گاهی هنر
کباب میشود
تا هنرمند نانش را خالی نخورد!
(م. فریاد)
غالباً هنرمندان شاخههای مختلف هنری، به ویژه آنان که منبع درآمدشان آثارشان بوده، درگیر مشکل تامین معاش و هزینههای زندگی بودهاند، و این وضعیت باعث شده که نتوانند تمام ظرفیت و توان هنری خود را در خلق آثارشان به کارگیرند، و همین موضوع، سبب شده که گنجینهی هنر بشری، همواره کیفیتی پایینتر از آنچه باید، داشته باشد.
به عنوان مثال، نویسندهی نابغهای مثل داستایووسکی، غالباً تحت فشار ناشران و سرمایهگذاران مینوشته و طبعاً همراه با شتابزدگی(در فیلم بیست و شش روز از زندگی داستایووسکی، که روزهای خلق داستان قمارباز را به تصویر کشیده، میتوان این تحت فشار بودن هنرمند را دید)، یا برخی از آثار حافظ عزیز، و شاعران دیگر که برای رفع نیازهای مالی روزمّره، گوشهچشمی به صله و مرحمت حُکّام محلی داشتهاند...
این روند، یعنی تنگناهای مالی هنرمندان، به طور کلی غالباً(و نه همیشه) موجب افت کیفیت و خدشهدار شدن اصالت آثار هنری در طول تاریخ شده است، چه هنرمند به سفارشیسازی تن دهد، چه تن ندهد و از طریق اشتغال به مشاغل دیگر گذران زندگی کند و در کنارش به صورت غیرحرفهای به هنر هم بپردازد:
به دستی نان به دست آرم، به دستی هم قلم دارم
نه فرزند از پدر راضی، نه دفتر از کلامم خوش!
(م. فریاد)
نظر شما چیست؟
درود بر شما🌹
سپاس که میاندیشید🌹