سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 12 خرداد 1404
    6 ذو الحجة 1446
    • شهادت مظلومانه زائران خانه خدا به دستور آمريكا به دست مأموران آل سعود، 1366 هـ ش ـ برابر با 6 ذي الحجه 1407 هـ ق
    Monday 2 Jun 2025

      حمایت از شعرناب

      شعرناب

      با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

      هرگز لبخند را ترک نکن حتی وقتی ناراحتی، چون هر کسی امکان دارد عاشق لبخند تو شود. گابریل گارسیا مارکز

      دوشنبه ۱۲ خرداد

      پست های وبلاگ

      شعرناب
      كليله و دمنه
      ارسال شده توسط

      محمد رسول باوندپور

      در تاریخ : دوشنبه ۳ مرداد ۱۳۹۰ ۰۲:۰۰
      موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۱۲۳۱ | نظرات : ۶

      [center][b][color=#6728B2]سلام [/color]

      كليله و دمنه يكي از شاهكارهاي ادبيات جهان است كه اصل آن هندي بوده و برزويه حكيم ايراني در زمان انوشيروان به پهلوي بر گردانده .  در دوره ي عباسيان به عربي ترجمه شد و در زمان بهرام شاه غزنوي يعني حدود  900 سال پيش نصر ا ...  منشي به فارسي ادبي نوشته است .  مدتي هم هست كه شادروان مجتبي مينوي ساخته و  پرداخته ي اين كتاب را به اهل ادب تقديم كرده است  . كليله و دمنه حاوي مضامين اخلاقي و رفتاري آموزنده اي است  اما شايد به اين دليل كه نثر تقريبا سختي دارد از طرف عموم مردم كمتر به آن توجه مي شود  . در اين جا سه داستان را از اين كتاب به نثر روان مي نويسم و اميدوارم كه مفيد باشند  .

      ********************************
      طبل و روباه 

      روباهي به جنگل رفت .  آن جا طبلي را ديد كه در كنار درختي افتاده و هر گاه كه باد مي وزد  شاخه ي درخت به طبل برخورد مي كند  و آوازي ترسناك به گوش مي آيد  . وقتي كه روباه بزرگي طبل را ديد و آواز ترسناك آن را شنيد طمع بر داشت و گفت :  بي گمان اين آواز بلند ,  گوشت و  چربي زيادي دارد . 
      در آرزوي گوشت بسيار تلاش كرد  تا آن كه طبل را شكار كرد و وقتي كه طبل پاره شد  روباه بي چاره جز باد چيزي پيدا نكرد  . پشيمان شد و گفت : 
      دانستم كه هر چيزي كه اندامش بزرگ تر و آوازش بلند تر است  ,  سود آن كمتر است  .
      [img]http://www.uploadtak.com/images/g64n3ly2j24cfko1x4hl.jpg[/img]

      ******************************
      شخص خيال باف  

      شخصي با تاجري همسايه بود .  هر صبح مرد تاجر مقداري شهد و روغن براي آن شخص مي فرستاد تا بخورد  . شخص اندكي مي خورد  و باقي را در كاسه اي مي ريخت و از ديوار خانه آويزان مي كرد  . زمان زيادي گذشت و آن كاسه پر شد  . شخص به آن كاسه نگاه كرد  و با خود فكر كرد : 
      اگر شهد و روغن را بفروشم از پول آن 5  گوسفند مي خرم ,  اگر هر گوسفند در سال بره اي بزايد ,  اگر آن بره ها بزرگ شود  ... 
      ديري نمي گذرد كه داراي گله اي از گوسفندان مي شوم  . آن گاه زني پاك نهاد و از خانداني بزرگ مي گيرم  ,  بي گمان پسري مي زايد و به او علم و ادب مي آموزم  . هنگامي كه بزرگ شد به او دين داري ياد مي دهم  و اگر خطا كند او را ادب خواهم كرد با اين عصا  . همين گونه كه در فكر بود  عصا را بالا برد كه ناگهان به كاسه خورد و شهد و روغن بر سر  آن شخص ريخت . 
      با خود گفت  : اگر عصا را بالا نمي بردم و اگر آرزو نمي كردم  آسوده بودم و پشيمان نمي شدم  .
      [img]http://www.uploadtak.com/images/ncfh5io0c1dh7k8a79w.jpg[/img]

      *******************************
      گوسفند و زاهد 

      زاهدي يك گوسفند خريد .  دزدان او را ديدند و طمع ورزيدند .  يكي از آن ها آمد و گفت : 
      اي شيخ اين سگ را كجا مي بري ؟ 
      ديگري گفت :  حتما مي خواهد شكار كند  كه سگ را با خود مي برد  .
      سومي گفت  : اين شخص ادعاي مومن بودن را دارد .  اما به نظرم مومن نيست چرا كه نبايد با سگ ها كاري داشته باشد  .
      خلاصه اين كه هر شخصي يه چيزي مي گفت تا اين كه زاهد به شك افتاد و با خود گفت  :
      شايد فروشنده جادوگر بوده و چشم بندي كرده . 
      سپس گوسفند را در همان جا رها كرد  و به راهش ادامه داد  .
      دزدان هم با خيال راحت گوسفند را بر داشتند و رفتند  .
      [img]http://www.uploadtak.com/images/cccnby2p3gmkmo8mq6p.jpg[/img]

      ******************************
      منبع اصلي نوشته ها :  كتاب كشمكش زندگي در جنگل كليله و  دمنه نوشته ي دكتر بهروز ثروتيان  [/b][/center]

      ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
      این پست با شماره ۶۰۱ در تاریخ دوشنبه ۳ مرداد ۱۳۹۰ ۰۲:۰۰ در سایت شعر ناب ثبت گردید
      ۱ شاعر این مطلب را خوانده اند

      سید حاج فکری احمدی زاده(ملحق)

      نقدها و نظرات
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      1