سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید |
|
||||||||||||
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است. |
سپاس خدای را که فرصتی دوباره داد تا بنویسم
پیش رویمان شعری است از شاعر محترم جناب امیدی
گرچه با ترویج قالب غزل از قرن ششم به بعد معمولا ابیات غزل را بین چهار تا دوازده بیت و یا پنج تا چهارده بیت گفته اند. شعری که از آقای امیدی عزیز خواندیم سه بیت بیشتر نیست حال اسمش را غزل نامیم و یا نه بحث این واکاوای نیست و در مباحث آینده در این زمینه سخن خواهم گفت.
مطلع غزل که شروعی است از نگاره های پیشین و پرکاربرد در
اصطلاحات شعری و تغزل و نوعی تکرار است در شیوه های نگارشی غزل سرایان و شعر گویان بدون نوع آوری و حرف تازه ای.
شاعر به زعم من به جای باز آفرینی در تصاویر تکراری قربانگاه
و عدم مداوای درد به بازنگاری در این مقوله پرداخته است چرا که حرف همان حرف قدیمی است بدون هیچ تلاشی برای جذب مخاطب، و شنونده در همان ابتدای ورود به غزل با مطلعی روبروست که روزانه هزار بار شاعران بدین گونه سرایش کرده اند.
علیرغم اینکه ما مایه و اساس اشعارمان را از بیرون و پیرامون کسب میکنیم شعری قدرت نفوذ دارد که به جای بازنگاری مایه های مکتسبه اقدام به باز آفرینی در این حوزه نماید. مهم ترین بخش غزل که مطلع و ورودی غزل است هم باید بیشتر از این قاعده پیروی کند که مع الاسف مطلع جناب امیدی فاقد این پارامتر است.
اگر هم رویکرد ما به ادبیات کلاژ لاجرم است پس بهتر است در این وادی رویکرد ما ادبیات خلاق محور باشد تا ادبیات انفعالی
عکس این قضایا در بیت دوم اتفاق افتاده و شاعر یکباره از ورطه ی بازنگاری به وادی باز آفرینی قدم نهاده است.
زیبایی شور آوردن چشم صیادان و مرگ ماهی همان خلاقیت شاعر است که در مطلع غزل نبود و اگر مثل بیت دوم شاعر کمی بی حوصلگی را کنار میگذاشت با مطلعی شورانگیز با بیت بعدی که شاه بیت این شعر است مواجه بودیم
گویا شاعر از ریتم سینوس در این شعر استفاده کرده و پس از پتک شاه بیتش بر پیکره ی مخاطب دوباره افول خود را رقم زده و با تصویری دستمالی گرگ و آهو خنجر کشیده برروی شعرش.
بیت دوم را سیروپ تمام عیاری دیدم که وجهه ی شعریت شعر را نگه داشته و دو بیت پایینی و بالایی خود را چون مفصل بهم متصل نگه داشته است.
اگر چه این شعر را بینامتنیت از گذشته و تصاویر شعرای دیگر دیدم اما به دلیل وجود بیت دوم میشود با دیده ی اغماض نمره ی قبولی به این شاعر مستعد داد
ایام عزت مستدام
سید هادی محمدی