سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 5 آذر 1403
  • روز بسيج مستضعفين، تشكيل بسيج مستضعفين به فرمان حضرت امام خميني -ره-، 1358 هـ ش
24 جمادى الأولى 1446
    Monday 25 Nov 2024
      مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

      دوشنبه ۵ آذر

      پست های وبلاگ

      شعرناب
      شبی که پدربزرگم فوت کرد
      ارسال شده توسط

      احمدی زاده(ملحق)

      در تاریخ : دوشنبه ۸ خرداد ۱۴۰۲ ۱۴:۰۵
      موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۱۵۳۷ | نظرات : ۴۴

      شبی که پدربزرگم فوت کرد کسانی که برای تسلیت به خانه‌مان آمدند اکثراً معتقد بودند که "راحت شد".
      این را البته با گریه و ناراحتی می‌گفتند و برای من سوال بود که چرا می‌گویند راحت شد؟ طرف مُرده است...کسی که مُرده است چگونه راحت می‌شود؟ بعد وقتی خودِ ما تا این حد ناراحتیم...او چگونه راحت‌ است؟
      بزرگ‌تر که شدم دیدم درست می‌گفتند پدربزرگ راحت شد...
      فکرش را بکنید همسر و دخترش را از دست داده بود در گذشته خانِ یک روستا بود اما اواخرِ عمر با ما زندگی می‌کرد و تمام زندگی‌اش در اتاقِ کوچک‌اش خلاصه شده بود ....
      حق نداشت لب به شیرینی و شکلات بزند او عاشق شیرینی و شکلات بود و مجبور بود یواشکی بخورد...چربی و امثال‌هم که جای خود داشت...
      این اواخر دوست و رفیقی هم نداشت یک رفیق داشت که کمی قبل از او فوت کرد پدربزرگ هم از آن دسته پیرمردهایی نبود که برود پارک....
      تمام تفریح‌‌اش شده بود تلویزیون نگاه کردن آن یک یک تلویزیونِ تمام رنگی که مجبور بود کلی منتِ آنتنش را بکشد....
      شبی که داشت می‌رفت بیمارستان خداحافظی کرد ولی ناراحت نبود بیشتر به منتظرها شبیه بود انگار خودش دلش می‌خواست که راحت بشود...
      بعد از مرگش من یک بار خواب دیدم در یک باغ زیبا نشسته و با رفیقش مشغول تن ماهی خوردن است...
      نمی‌دانم آن خواب حقیقت دارد یا نه اما حتی اگر هم حقیقت نداشته باشد و مُردن پایانِ زندگی باشد باز هم به مراتب بهتر از به زور زندگی کردن است....
      پدربزرگ حداقل به من یکی درس بزرگی داد آن هم اینکه رفتن همیشه حاصلش "نا"راحتی نیست یک‌وقت‌هایی با راحتی همراه است ...

      #آنتوان_چخوف
       

      ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
      این پست با شماره ۷۹۲۶ در تاریخ دوشنبه ۸ خرداد ۱۴۰۲ ۱۴:۰۵ در سایت شعر ناب ثبت گردید
      ۴۷ شاعر این مطلب را خوانده اند

      حسن لطفی

      ،

      جمیله عجم(بانوی واژه ها)

      ،

      ابوالحسن انصاری (الف رها)

      ،

      لیلا باباخانی (سما الغزل )

      ،

      علی رفیعی وررنجانی پریش

      ،

      مدیر ویراستاری

      ،

      علی صادقی

      ،

      ابوالفضل رمضانی (ا تنها)

      ،

      محمد تقی محمد قلیها

      ،

      امین

      ،

      عباسعلی استکی(چشمه)

      ،

      عليرضا حكيم

      ،

      مجنون ملایری

      ،

      آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)

      ،

      طاهره حسین زاده(کوهواره)

      ،

      علی میرزایی( هیچکاک)

      ،

      پرنیان ( فانوس)

