سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 22 فروردين 1404
    13 شوال 1446
      Friday 11 Apr 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        زنان به خوبی مردان می توانند اسرار را حفظ كنند، ولی به یكدیگر می گویند تا در حفظ آن شریك باشند. داستایوسکی

        جمعه ۲۲ فروردين

        برای سی و شش سالگیت !

        شعری از

        سیده نسترن طالب زاده

        از دفتر "مِرلــــــــــــــــــــــوهای کاغذی" نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۳۰ آبان ۱۴۰۰ ۱۷:۰۰ شماره ثبت ۱۰۴۹۵۱
          بازدید : ۲۹۰۸   |    نظرات : ۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه




        نور آبی کُند
        به مکمن خورشید میریزد
        طاق فصل بخشایش پیداست
        باختر از نقاب خونزدگان می آید
        .
        .
        .

        امشب
        در تشویش تاریخ
        عطرت را نوشیده ام
        خیال برهنگی آغوش تو ، ملموسترین چشمه
        دستان آشنای تو
        آغشته ترین پیوند...
        شکوفه های شعف، رسته در میقات ..
        نی میزند ، امشب ماه زر
        و فنجانهای نحیف ادیان
        از فلق سرشارست ..
        در راهیم،آه
        از استعاره ی سرنوشت
        با بوسه ای خفته
        در کوچه باغ های اصفهان ..
        با ستاره ی داودی در دل
        غزلی در منقار
        چون درناهای مهاجر
        تا پهنه ی خولا


        بیا
        در انکسار شرابی لبهایم
        وقتی که تنپوش عسل میشکفد
        و منظومه های سبز نگاهت ، در کوههای البروس
        جاریست
        قسم
        به زن زیبا ،
        به ییلاق روشن اندامت..
        به مژگان طلایی ملائک
        و افشره ی مطنطن حوا
        زندگی خواستنی ترین ، زخمست
        آسمان من!
        با تو ام
        جهان اربعه مسلولست
        و رد پای هوا
        در برفریز رویاها
        آسیمه سر و گم- پیداست..

         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر
        ۵۷ شاعر این شعر را خوانده اند

        سینا سجودی

        ،

        احسان کریمیان علی آبادی

        ،

        طوبی آهنگران

        ،

        عباسعلی استکی(چشمه)

        ،

        طاهره حسین زاده (کوهواره)

        ،

        عارف افشاری (جاوید الف)

        ،

        سیاوش آزاد

        ،

        فاطمه گودرزی

        ،

        رضااشرفی فشی

        ،

        حمید مرادی

        ،

        مهرداد عزیزیان بی تخلص

        ،

        سیده نسترن طالب زاده

        ،

        یلدا جاوید

        ،

        رضا رضوی تخلص (دود)

        ،

        محمد علی سلیمانی مقدم

        ،

        سارا خوش روش

        ،

        زهرا حکیمی بافقی (الهه‌ی احساس)

        ،

        حسین شفیعی بيدگلی

        ،

        منیژه قشقایی

        ،

        نرگس غلامی

        ،

        رسول رفیقی

        ،

        مجتبی احمدی زاده

        ،

        منوچهربابایی

        ،

        علی نظری سرمازه

        ،

        شیما جریده

        ،

        المیرا قربانی

        ،

        مهدي حسنلو

        ،

        مریم کاسیانی

        ،

        فرامرز عبداله پور

        ،

        مسعود مدهوش( یامور)

        ،

        حسین گودرزی تشنه

        ،

        جواد کاظمی نیک

        ،

        فریباایازی روزبهانی

        ،

        شاهزاده خانوم

        ،

        علیرضا حاجی پوری باسمنج راوی عشق

        ،

        محمد اکرمی (خسرو)

        ،

        مریم عادلی

        ،

        آروین محمدی

        ،

        هدیه شاه عباس پور

        ،

        جواد مهدی پور

        ،

        محمد گلی ایوری

        ،

        احسان فلاح رمضانی

        ،

        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)

        ،

        محمدرضا آزادبخت

        ،

        حسام رجبی

        ،

        یاسر کریمی

        ،

        محمد باقر انصاری دزفولی

        ،

        فیروزه سمیعی

        ،

        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        ،

        مهدی انصاریان نصما

        ،

        شهرام بذلی

        ،

        علی باقری خورآبادی

        ،

        سید هادی محمدی

        ،

        جمیله عجم(بانوی واژه ها)

        ،

        الیاس امیرحسنی

        ،

        آرمان طاهری

        ،

        رباطی (مهنا)

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        سید مرتضی سیدی

        زان یار دلنوازم شکری ست با شکایت ااا گر نکته دان عشقی بشنو تو این حکایت اااااااااااااا عشقت رسد به فریاد ار خود بسان حافظ ااا قرآن زبر بخوانی با چارده روایت
        طاهره بختیاری

        تو آموختی و حالا نیز درسهایت را به دیگران آموز
        سید مرتضی سیدی

        معلمت همه شوخی و دلبری آموخت جفا و ناز و عتاب و ستمگری آموخت غلام آن لب ضحاک و چشم فتانم که کید سحر به ضحاک و سامری آموخت تو بت چرا به معلم روی که بتگر چین به چین زلف تو آید به بتگری آموخت هزار بلبلِ دستانسرای عاشق را بباید از تو سخن گفتنِ دری آموخت برفت رونق بازار آفتاب و قمر از آن که ره به دکان تو مشتری آموخت همه قبیله من عالمان دین بودند مرا معلم عشق تو شاعری آموخت مرا به شاعری آموخت روزگار آن گه که چشم مست تو دیدم که ساحری آموخت
        شاهزاده خانوم

        دل های ما به صحن حرم خوش نمی شود ااا ما هم چنان کبوتر بی آشیانه ایم
        محمد حسنی

        م گفته ها را شنیدیم ناگفته ها را در بغضی فرو بردیم دیدیم رسیدن ز گفته ها نمی آید

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1