سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 7 بهمن 1403
    27 رجب 1446
    • مبعث حضرت رسول اكرم صلي الله عليه و آله، 13 سال قبل از هجرت
    Sunday 26 Jan 2025

      حمایت از شعرناب

      شعرناب

      با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

      وقتی این همه اشتباهات جدید وجود دارد که می‌توان مرتکب شد، چرا باید همان قدیمی‌ها را تکرار کرد. برتراند راسل

      يکشنبه ۷ بهمن

      احوالپرسی

      شعری از

      مجیدنیکی سبکبار

      از دفتر برای او نوع شعر نیمائی

      ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۲۳ دی ۱۴۰۰ ۰۳:۵۳ شماره ثبت ۱۰۶۵۲۵
        بازدید : ۱۲۱۱۶   |    نظرات : ۸۲

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه

      صدای ارسالی شاعر:
      احوالپرسی
       
      خواهم امشب  با سلامی
      جویم احوالی زتو
      هم که پرسم از  برادر حال او 
      تندرستی باشد اورا مستدام
      قبل از آنی که به بالین  عزیزت   روز و شب
      در پرستاری و دلداری بکوشی جان به لب
      گفته بودی  نا خوشی
      من که تا این ناخوشی  از  آن خوشی ها ناخوشم
      هرگزم ناشد هویدا
      کز کجا برخاست طوفان  
      باد  خشم  آورد و ناآرام شد
      بود حاسد شاید از آن  گفت  ونجوائی  که بود
      یا که آن نیلوفر زرد این چنین آشوب ساخت
      چهره ات در هم نساز و در عتاب من نکوش
      دل خیالاتی بود تقصیر آن هم با دل است
      دوست دارم قصه های غصه هارا بشنوم
      ذره ای شهد و عسل را بعد کوهی تلخکامی لب زنم
      سیل اشکم را به عذر غمگساری ها ی تو
      لا به لای دره های غصه و اندوه خود جاری کنم
      گر تو استاد منی احوال شاگردت  بیاب
      گشته سرگردان به راه  مدرسه
      گاه می کوبد درش
      گاه دگر بر دفترش
      می گذارد سر که در خوابش بجوید کرسی اش
      می نویسد جمله  ها و کلمه ها با جلوه ای
      تا بگیرد آفرین ومرحبا از محضرش
      کس نگوید طفل را از کوچه رو
      دیگرت اینجا نیا  برخیز   و   دو
      هم که بر ماندن نباشد التفات
      کس نگوید که بمان
      زانکه استاد ت براه است و گرفتار اندکی
      چاره ای جز این نمی بینم که من
      نامه ای سازم
       کنم سنجاق آن را لاجرم
      بر ایمیلم  تا کشد پر
      چون پرستوئی بسویت
      مثل برق
       
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      4