      ،

      فرحناز راسخ

      ،

      حوریه گلیج

      ،

      احمدی زاده(ملحق)

      ،

      آذر مهتدی

      ،

      نیلوفر تیر

      ،

      افسانه پنام تخلص مولد

      ،

      منوچهربابایی

      ،

      آذردخت شرقی(آذر دخت)

      ،

      سید هادی محمدی

      ،

      جواد کاظمی نیک

      ،

      رحیم فخوری

      ،

      نرگس زند (آرامش)

      ،

      منیژه قشقایی

      ،

      علی نظری سرمازه

      ،

      محمدرضا آزادبخت

      ،

      سیده نسترن طالب زاده

      ،

      علیرضا شفیعی

      ،

      محسن ابراهیمی اصل (غریب)

      ،

      شاهزاده خانوم

      ،

      عارف افشاری (جاوید الف)

      ،

      فیروزه سمیعی

      ،

      احسان فلاح رمضانی

      ،

      دانیال سلگی ( دانیال )

      ،

      فاطمه بهرامی

      ،

      فرشید ربانی (این بشر)

      ،

      اصغر ناظمی

      ،

      معصومه خدابنده

      ،

      سروش افغان

      ،

      زهرا مددی

      ،

      معصومه عالی

      نقدها و نظرات
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      دوشنبه ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۶ ۱۳:۰۶
      خندانک خندانک خندانک
      دروداستادبزرگوارم خندانک
      اناخاب زیبایی بود خندانک خندانک خندانک
      رفتن همیشه بدنیست گاهی مرگ هم نعمته ....
      نیلوفر تیر
      نیلوفر تیر
      دوشنبه ۸ خرداد ۱۴۰۲ ۱۵:۳۳
      خندانک
      ارسال پاسخ
      عباسعلی استکی(چشمه)
      سه شنبه ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۶ ۱۴:۵۹
      درود استاد احمدی زاده عزیز و گرامی
      حضرت امام ره دروصیت نامه شأن فرموده‌اند که با خیالی راحت و دلی آسوده به دیار باقی شتافتند
      با خیال راحت مردن عین خوشبختی و عاقبت به خیری است
      خدا همه گذشتگان از این مرز و بوم را ببخشد و بیامرزد خندانک
      علی رفیــــعی وردنجانی
      علی رفیــــعی وردنجانی
      چهارشنبه ۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۶ ۰۰:۱۵
      خندانک خندانک احسنت استاد خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      نیلوفر تیر
      نیلوفر تیر
      دوشنبه ۸ خرداد ۱۴۰۲ ۱۵:۳۳
      خندانک
      ارسال پاسخ
      طاهره حسین زاده (کوهواره)
      جمعه ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۶ ۰۸:۰۳

      خندانک خندانک خندانک
      نیلوفر تیر
      نیلوفر تیر
      دوشنبه ۸ خرداد ۱۴۰۲ ۱۵:۳۳
      خندانک
      ارسال پاسخ
      سید هادی محمدی
      دوشنبه ۸ خرداد ۱۴۰۲ ۱۷:۰۹
      مرگ احتمال حتمی من هاست
      آدم نمیره بیشتر تنهاست

      ______________________________________________


      درود بر شما استاد احمدی زاده

      داستان زیبایی بود با تمام وجودم این مطالب را درک کرده ام خصوصا در قضیه ی پدرم

      اما حقیقت این است که ما از مرگ و خدای کریم لولو ساخته ایم و معمولا انسان از چیزی که ماهتیش را نمی‌داند و از آن بی اطلاع است می‌ترسد

      خیلی از داستان‌هایی که در خصوص عذاب و مرگ ساخته اند دروغ و کذب است

      البته به استناد آیات قرآن پس از مرگ روح توسط فرشته ها به عالم غیب و شهادت منتقل می‌شود

      استاد فاطمی نیا در یکی از سخنرانی هایشان فرمودند

      عذاب عالم برزخ برای سران کفر و سران ایمان است
      بقیه ی مردم عالم برزخ را مثل خواب میگذرانند

