گمراه

درود دوست مهربان و ادیبم جناب مهرداد خان عزیز

دانستنها و عمل نکردن ها ، یا ندانستنها و به تبع بی عملی.
در هر صورت نتیجه یکیست و آن اینکه درجا زدن در همان جایی که هستیم و در جای جای قرآن کریم با کلام أَفَلا تَعْقِلُونَ
انسان را به اندیشیدن و استفاده از موهبت عقل می خواند
و هرآنچه که ناملایمات و سختیها در دوره عمر میبینیم از همین دو محور است که یا نمی دانیم و یا به گفته عقل عمل نمی کنیم و در این دلگفته سعیم همین بود که مخاطب را به این دو مورد توجه بدهم

خیلی ممنون از همراهی و دلگرمیت و اینکه این حقیر را قابل میدانی
روزگارت به سلامت و لطف الهی شامل حالت

بزرگوارید قربان
خدا حفظتان کند🌺🌺🌺🙏🙏🙏

درود استاد ارجمند جناب استکی بزرگوار

برید خاک وجودم به کربلا امشب
که ذره ذره کند عشق ، برملا امشب

به اربعین حسینم چه گریه ها دارم
مگر به طوف حرم ، غم کنم رها امشب

سپاس از حضور سبزتان و اربعین سالار شهیدان بر شما تسلیت باد

التماس دعا

درود بر دوست مهربان جناب محمدی عزیز
بسیار سپاسگزار محبت و سخاوت نگاه گرمتان هستم

ایامتان خوش و قلمتان پر تراوش

درود بانو جان

افتخاری است بر این حقیر که حضور گرمتان را به همراه بداهه ای وزین با خود دارم

سپاسگزارم

پاییزتان زیبا و کلامتان شیوا

سپاس بسیار از نازنین استاد و سید بزرگوار جناب کهنگی عزیز

منِ گم کرده راه و دشتِ بی آب و شب تاریک
کجا یابم خدایا بهتر از تو ، یاوری نزدیک

اگر مویی به وصل تو بدستم بسته ام ، دانم
نخواهد پاره شد با عیب من ، این رشته باریک

قدر دان نگاه محبت آمیزتان

شاعرانگیتان پردوام ، ایام به کام

درود بر جناب آزاد عزیز

از آنچه آرزوست ، در این خاکِ پُر فریب
تا آنچه هست ، فاصله تا آسمان ، شکاف

آنچه آرزو داریم که در این کره خاکی ببینیم و آنچه که در واقیعیت شاهد آنیم ، فاصله ای از همین خاک تا آسمان دارد و به بیانی دیگر
" فاصله ای از خاک تا افلاک " حاکم بر آرزو ها و واقعیات است

باز هم سپاس که با امعان نظر بر دلنوشته های این حقیر ، مرا همراهی

ایامت شیرین و کلامت وزین

درود استاد انصاری بزرگوار

بسیار از لطفتان سپاسگزارم و همینطور از بداهه دلنشینتان

مهرتان فزون و غم از دلتان برون

درود مهربانو آهنگران گرامی

سپاس از همراهی و لطف بیکرانتان

ما خود نوآموزیم و در محضر استاتید ، درس پس میدهیم و از بسیار گفته ها ، اندکی را فرا گرفته ایم و هنوز اول راهیم

دلتان شاد و خانه تان آباد

درود بر آرمان عزیز و مهربان

بسیار خوشحالم که دلگفته های این حقیر به دلت نشسته و امیدوارم با دلگرمی که از تشویقهای چون تو عزیزی میگیرم ، با سروده های بهتری در خدمت باشم

نگاهت زیبا و دلت دریا

درود بر دوست خوش ذوق و نازنین جناب رضوی عزیز

ممنون از همراهیت و اشکالی که بر استفاده از واژه کناف گرفتی
دقیقا نکته ای بود که استاد عزیز جناب کهنگی بزرگوار به آن اشاره داشت و همان توضیح را که خدمت ایشان دادم برای شما هم ارسال میکنم

