چهارشنبه ۱۴ آذر
|
دفاتر شعر سعید صادقی (بینا)
آخرین اشعار ناب سعید صادقی (بینا)
|
طوفان یار رفته که پنهان نمی شود
جبران نخل خم شده باران نمیشود
جاری کنید سیل روانی به سمت خویش
دیگر هوای بسته به سامان نمی شود
وقتی سکوت ما همه تقصیر کار شد
فریادِ تا به سر زده جنبان نمی شود
حالا همین دقیقه و ساعت برابرت
یک سینه با دو دلبرِ پنهان نمی شود
|
|
نقدها و نظرات
|
درود فراوان خدمتتان جناب چشمه بزرگوار ممنونم از توجهتان | |
|
خوبی خانم گمار ؟ سنگینی در شعر نمیبینم فقط باید عرض کنم لازمه ابیات رو از پایین به بالا هم مطالعه کرد تا به منظورم رسید درود بر شما | |
|
آره خوبم ولی بیراه که حرف نزدم من گفتم این شعرتون مثل شعرای قبلی تون سنگین نیست چون تو شعرای قبلی واژه ها و ترکیبات سنگین تری توش بکار می بردید که به قول خودتون خواننده رو درگیر کنید که چند بار شعرتون رو بخونه تا به عمق مطلب دست پیدا کنه ولی این شعر جدیدتون رو با یک بار خوانش هم مطلب دستگیر آدم میشه و بسیار روان و زلال سرودید | |
|
خدا رو شکر که خوبید بر خلاف نظر شما معتقدم این سروده با حجم کمش اما خیلی حرف ها در مضمون خود دارد که دقت مخاطب را میطلبد. سنگینی از دید من یک معنی داره از دید شما معنی دیگری داره که اشاره هم کردید. درسته واژگان سنگینی نداره ولی مضمون سنگینی داره و درک آن کمی مشکله | |
|
سپاسگزارم از لطفتون شاید ایراد از منه که درکش برام آسون بود من همه ی شعراتون رو دوست دارم چون نشان از تبحر شما در سرایش غزل و به نظم کشیدن لغات داره ولی من کلا خوشم میاد از اینکه واژه ها و ترکیبات چشمگیری در شعر ببینم و این یک نظر شخصیه و هیچ گونه بی احترامی به اثر ِ جدید شما که براش زحمت زیادی کشیدید تا مضمون مورد نظرتون رو در قالب شعری سنجیده ارائه بدید نداره قلمتان همواره به مهر مانا | |
|
بزرگوارید و متواضع درود می فرستم ببخشید اگر سوتفاهمی پیش آمد ممنونم بابت حسن نظرتان به اشعارم. بی احترامی در الفاظتون ندیدم. صریح جواب دادم تا روشن به نقطه نظر دقیق شما برسم در نهایت باز هم تشکر میکنم از یک همراه بسیار خوب و مهربان | |
|
سلام و درود ممنونم نگاهتان زیبا ست | |
|
سپاس و سلام مسعود عزیز | |
|
درود فراوان خدمتتان جناب دزفولی عزیز ممنونم بزرگوار از حسن نظرتان و مهری که ابراز نموید نسبت به شعر بنده | |
|
درود فراوان خانم الهه احساس عزیز زلال دیدید همیشه زلال باشید و سرشار از آرامش | |
|
درود عزیزم خوبی قربانت ممنونم | |
|
درود فراوان خانم کاسیانی سپاسگزارم به مهر دیدی درود | |
|
قربانت حسین جان گلم فدای تو عزیزم | |
|
سلام و درود فراوان بزرگوار
بله حتما
بیت اول: از دست رفتن یار که به مانند طوفانی در دل است که پنهان شدنی نیست / برای جبران نخل شکسته شده از این طوفان نباید به باران آمدن دوباره و بارور شدن از نو پناه آورد. باران= گریه کردن ، نخل= انسان قوی
بیت دوم: در دستور کار خود سیل اشک روان کنید به سمت خودتان / چون هوای پوشالی و نابه سامان و گرفته ی افسرده ترمیم نمیشود. منظور آنکه اگر این اتفاق افتاده اطرافیان باید به حال خویش گریه کنند و نیازی نیست در افسردگی درجا بزنند.
بیت سوم: وقتی در وقت اقدام سکوت کرده و مقصر از دست رفتن یار شده اید / دیگر فریاد سر سری و آنی نوش دارو بعد از مرگ سهراب تغییرات نمی سازد. یار را بر نمی گرداند.
بیت چهارم: خوب اگر دقت کنید نکته شعر در همین بیت هست نباید در آن واحد به دو دلبر فکر کرد و البته دو منظور کثرت است تا آنکه یار را از دست ندهی . این بیت در واقع قبل از طوفان زنگ خطر را به صدا در می آورد.
| |
|
درود فراوان خانم رحیمی ارجمند ممنونم از بذل توجهتان به اشعارم و خاصه به این شعرم درود بر شما ممنونم | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
غزلی ناب و زیبا بود
دستمریزاد