      تا روز قیامت

      اما مرگ خیلی خیلی بهتر است از زندگی با ذلت و درد و بیماری که واقعا کسانی که سلامتی شان را از دست داده اند یا باید شفا یابند یا بمیرند که مردن بهتر است از خوار زندگی کردن

      سپاس از شما خندانک
      منیژه قشقایی
      منیژه قشقایی
      دوشنبه ۸ خرداد ۱۴۰۲ ۱۹:۰۴
      درود برشما استاد محمدی ارجمند کاملا درست فرمودند ،لولو که چه عرض شود ... آنچه ساخته اند و پرداخته اند به عمد سالها سبب دوری انسان از حقیقت ها بوده است ... اینکه هیچ نیندیشیم ...اغلب آنچه به عذاب و شب اول قبر گفته اند ...تفاسیر نادرست است زیرا به محض اینکه روح از کالبد جدا شد چنان انرژی او را فرا میگیرد که میل به رفتن دارد انتهای تمام آمال زمینیست و رنجی هم اگر هست روحانیست وشامل روح است که آن هم با چیزی که گفته اند مغایرت دارد... اما سفر از یک دنیای مادی با حجم بی نهایت ماده و تراکم و به دنیایی که همه جور فرق دارد شامل تغییر ارتعاش ناگهانی میشود که آن هم باز بسته به آن روح و میزان قرب و ایمان او پرودگار فرشتگان و آشنایان نورانی او را در برمی گیرند .... زمان آن است که با خرد در برخی تعالیم بنگریم ... برقرار باشیدو پایدار
      ارسال پاسخ
      افسانه پنام (مولد)
      افسانه پنام (مولد)
      دوشنبه ۸ خرداد ۱۴۰۲ ۱۹:۱۲
      درود بر استادبزرگوار
      چه زیبا و به جا سخن مولای متقیان را آوردید؛مردم دشمن چیزی هستند که نمی شناسند.
      و سخن پایانی که گره خورد به سخن امام حسین ع.
      هزاران درود بر سیدبزرگوار و آگاهی چون شما خندانک
      روح پدر هم بعد از درد و رنج های بسیاری زندگی ؛قطعا در جوار پروردگار در آرامش است.
      خداوند عاقبت همه ما را به خیر کند خندانک
      ارسال پاسخ
      شاهزاده خانوم
      دوشنبه ۸ خرداد ۱۴۰۲ ۲۳:۴۵
      نمی‌دونم چرا به جای اینکه به پیام داستان توجه کنم.. نگارش چشممو گرفت‌‌ و نحوه بیان.. ساده بی‌تکلف بودنش 🙈
      همش یاد استاد عزیزیان می‌افتم که تقریبا پارسال به محمدحسن یادآوری کرده بودند.. کتاب‌های نویسندگان روسی رو بخونند.. همیشه توی ذهنم بود چرا نویسندگان روس؟ تا اینکه کتاب مرشد و مارگاریتا اثر میخائیل بولگاکف رو خوندم..
      داشتم دیونه می‌شدم.. از جذابیت این کتاب..
      بعدش کتاب یادداشت‌های یک دیوانه اثر نیکلای گوگول
      چرا این نویسندگان روس اینهمه قوی هستند..
      حالا هم آقای چخوف.. خندانک
      تصمیم گرفتم تا مدتی فقط از نویسندگان روس بخونم..
      چند وقت پیش هم استاد علامیان گفتند که ادبیات روس بسیار قویه.. خندانک
      خلاصه که الان یک عدد..🤪 عاشق ادبیات روس براتون کامنت گذاشته.. خندانک
      درود استاد سخاوتمند 😊
      سپاس برای پست ارزشمندتون.. خندانک خندانک
      ابوالحسن انصاری (الف رها)
      دوشنبه ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۶ ۱۴:۲۷
      درودها خندانک خندانک خندانک خندانک
      نیلوفر تیر
      نیلوفر تیر
      دوشنبه ۸ خرداد ۱۴۰۲ ۱۵:۳۳
      خندانک
      ارسال پاسخ
      علی رفیــــعی وردنجانی
      دوشنبه ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۶ ۲۳:۲۳
      سلام و درودها استاد فکری عزیز و گرانقدر
      احسنت بر این انتخاب.... نوشته ای زیبا و اثرگذار