در مورد کناف طبق لعت نامه دهخدا
کناف. [ ک ِ ] ( ع مص ) یکدیگر رایارمندی کردن. ( آنندراج ). مکانفة. ( ناظم الاطباء ).
که در این وجه مدد کردن و یاری رساندن یا به تعبیری همیاری ، منظور دلگفته ام بود

نیکی قرین راهت
شادیت بینهایت

درود جناب قائدی عزیز

ممنون از همراهی و حضور ارزشمندتان

توفیقتان مزید و بختتان سپید

ببین که از غم دوری تو چه دلتنگم
به دیده خواب ندارم ، به چهره بی رنگم

لقای خود بنما در سرای ویرانم
شنو به ذکر مصیبت ، نوای آهنگم

درود بر ایمان نازنین و مهربان
راستش کمی از تو گله مندم که چندیست به سروده ای شیرین ما را مهمان نمیکنی و از قلم زرینت بی نصیبیم
پس دریاب تشنگان را ، ای ساقی شعر های ناب

دلت به فرداهای پر امید گرم و رهت به سوی سعادت هموار

دست بوسم استاد گرانمهرم.
خدمت می رسم به زودی

برگرد خویش همچوگردبادیم در طواف
متشکرم جناب غرب
موفق باشید وسعادتمند

ممنون بانو
گرچه پیشنهاد جالبی است اما از نظر وزن تامین کننده نیست و باز هم منتظر پیشنهاد جدیدتان میمانم
موفق باشید

برگرد خویش همچوسیاره درطواف
منصورباشید

درود مجدد بانو

متاسفانه پیشنهاد جدید هم تامین وزن مناسب نمی‌کند و باز هم سپاس دارم

درود بانو رحیمی مهربان

سپاسگزارم از اظهار لطفتان

دلتان قرین شادی و روزگارتان بی گزند

درود بر جناب عطاالهی عزیز

امیدوارم که همیشه ایام ، تندرست و سلامت باشی و قلم روانت همچنان مهر آفرین و شور انگیز

رهت به سعادت و ذوقت به نهایت

درود بانو حسینی عزیز

بینهایت ممنون از همراهی گرمتان

کلامتان شیرین و مقامتان برین

سلام بر مهرداد عزیز
به نظر من گفتن نظر در قالب تحسین و یا نقد موافق اثری نیاز به پنجره سبز نیست
لطف کنید نظرتون رو بفرمایید تا عزیزان هم استفاده کرده
مگر اینکه منظور از باز شدن پنجره سبز دیده شدن نقاد باشد

درود بر مهرداد عزیز

همینقدر که قدمی بر کلبه این حقیر می گذاری ، مرا سعادتی است
و اگر تشویقی از جانب تو باشد ، که دیگر پَر تا بال ملائک خواهم کشید .

و ممنون که قابل دانستی

رهت به سعادت و توفیقت به رفاقت

درود جناب حمیدی راد عزیز

آنقدر شرمنده ام که قلمی برای تشکر نمیتوانم برداشت

و از اینکه این حقیر را لایق چنین تشویقی میدانی ، سر از پا نمیشناسم ، گرچه میدانم ، از آنی که هستم ، تا آنی که تو میپنداری ، فاصله ای بسیار است و هنوز اول این راه درازم

نه آنم که پنداریَم بر کمال
نزاید غزل ، زین سخن در مقال

سر رشته در دست استاد بود
از او گفتن و من نوشتن روال

ایامت شیرین و توفیقت قرین

درود استاد خادمیان عزیز

سپاسگزارم و بزرگوارید

مهرتان مزید و بختتان سپید

درود بانو مهتدی زیبا اندیش

در کنار گوشه گیران ، اسم ما هم بُرده باد
تا بِکِی ، باید دل از این زندگی افسرده باد

سعی بر بیهوده داریم از برای روز خوش
گر نه این حاصل شود ، آن بِه که با غم مرده باد

بداهه ای ناقابل از سر نومیدی در این روزگار سخت تقدیم قدوم محبت آمیزتان

دلتان شاد و سرایتان آباد

درود جناب جورعشوری بزرگوار

از سخاوت نگاهتان بر دلگفته این حقیر ، سپاسگزارم

مهرتان فزون و سرودتان موزون