سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 22 فروردين 1404
    13 شوال 1446
      Friday 11 Apr 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        زنان به خوبی مردان می توانند اسرار را حفظ كنند، ولی به یكدیگر می گویند تا در حفظ آن شریك باشند. داستایوسکی

        جمعه ۲۲ فروردين

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        ملمعی از قلم سعدی شیرازی
        ارسال شده توسط

        طاهره حسین زاده (کوهواره)

        در تاریخ : سه شنبه ۷ آذر ۱۴۰۲ ۱۶:۴۴
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۳۵۳ | نظرات : ۰

        🍃به نام خدا🍃
         
        🍃🌺🍃ملمّعی از سعدی 🍃🌺🍃
         

         - سَل المَصانِعَ رَکباً تَهـیـمُ فی الفَلواتِ (1)
        تو قدر آب چه دانی که در کنارِ فراتی

        - شبم به روی تو روزست و دیده‌ ام به تو روشن
        وَ اِن هَجَرتَ سَواءً عَشـیّــتی و غـداتی (2)

        - اگر چه دیر بماندم امید برنگرفتم
        مَضی الزمانُ وَ قلبی یَقول أنکَ آتٍ (3)

        - من آدمی به جمالت نه دیدم و نه شنیدم
        اگر گُلی به حقیقت عجینِ آبِ حیاتی

        - شبانِ تیره اُمیدم به صبحِ رویِ تو باشد
        وَ قَد تُفَـتّــَشُ عَینُ الحیوةِ فی الظلماتِ (4)

        - فــَکــَم تُمرِّرُ عَیشی وَ أنتَ حامِلُ شَهد ٍ (5)
        جواب تلخ بدیع‌ست از آن دهانِ نباتی

        - نه پنج روزه ی عمرست که عشقِ رویِ تو ما را
        وَجَدتَ رائحةَ الوُدِّ إن شَمَمتَ رُفاتی (6)

        - وَصَفتُ کلَّ ملیح ٍ کما یُحِبّ و یَرضی (7)
        محامد تو چه گویم که ماورای صفاتی

        - اخافُ منکَ وَ ارجُوا و استغیثُ و ادنو (8)
        که هم کمندِ بلایی و هم کلیدِ نجاتی

        - ز چشمِ دوست فُتادم به کامه ی دلِ دشمن
        احِـبّـَتی هَجَرونی کما تَشاء عَداتی (9)

        - فراق‌نامه‌ی سعدی عجب که در تو نگیرد
        وَ اِن شَکـَوتُ الی الطیرِ  نُحنَ فِی الوکرات (10)
         
        🍃🌺🍃


        1- (گواراییِ) چشمه‌ها را از سوارانِ سرگردان در دشت‌ها بپرس.

        2- اگر از نزدِ من بروی ؛ روز و شبم تفاوتی نمی کند (مساوی است).

        3- زمان (بسیار گذشته است) ولی دلم می گوید که تو خواهی آمد...

        4- که همانا چشمه ی آب حیات در تاریکی ها یافت می شود.
        (تفتّش: فعل مجهول بر وزن تُفعَّلُ از باب تفعیل)

        5- چقدر زندگانی را برایم  تلخ می خواهی  حال آن‌که تو خودت صاحب شهد و شیرینی هستی.

        6- عطرِ دوستی را از خاکِ مزارم استشمام خواهی کرد اگر آن را ببویی.

        7- هر رویِ  نَمکین  را آنگونه که او دوست داشت و می پسندید ؛ وصف نمودم . (تحب و ترضی نیز در برخی نسخ ها ذکر شده است: دوست داری و می پسندی)

        8- از محنت تو می هراسم و با این حال به تو اُمید دارم ؛
        از تو کمک می خواهم و به تو تقرّب می جویم.

        9- دوستانم  از من دوری می خواهند ؛
        همان طور که دشمنانِ من این‌گونه می پسندند.

        10- اگر به پرندگان ، شکایت از جُورِ تو می بردم ؛ در لانه های خود
        ناله سر می دادند .  
        ( نُحنَ :  فعل ماضی بر وزن قـُـلنَ : نوحه کردند که اینجا با توجه به حرف شرط  ان ، ماضی استمراری معنا می شود ؛ ناله می کردند ) .
         
        🍃🌺🍃

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۱۴۲۶۷ در تاریخ سه شنبه ۷ آذر ۱۴۰۲ ۱۶:۴۴ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1