش چفت است !!!!!!! عشق مقوله ی مذخرفی ست کرمهای ابریشم پیله پروانگی را اجاره داده اند میخورند و می لولند و کرمها پروانگی را از یاد برده اند
حالا اگر شیرین پا به این جهان بگذار در می یابد که فرهادش چندان هم موجود عجیبی نیست ! و حالی اش می شود که خوشبختی را باید در ارتفاع شاسی خودروی مردش جستجو کند نه در ارتفاع قلب او ! شیرین یاد می گیرد که صدای باران او را تنها یاد دو چیز بیاندازد رخت های خشک ِ روی بند و آژانس !
می فهمد اینجا دو تا آدم با دکولته سرخ و شلوارک نخی مردانه می توانند عادت کنند به هم - حتی بدون عشق - فقط در آلبوم چسبی ِ کنگره دار که دیگر چسبش از خجالت آب شده
و یا شناسنامه ای که رنگش از خجالت سرخ !
|
|
۱ شاعر این شعر را خوانده اند
Guest
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.