      خندانک خندانک خندانک


      رفتن همیشه حاصلش ناراحتی نیست
      یک‌وقت‌هایی با راحتی همراه است .
      خندانک خندانک خندانک


      و جسارتاً یک نکته هم بنده اضافه می کنم ؛
      خدا کند رفتنمان باعث راحتی دیگران نشود یا به تعبیری طوری عمل نکنیم وقتی رفتیم دیگران احساس راحتی کنند که این امر چندان خوب نیست ...



      و دعای دلچسب استاد؛ ان شاالله تمام مسلمین عاقبت بخیر شوند.
      خندانک خندانک خندانک خندانک


      نیلوفر تیر
      نیلوفر تیر
      دوشنبه ۸ خرداد ۱۴۰۲ ۱۵:۳۳
      خندانک
      ارسال پاسخ
      رخ سفید
      دوشنبه ۲۵ ارديبهشت ۱۳۹۶ ۱۴:۰۷
      سخت، مرگ است و سخت تر لحظه ی ورود به قبر

      امیرمومنان حضرت علی ع
      نیلوفر تیر
      نیلوفر تیر
      دوشنبه ۸ خرداد ۱۴۰۲ ۱۵:۳۳
      خندانک
      ارسال پاسخ
      آذر مهتدی
      دوشنبه ۸ خرداد ۱۴۰۲ ۱۵:۱۸
      درود بر شما
      چه انتخاب زیبایی بود دکتر آنتوانت چخوف از نویسندگان مورد علاقه ام هست.
      راستی این موضوع را من هم درک کردم انسان تا دلش نخواهد نمی رود. قبل از حضور حضرت اجل خود ما لفظ رفتن را درجملاتمان می آوریم بعد از مرگ هرکس یادش می افتد می گوید انگار بهش وحی شده بود خندانک خندانک
      نیلوفر تیر
      نیلوفر تیر
      دوشنبه ۸ خرداد ۱۴۰۲ ۱۵:۳۴
      خندانک
      ارسال پاسخ
      نیلوفر تیر
      دوشنبه ۸ خرداد ۱۴۰۲ ۱۵:۳۳
      خیلی زیبا بود خندانک بواقع گاهی مرگ شیرین تر از زندگیست خندانک
      کمی غمگینم کرد اما لذت بردم از خواندنش خندانک
      درود بزرگوار ادیب خندانک خندانک
      افسانه پنام (مولد)
      دوشنبه ۸ خرداد ۱۴۰۲ ۱۶:۰۳
      سلام و درود استاد احمدی زاده ی بزرگوار
      مطلب جالبی را از دکتر آنتوان چخوف آوردید!
      زندگی در لحافی از درد و رنج همچنان زیبا و شیرین است؛اما مرگ اگرچه چهره ترسناکی دارد برای موجود که میل به جاودانگی دارد ولی حقیقت آن است که پشت آن چهره هیچ ناخالصی ودرد و رنجی نیست!
      مرگ هم مرحله ای از زندگی است نه پایان زندگی...
      و زیباتر اینکه مرگ وصال عاشق و معشوق است خندانک خندانک
      حال که درفراقیم چه وصالی زیباتر از این! خندانک
      آذر دخت
      دوشنبه ۸ خرداد ۱۴۰۲ ۱۶:۲۴
      خندانک خندانک خندانک
      درود بر شما استاد گرامی
      خندانک خندانک خندانک
      جواد کاظمی نیک
      دوشنبه ۸ خرداد ۱۴۰۲ ۱۷:۱۷
      درودبرشما استاد عزیزم جناب احمدی عزیزم بسیار داستان زیبایی را قلم زدید 💐💐🌹🌹🌹🌹🌹🌹💐💐
      ❤️❤️❤️❤️🪷🪷🪷🪷🪷
      🌹🌹🌹🌹🌹💐💐💐
      🪻🪻🪻🌼🌼🌼🌸
      🌺🌺🌺🌺🌺🌷
      🍀☘️🌱🌹💐
      🌿🌿🌿🍁
      🪴🪴🪴
      🏵🏵
      💟
      🌺🌺🌺🌺
      🌼🌼🌼
      🏵🏵
      💐🌺🌺🌺🌺
      🌼🌼🌼
      🏵🏵
      💐
      رحیم فخوری
      دوشنبه ۸ خرداد ۱۴۰۲ ۱۸:۴۰
      درودها استادجان جناب ملحق عزیز
      تصور نمی کنم پیام داستان چخوف بزرگ این باشد که رفتن آسان است وناراحتی ندارد این خیلی نگرش سطحی است با آنگونه زیستن پدر بزرگ .
      پیام اصلی همان است که در انتهای قصه امده است وآن اینکه "هرمرگی بهتراست از این زندگی زور زورکی . . .
