يکشنبه ۲ دی
خاطرت مانده چه ها گفتی به من شعری از کامیار کریمی
از دفتر رزا نوع شعر
ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۲۲ اسفند ۱۳۹۱ ۰۲:۳۱ شماره ثبت ۱۰۲۲۹
بازدید : ۸۳۲ | نظرات : ۲۹
|
آخرین اشعار ناب کامیار کریمی
|
یاد داری چه سخن ها صنما گفتی به من؟
فقط از عــاطفه با ناز و ادا گفتی به من؟
دم به دم، دَم زدی از عشق فزونت به دروغ،
نفسم بر نفست بسته هــوا گفتی به من
تو مــرا لــؤلــؤی لألـی و گران لعلِ سما،
گوهـــرِ نازلِ عــرشِ کـبریا گـفتی به من
به دو گوشم همه از مهر و وفـا،لاف و گزاف،
جُفت و جورِ خودت از جُور و جفا گفتی به من
شبِ رویاییِ پیمان که تو با اشک و قسم،
به خــدایم نشوم از تو جـدا گفتی به من
دست در دستم و هم لب به لبم بر لبِ آب،
بنده ام گوش به فرمانِ شــما گفتی به من
هر چه آن قـــولِ وفـــاداریِ فــردا دادی
ای دریغ آن همه با رنگ و ریا گفتی به من
دلِ من گفت شـتر دیده تو نادیده بگــیر
گله پس نیست که ناحقّ و خطا گفتی به من،
ابر و باد و مه و خورشید، ولـیکن به خدا_
_روزِ آخـر همه گویند چه ها گفتی به من...
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.