سه شنبه ۱۶ بهمن
زندگی یک خواب سنگین بود شعری از علی معصومی
از دفتر در کوچه های انتظار نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲۷ دی ۱۴۰۰ ۰۱:۵۶ شماره ثبت ۱۰۶۶۳۳
بازدید : ۱۷۸ | نظرات : ۷
|
آخرین اشعار ناب علی معصومی
|
زندگی یک خواب سنگین بود
سال ها ماندم سر راهش خبر دارم نکرد
جان به لب آورده و آهنگ دیدارم نکرد
آنچه را دانسته ام از راه و رسم زندگی
کوله باری جز غم و آوارگی بارم نکرد
دلخوش پیغامی از او بودم اما ای دریغ
هرچه را دیدم از او جز فتنه در کارم نکرد
تو چه می دانی مگر از مذهب دلدادگی؟
کفر و ایمانی که توفیری به پندارم نکرد
در عجب ماندم که در این وادی سرگشتگی
غمزه چشمش چرا یک لحظه انکارم نکرد
گرچه عمری در پی اش بانگ انالعاشق زدم
وای بر من! التفاتی بر سر دارم نکرد
زندگی یک خواب سنگین بود می دانم ولی
شاکی ام از عقل مفلوکی که بیدارم نکرد
گو که در غفلت چنان دیوانگان سر می کنم
دل چرا با حسرت دیرینه هوشیاری نکرد
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیار زیبا با ابیاتی طلایی🌺🌺🌺