      مخلص انتوان چخوف و سید بزرگوار استاد نازنین جناب احمدی زاده خندانک خندانک
      منیژه قشقایی
      دوشنبه ۸ خرداد ۱۴۰۲ ۱۸:۵۵
      درود و عرض ادب استاد ارجمند تامل برانگیز بود با سپاس ازبرادرآنتوان چخوف خندانک ...اما نحوه ی قبض روح و تسلیم مرگ شد ن نیز به زندگی های گذشته انسان و مجموع اعمال انسان ها بستگی دارد ... عده ای با بیماری دنیا ترک می گویند زیرا هنوز اندکی حسابهایش مانده است و از آنجا که روح مقبول الهی بوده است این اندک بیماری قبل از مرگ با عث پاکی و بازنگشتن او در این چرخه است یا کودکان که در سن کم دنیا را ترک می گویند به همان اندازه نیاز بع ماندن داشته اند.... دعایمان این باشد که چرخه ی زمینیمان را با اصالت یک روح الهی به پایان برسانیم یا چنانچه نیاز مجدد به بازگشت هست در دنیاهای بالاتر از زمین چشم بگشاییم زیرا دربعد ششم یا آگاهی شامل دیگر نیاز به کالبد نیست وروحانی صورت می پذیرد ..... مر گ زیباترین اتفاق ممکن است که باز هم نحوه ی ترک کالبد برای اشخاص به میزان نور درون ایمان و قدرت ایمان درون قلب افراد بستگی دارد آنقدرکه برای عده ای سخت است این جان دادن ...ودرمورد عده ای مانند بوییدن گل سرخ است ، خوشا به سعادت آنان که تازه هستند حقیقت خویش را پیدا نموده اند .... و با پرهای گشوده و اشتیاق به سوی حضر ت دوست پرواز می کنند ...در پناه نور الهی همگیمان
      افسانه پنام (مولد)
      افسانه پنام (مولد)
      دوشنبه ۸ خرداد ۱۴۰۲ ۱۹:۰۲
      درود بانوی عشق
      هزاران درود بر اندیشه ی نابتون،
      آنقدر زیبا نوشتید که حتی خواندنش هم دلنشین بود خدا میداند که خودش چقدر زیبا خواهد بود خندانک خندانک
      در پناه خداوند مهربان خواهرم خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      منیژه قشقایی
      منیژه قشقایی
      دوشنبه ۸ خرداد ۱۴۰۲ ۱۹:۰۷
      جان دلم ، من حض می کنم هربار ایمان و عشق و زیبایی شما عزیزم را میبینم سراسر زیبایی و عشق هستی افسانه جان ، برایت از پرودگار بهترین ها را آرزومندم برای شما و همه ی فرزندان نور و سرمایه ی آینده ی این مرزو بوم در پناه حضرت نور حضرت عشق حضرت بخشش خندانک 💚💙❤💛💗
      افسانه پنام (مولد)
      افسانه پنام (مولد)
      دوشنبه ۸ خرداد ۱۴۰۲ ۲۲:۴۰
      درود بر بانوی عزیزتر از جانم خندانک خندانک
      ممنونم از دعای قصنگ و امیدبخشتان
      و آمین می گویم خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      شاهزاده خانوم
      شاهزاده خانوم
      دوشنبه ۸ خرداد ۱۴۰۲ ۲۳:۳۱
      درود بااانوی عشق خندانک
      خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      محمدرضا آزادبخت
      دوشنبه ۸ خرداد ۱۴۰۲ ۱۹:۵۸
      درود استاد ممنونم از پست زیبایتان
      سیده نسترن طالب زاده
      دوشنبه ۸ خرداد ۱۴۰۲ ۲۰:۳۱
      درودتان گرانمهر
      بسیار خواندنیست
      به یاد سفر ابدی پدربزرگهای ارجمندم افتادم
      ،هر دو مردانی بسیااار کوشا و مصمم و پاکدامن بودند، و گاه بسیار حسرت بودنهایشان را در دل حس میکنم
      و همیشه با خود می اندیشم شاید دیگر مردانی چنان ، زاده نخواهند شد

