سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        راننده تاکسی
        ارسال شده توسط

        علیرضا مسافر

        در تاریخ : دوشنبه ۱۵ آبان ۱۳۹۶ ۰۲:۱۳
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۹۷۳ | نظرات : ۵

        __
        راننده تاکسی
        الو ...
        الو،سلام قربونت بشم..
        نخوابیدی هنوز؟!ناراحت بودم نکنه بخوابی ، نتونم ببینمت..
        دلم واست تنگ شده بود عزیزم..نخواب تا بیام ببینمت..
        من الان یه «مسافر» دارم،برسونمش بر میگردم...
        چند دقیقه قبل تر :
        داشتم از سر کار بر میگشتم..
        حدودا ساعت یازده بود..
        کارم زیاد بود و منم خیلی خسته..
        قبل از اینکه از خیابون گذر کنم،یه ماشین مدل بالا دیدم،رنگش زرد بود..
        دو نفر همسن من نشسته بودن داخلش و سیگار میکشیدن...
        توو دلم گفتم خوش به حالشون...
        مجبور نیستن واسه آرزو هاشون مثل من کار کنند
        از خیابون رد شدم..
        یه ماشین واسم بوق زد..
        اتفاقا اینم زرد بود..
        اما تاکسی..
        -مستقیم
        سوار شدم
        -سلام
        +سلام جناب
        +الو
        + الو،سلام قربونت بشم..
        +نخوابیدی هنوز؟!ناراحت بودم نکنه بخوابی ، نتونم ببینمت..
        دلم واست تنگ شده بود عزیزم..نخواب تا بیام ببینمت..
        -بفرمایید خانم
        هزار تومن کرایمو دادم
        +ممنون
        +سه روزه که نتونستم پسرمو ببینم،یا من سر کارم اون خونه،یا اون سر کار و دانشگاهه...
        +الان بغض داشتم که نکنه برم خونه خواب باشه..
        من ساکت و خسته به حرف هاش گوش میکردم و طبق معمول که دنبال بهانه ای برای غصه خوردن هستم،به این فکر میکردم چرا این خانم تا این وقت باید بیرون باشه و کار کنه ...
        -خانم..
        توروخدا مراقب باشید چه آدم هایی رو سوار میکنید..
        نامرد زیاده!
        +چشم پسرم
        -ممنون،هرجا راحت باشین پیاده میشم
        +بفرمایید...
        +من حتما حواسم هست به حرفی که زدی آقا..
        ولی قربون خدا برم...
        یازده ساله دارم این کا رو میکنم...! 
        علیرضا_مسافر

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۸۴۱۶ در تاریخ دوشنبه ۱۵ آبان ۱۳۹۶ ۰۲:۱۳ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقدها و نظرات
        ابوالفضل رمضانی  (ا تنها)
        دوشنبه ۱۵ آبان ۱۳۹۶ ۱۱:۲۷
        خندانک خندانک خندانک
        عمادالدین صفائی(صاد)
        دوشنبه ۱۵ آبان ۱۳۹۶ ۱۸:۲۶
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        حسن بیات (میرزا)
        يکشنبه ۵ آذر ۱۳۹۶ ۱۱:۵۸
        خندانک خندانک خندانک
        علیرضا مسافر
        علیرضا مسافر
        يکشنبه ۵ آذر ۱۳۹۶ ۱۴:۰۰
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        ســــــتوده
        ســــــتوده
        شنبه ۸ ارديبهشت ۱۳۹۷ ۱۱:۱۶
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2