چهارشنبه ۵ دی
تو بهار بیدار میشوی!؟ شعری از مهدي حسنلو
از دفتر .... ؟ نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲۶ مهر ۱۴۰۰ ۰۳:۰۵ شماره ثبت ۱۰۳۹۴۵
بازدید : ۲۴۰ | نظرات : ۱۱
|
آخرین اشعار ناب مهدي حسنلو
|
هر چقدر دوست داری برگ هایت را خزان کن
من رنگین کمان را دوست ندارم!
و/نترس این کمانم تیرهایش نمی تواند
هیچ دستی ازت بگیرد/
حرمت آبهایی که هم پایت رفت؟
چه میشود؟
...... نخواب لطفا!
نخواه بار زمستان را یک تنه بر دوش بکشم
من انسانم میدانی!؟
به این دستهایم اعتمادی نیست
این یکی آنقدر دیوانه است
که به شاخه هایت تکه تکه سرخم کند.
و سبز به هر دانه ی برفی که ببارد!
تا خوابت را به رویا ببینی!
و آن دست دیگرم می ترسم
اره ای شاعر مسلک است
و بیچاره تو میان این دو!
- - - - - -
زیر بهمن برف
در شاخه های افتاده ات
بخواب می رود دانه دانه بدنم
|
نقدها و نظرات
|
سلام بردار بزرگوارم در محضرتان تنها می آموزم حقیر لایق این این کلمه عزیز نیست سپاسگزارم. از حضورتان و در پناه شادی وشادکامی | |
|
سلام استاد جان سپاسگذارم از حصورتان در پناه صلح ودوستی در محضرتان می آموزد این شاگرد | |
|
سلام استادجان نگاه شما زیبا ست و بداهه ای زیبایت دلیل من است الهی همیشه در پناه شعر | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
سپیدی زیبا بود
موفق باشید