      ..
      مرگ ،سفری سخت هراس انگیز و پرمخاطره است،امید دارم که مهر ایزدی شامل حال بنده و همه ی عزیزان باشد
      افسانه پنام (مولد)
      افسانه پنام (مولد)
      دوشنبه ۸ خرداد ۱۴۰۲ ۲۱:۰۰
      روحشان شاد و قرین رحمت الهی خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      شاهزاده خانوم
      شاهزاده خانوم
      دوشنبه ۸ خرداد ۱۴۰۲ ۲۳:۳۱
      روحشان شاد بااانو طالب‌زاده مهربان خندانک
      ارسال پاسخ
      علیرضا شفیعی
      دوشنبه ۸ خرداد ۱۴۰۲ ۲۰:۴۲
      درود بر استاد گرامی جناب احمدی زاده ارجمند خندانک
      بسیار آموزنده بود خندانک خندانک خندانک
      پاینده باشید و برقرار
      محسن ابراهیمی اصل (غریب)
      دوشنبه ۸ خرداد ۱۴۰۲ ۲۱:۲۷
      درود استاد ملحق خندانک
      قبل از عید دایی را از دست دادیم
      قبل از آن پدربزرگها و مادربزرگها،پدرم و عمو را از نزدیکان از دست داده بودم اما برای هیچکدام اینطور دگرگون نشده بودم.
      شاید دلیلش این بود که بعد از مرگ به دلایل مختلف تا تدفین به هیچکدام انقدر نزدیک نشده بودم.
      اما دایی را از لحظه ی اول تا لحظه وداع همراهی کردم
      برای اولین بار به جسمی که روح ندارد دست زدم،غسل دادم،دور امامزاده ای که دوست داشت چرخاندم،باورم نمی شد این جسم دایی است در آغوشم که زمانی پهلوانی بود و اواخر بسیار بیمار و دل خون از اطرافیان.آرام و آرام بود و دیگر درد نمی کشید و بعد هم که تدفین باز هم خودم تا انتهایش بودم و دایی را به خاک سپردیم.برای هیچکدام از عزیزانم انقدر نزدیک به خداوند خودم را حس نکردم.
      هیچ وقت انقدر به مرگ نزدیک نشدم و عجیب بود که دیگر از مردن بیمی نداشتم.
      می خواهم بگویم بعد از دایی و در مراسم معنی راحت شدن را که تا اونروز فقط یک جمله تکراری بود، خیلی خوب فهمیدم
      و این غزل هم که در سایت منتشر شد گویای همین حسم بود


