سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 8 ارديبهشت 1403
    19 شوال 1445
      Saturday 27 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        شنبه ۸ ارديبهشت

        ...

        شعری از

        علیرضا کافیان

        از دفتر شعرناب نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲۸ تير ۱۴۰۰ ۱۶:۱۷ شماره ثبت ۱۰۱۰۹۹
          بازدید : ۱۵۲   |    نظرات : ۸

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر علیرضا کافیان

        (1)
        چون ابر خندیدم و واژگون شدم در دقیقه‌ای سرشار از بی‌بندوباری.
        آن گاه با خود اندیشیدم: چگونه توانم گریخت از امواج تخطی دل، که شاخساران پوک است و مرا امنیت لانه نیست،
        من به چشمانم انتظار می‌دوزم
        با سوزن اجبار
        با نخ‌واره‌ی امید.
        (2)
        چو باران سرگردان نوازش باد گشتم، آب روشن  بود و خورشید قطره‌هایش را به دو نیم می‌کرد.
        دیگر در توانش سوختن بود و وانَسِتادن، ویرانی آباد نکردن، شرمسار بار و بنه‌ی کاغذهای مچاله گشتن، و دست از غسل شستن.
        ناگهان آب از پس گریه، صورت شست و پیمان خود با بهار گسست.
        آه، آفتاب خاکستر بهار را تحویل افق داد،
        و تشییع‌کنندگان گریان، گرداگرد این نعش سوخته خرامان نشستند.
        (3)
        رنگین‌کمانی می‌سازم - ناپیدا در آغاز و پایانش-
        اینک، من و مکانی حقیر که مشتی خاک بر سرم می‌کوبد.
        تنم را بین علف‌های شکارگاه پنهان می‌سازم.
        رنگ‌ها ساکتند
        زیرا به عشق
        واگن‌های سلاخی
        به ارابه‌ران ستم سپرده می‌شود.
        و من می‌میرم تا روحت آزاد شود
        و دروازه‌ای بگشاید
        و ساحره‌ای چرک‌آستین رخسارم را بوسه خالکوبی کند،
        - با آن لبان گوشت‌آلوده‌ش -
        و پشت میله‌های عمودی فریاد محبوس، بادگیرها را تخته کند و آواز را بی‌نقطه.
        من در حیرانی این اتاق تاریک، چه بی‌هوده به دنبال کلید می‌گردم.
        سرما خون را چه می‌جوشاند،
        در رگ‌های من بخار زهرآلود این تقطیر جاری‌ست.
        ‌(4)
        فراق،
        پنهان نهال می‌کارد و آبیاری می‌کند و می‌پروراند و به بار می‌نشاند
        تا
        چشمانم،
        زیر سایه‌ی پهنش
        میوه‌ای بیابد.
        حرف م را از قلب زمان، از قعر ثانیه‌های معدوم بیرون می‌کشم، خنجرم خواستن خواب رهایی‌ست.اما، حیف از چکیدن، که غم بغض‌ها، سلاطین شبان اثیری‌اند.
        چه زخم خطرناک و عمیقی؛ این سیاهرگ برای گزارش مرگ فوران می‌کند. به اقتباس از من حفره‌ای یدکی فرو می‌ریزد در قلب ماه.
        (5)
        هوای امید
        خاکستری از نگاه و دین.
        خود را به یادآورِ حماسه‌سرایی و عظمت عریان توفان‌ها - مرگ - "هیچ" می‌نامم.
        اینک گذرگاه تنهایی را به فریادی که در نیروی ژرفایم ژالاپ است می‌سپرم، و بی‌تفاوت - از دغدغه‌های آینده - به دفترچه‌ی سهمیه‌بندی مرگ تحسین می‌کنم. و به نوبت خویش می‌ایستم تا شورش ملذوذی که در گور نهان است با تجسم غافلگیری غافلگیری‌ها پیوندم دهد
        تا این سینه‌ی شهوانی ارضا شود،
        تا ارضا شود و به کبوتری تبدیل گردد.
        تهران ۷۴/۱/۳۱
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        چهارشنبه ۳۰ تير ۱۴۰۰ ۱۰:۰۰
        درود بزرگوار
        زندگی‌تان به زیبایی گلستان ابراهیم و پاکی چشمه زمزم
        مبارک باد عید قربان نماد بزرگ‌ترین جشن رهایى انسان از وسوسه‌هاى ابلیس خندانک خندانک خندانک
        علیرضا کافیان
        علیرضا کافیان
        چهارشنبه ۳۰ تير ۱۴۰۰ ۲۱:۰۰
        درو بر شما استاد عزیز
        عید شما مبارک باشه خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        چهارشنبه ۳۰ تير ۱۴۰۰ ۱۳:۳۸
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        علیرضا کافیان
        علیرضا کافیان
        چهارشنبه ۳۰ تير ۱۴۰۰ ۲۱:۰۰
        درود استاد رهای گرامی خندانک
        ارسال پاسخ
        محسن ابراهیمی اصل (غریب)
        چهارشنبه ۳۰ تير ۱۴۰۰ ۱۵:۵۶
        درود بر شما خندانک خندانک خندانک
        علیرضا کافیان
        علیرضا کافیان
        چهارشنبه ۳۰ تير ۱۴۰۰ ۲۱:۰۱
        درودتان استاد خندانک
        ارسال پاسخ
        امید کیانی (امید)
        پنجشنبه ۳۱ تير ۱۴۰۰ ۰۹:۰۹
        سلام بزرگـــوار..جناب کافیان💐🙌

        بهـــــــاراندیشــه‌تان ارزشمند💐🌱

        افـــق احساســــتون روشن💐👍
        علیرضا کافیان
        علیرضا کافیان
        پنجشنبه ۳۱ تير ۱۴۰۰ ۲۲:۴۴
        درودتان استاد گرانقدر خندانک
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0