سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 1 دی 1403
    21 جمادى الثانية 1446
      Saturday 21 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۱ دی

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        *که چی بشه*
        ارسال شده توسط

        شاهزاده خانوم

        در تاریخ : يکشنبه ۳ تير ۱۴۰۳ ۰۳:۱۳
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۱۰۸۳ | نظرات : ۱۰۷

        *هدفمند* همینطور که داشت، نفس‌نفس‌زنون از کوه‌ موفقیت بالا می‌رفت، با خودش می‌گفت *که چی بشه*... 
        وقتی هم به قله رسید، عبارت *که چی بشه* دست از سرش برنداشته بود و دائم می‌گفت *که چی بشه*...
        حتی وقتی دراز کشیده و به آسمون خیره شده بود و خرماهارو می‌چِپوند توو دهنش، می‌گفت *که چی بشه*.
        حتی روزی که *وجود* با عصبانیت سرش داد کشید که یعنی چی؟ دیگه شورشو در آوردی... بسه دیگه! 
        گفت *که چی بشه*.
        و خیلی *حتی*های دیگههه، که شاید از حوصله‌ی آستانه‌ی دیداری و شنیداری شما خارج باشه.
        تقریبا چند سالی می‌شد که به این مرض دچار شده بود ولی از اونجایی که دیر برای درمان اقدام می‌کنه، بیماری توی وجودش نهادینه می‌شه و کمیسیون پزشکی‌ای براش ترتیب می‌دن و به این نتیجه می‌رسن که یه لِوِل ازش کم کنن تا با عنوان جدیدش راحت‌تر بتونه به زندگیش ادامه بده و عسر و حرجی بهش نباشه، هر چند که با این حرفا و این عناوین نمیشه از کسی سَلب ِ مسوولیت کرد...
        بهرحال این ریختی میشه که، از *هدفمند* بودن به *بی‌هدفی* تنزل شخصیت پیدا می‌کنه.
        هیچی سر ذوقش نمی‌آورد و اکثر حساباشو بسته بودن.
        آخه کی میاد روی کسی که در هر شرایطی با بی‌تفاوتی می‌گه *که چی بشه* حسابی باز کنه. 
        چند وقت پیش توی محل کارش، به جای راه انداختن کار ارباب رجوع انقد بهشون گفته بود *که چی بشه* دست آخر مدیر عذرشو می‌خواد و اخراجش می‌کنه.
        تو بگو یه ذره، اندازه اَرزنی کَکِش بِگَزه؟ موقع رفتن هم خیلی شیک بهش میگه *که چی بشه* و درو محکم پشت سرش می‌بنده.
        چه وقیح!...
        وقتی هم می‌رسه خونه، «🛌خودشو از داخل پالتوش در می‌آره و پرتش می‌کنه روی تخت🛌» بعد پوزخندی می‌زنه و میگه *که چی بشه*.
        موقع شام خوردن *که چی بشه*
        موقع حموم کردن *که چی بشه*
        حتی موقع اجابت مزاج می‌گفت *که چی بشه*.
        به قطع و یقین یه روز که لِنگ ظهر از خواب پا می‌شه تا مثل همیشه به یه روز گَندِ *که چی بشه* دسترسی پیدا کنه؛ با پیامکی از *ستاد پیشگیری* مواجه میشه مبنی بر اینکه؛ 
        *با درود
        جناب *وجود* دست از هدفمند، بی‌هدف، اصلا هر چی هدف توی دنیاست شست و روی طنابی که در حیات خانه‌ی شماست، پهن کرد*
        اونوقته که خر بیار و باقالی بار کن!...
        اما نه...
        نه خری اومد نه باقالی‌ای بار شد...
        فقط از توی آشپزخونه صدای گوشخراشی به گوش رسید که بلند می‌گفت؛ 
        هی راوی!
        *که چی بشه*
        بنداز دورررررررر اون ماسماسَکوووو...
        خواستم یه تووو دهنی بهش بزنم ولی حیف که نویسنده‌ی لاکردار کاراکتر منو وارد بازی نکرد تا حسابی حالشو بگیرم!...
        خلاصه درسته که *وجود* برای همیشه *هدف*‌رو از زندگی حذف کرد ولی می‌دونست که دیر یا زود جامعه‌ش با خطر بزرگی به اسم *پوچی* دست‌وپنجه نرم خواهد کرد برای همینم از بهترین کرم‌های ضد پوچی و بیهودگی به پوستش می‌مالید تا حفظ ظاهر کنه.
         
        *شاهزاده*
        پی‌نوشت: 🛌 بخشی از شعر زیبای «بوف کور» اثر استاد سپیدسرا جناب *مهدی حسنلو*
         
        ادامه دارد...

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۱۴۸۳۸ در تاریخ يکشنبه ۳ تير ۱۴۰۳ ۰۳:۱۳ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2