      رفتی تو یا من مانده ام در اوج حسرت ها
      با بال هایت پر بکش تا بی نهایت ها
      من بر مزارت اشک می ریزم تو اما خوب
      حالا که می دانی همه سِر و حقیقت ها
      با چشمهای بسته می بینی و من دیگر
      جز خاطراتت نیست یارم وامصیبت ها
      رفتی تو اما جای جایِ خانه یادت هست
      راحت شدی از سالها رنج و اسارت ها
      پایان این دفتر همین جا بود سعدی جان
      باقی به جا می ماند اما صد حکایت ها

      تقدیم به دایی
      افسانه پنام (مولد)
      افسانه پنام (مولد)
      دوشنبه ۸ خرداد ۱۴۰۲ ۲۲:۳۸
      روح دایی جان و تمامی عزیزان که به دیدار حق شتافتند شاد و قرین رحمت الهی ان شاءالله خندانک
      ارسال پاسخ
      محسن ابراهیمی اصل (غریب)
      محسن ابراهیمی اصل (غریب)
      دوشنبه ۸ خرداد ۱۴۰۲ ۲۲:۵۲
      ⚘⚘⚘⚘⚘⚘
      شاهزاده خانوم
      شاهزاده خانوم
      دوشنبه ۸ خرداد ۱۴۰۲ ۲۳:۳۲
      روح‌شان شاد جناب غریب بزرگوار خندانک
      ارسال پاسخ
      محسن ابراهیمی اصل (غریب)
      دوشنبه ۸ خرداد ۱۴۰۲ ۲۳:۳۷
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      عارف افشاری  (جاوید الف)
      سه شنبه ۹ خرداد ۱۴۰۲ ۰۰:۲۴
      خندانک خندانک
      فیروزه سمیعی
      سه شنبه ۹ خرداد ۱۴۰۲ ۰۰:۴۳
      درودتان جناب استاد احمدی زاده گرامی🌟
      اثر زیبایی از چخوف بزرگ به اشتراک گذاشته اید، 🍃🌸
      چخوف داستان نویسی برای همه فصل های بی تکرار بنظرم و اندیشمند ی که از زمانه ی خود بسیار جلوتر بود از داستان هایش کاملا مشهود است،🌟

      زنده باد 👏👏👏👏👏
      صمیمانه سپاسگزارم 🌿🌺
      نویسا و شاد و پیروز باشید و سرفراز🌿🌹
      🌿🌸🍃⁦🌺🌿🌸🍃🌺🌿🌸🍃🌺🌿🌸🍃🌺
      جواد کاظمی نیک
      سه شنبه ۹ خرداد ۱۴۰۲ ۰۱:۰۰
      🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻
      💙💙💙💙💙💙💙💙
      🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵
      💐💐💐💐💐💐
      🌼🌼🌼🌼
      💟💟💟
      ❤️❤️
      ❤️💐💐🌹🌹🌹🌹🌹🌹💐💐
      ❤️❤️❤️❤️🪷🪷🪷🪷🪷
      🌹🌹🌹🌹🌹💐💐💐
      🪻🪻🪻🌼🌼🌼🌸
      🌺🌺🌺🌺🌺🌷
      🍀☘️🌱🌹💐
      🌿🌿🌿🍁
      🪴🪴🪴
      🏵🏵
      💟
      🌺🌺🌺🌺
      🌼🌼🌼
      🏵🏵
      💐🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻
      💙💙💙💙💙💙💙💙
      🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵
      💐💐💐💐💐💐
      🌼🌼🌼🌼
      💟💟💟
      ❤️❤️
      ❤️🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻
      💙💙💙💙💙💙💙💙
      🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵
      💐💐💐💐💐💐
      🌼🌼🌼🌼
      💟💟💟
      ❤️❤️
      ❤️🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵
      اصغر ناظمی
      چهارشنبه ۱۰ خرداد ۱۴۰۲ ۱۶:۵۲
      سلام
      وعرض ادب خندانک خندانک
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      2