سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 31 فروردين 1403
    11 شوال 1445
      Friday 19 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        جمعه ۳۱ فروردين

        مجسمه های حامل روح

        شعری از

        علی اکبرامیدی

        از دفتر پاییزبان نوع شعر متن ادبی

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۲۹ بهمن ۱۴۰۰ ۰۱:۱۲ شماره ثبت ۱۰۷۶۰۰
          بازدید : ۱۹۱   |    نظرات : ۵

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر علی اکبرامیدی

        مجسمه های حامل روح
        «مجسمه های حامل روح»
        نویسنده:علی اکبرامیدی
        به تصویر یک بوم نگاه کنید، آیا خلاقیت نقاش را در خلق آن پدیده میبینید؟ جزئیات ، تقارن و تناسب خطوط را چطور؟ همه ی این نظم، عامل آفریدن این هنر مصور است.
        اما نقشی که روی بوم ایجاد شده است توان درک خویش را دارد؟ میتواند همه زیبایی اش را لمس کند؟ این نقش کمی قبل تر، از عالم تصورات نقاش به بیرون پرت شده و روی بوم جای گرفته است و تنها یک اندیشه ی مصور است!
        آری اندیشه ی مصور، تصویر یک اندیشه، تصویری از یک باور، که در عالم ذهن، پردازش و پالایش شده است و فرصت زندگی یافته است.
        در حقیقت نقشی که به واسطه نقاش آفریده شده است توهمات یک ذهن تمرین گر برای دیده شدن است.
        حالا بیایید آنچه شرح دادم را در مقیاس خدایی بررسی کنیم
        انسان توهم خداست. اندیشه ای خدا محور است که روی بوم جهان روییده شده . جهان انیمیشنی شگفت آور است و عناصر خلقت، همه شخصیت هایی هستند که به آنها برای بازی در سناریوی خلقت نقش داده اند! توهماتی که از یک ذهن ماورائی، فرصت تجسم یافته و زندگی را باور کرده اند!
        ما خواصی هستیم که از یک تفکر مدرن خدایی ایجاد شده و توسط تکنولوژی برتر کنترل می شویم. درست مثل آن تصویری که نقاش کشیده است، تمام درک ما از خود، حول محور آن بوم می چرخد اما نیروی درکمان توان خارج شدن از محیط بوم و قدرت فهم نقاش را ندارد. به عبارت دیگر ، نقش توان فهم نقاش را در خود نمی بیند و تنها به محدوده ای که خود در آن محصور است دسترسی دارد. بنابراین سوالی که مطرح می کنم این است، آیا ما، توان درک بیرون از خودمان را داریم، آن بیرونی که عامل ایجاد ما شده است. آن خارج از مای نامفهوم و‌گنگ. آن محیط ناشناخته ای که قطعا تمامیت ما را طراحی کرده و تفکر خارق العاده اش را برای کشیدن تصویر ما به کار بسته است.
        ما همه نتیجه ی یک فکر فعال مافوق طبیعی هستیم.
        پایان...
        ۲
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        شنبه ۳۰ بهمن ۱۴۰۰ ۱۹:۱۵
        درود جناب امیدی
        مطلب مفیدی است
        کاش در قسمت مطالب ارایه شده بود خندانک
        محمد علی رضاپور
        شنبه ۳۰ بهمن ۱۴۰۰ ۰۸:۱۷
        سلام و درود
        بزرگوار!

        دعوتید به کارگاه شعر اجتماعی(در راه پیشرفت ایران)
        لطفاً به قسمت مطالب نشر شده در بالای سایت نگاه بیاندازید!
        (کارگاه شعر اجتماعی- در راه پیشرفت ایران)

        سپاس
         علی اکبرامیدی
        شنبه ۳۰ بهمن ۱۴۰۰ ۱۶:۴۷
        درود بر شما ممنون خندانک
        نسرین حسینی
        دوشنبه ۹ اسفند ۱۴۰۰ ۲۲:۴۴
        درودها برشما خندانک خندانک
         علی اکبرامیدی
        دوشنبه ۱۶ اسفند ۱۴۰۰ ۲۲:۲۶
        سپاس می دارمت خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0