بسم الله الرحمن الرحیم
راجب خدا صحبت کردن بسی سخت است و هرچه درباره خدا بگویم حق مطلب را آنگونه که باید نمیتوانیم ادا کنیم
...
خداوند سراسر لطف و رحمت و مهربانی است؛و تمام مهربانی ها و زیبایی ها از این سرچشمه مهربانی و زیبایی هاست که در جهان هستی متبلور میشوند...
خداوند را صفات بسیاراست.
خداوند رحمان خداوند رحیم خداوند کریم خداوند حکیم خداوند غفار خداوند رئوف خداوند فتاح خداوند ستارالعیوب خداوند جبار خداوند جلال خداوند و....
هزاران صفات که قابل شمارش و گفتن نیست..
از تمام این صفات میخواهم درباره ی فتاح بودن خدا صحبت کنم...
یافتاح
این صفت فقط برازنده ی خداوند است!
خداوندی که در بدترین شرایط زندگی؛هنگام که دیگر تصور میکنیم زندگی به پایان خود رسیده وتمامی راه ها بر روی ما بسته شده است به گونه ای که انگار دیگر راهی وجود ندارد؛دقیقا همان لحظه دستی از غیب می آید و از جایی که نمیدانی برایت راه را ترسیمی میکند و دستت را میگیرد و بلندت میکند!آری خداوند فتاح است برایت راه می گشاید!
اگر دری را با حکمتش میبندد بدان که در دیگری را با رحمتش باز خواهد کرد و چه بسا آن در بهتر هم باشد...
خداوند فتاح است و این صفت خداوند همه را دیوانه میکند گویی در آن لحظه خداوند با این صفتش خود را به بندگانش نشان میدهد و نیازی به چشم خاصی هم نیست فقط کافیست با قلبت خدا را ببینی و فتاح گویان او را در آغوش قلبت بگیری...
خدا فتاح است!پس بگو ببینم کدام مشکل است که بتواند تو را از پای درآورد وقتی خدا فتاح است و حتی اگر راهی هم نباشد برایت دلبرانه راه نقاشی میکند...
حال بگو در برابر خداوندی اینچنین که فقط با همین یک صفت فتاح بودنش جهانی را متحیر میکند!مشکل و غم و اندوه جهان خوردن بیهوده و الکی نیست؟!
وقتی خدایی اینچنین داریم غم کجا میشیند وقتی خدا در دل باشد بگو ببینم اصلا جایی هست برای ورود غم تا چه برسد بشیند و بماند؟!
دل حرم خداست در حرم خدا غیر خدا را راه ندهید
آخ بمیرم برای دلبر چنین زیبایم که تمام معادله های جهان را میچیند به گونه ای که معشوقه های دیگران همگی بی وفاهستند ولی چه بگویم که عاشق اگر من باشم چقدر بی وفایم و چقدر عاشقی کردن بلد نیستم ومعشوقه ی چون تو بخدایی خودت قسم که معشوقی چنین تو این همه زیبا و مهربان و باوفا ندیدم...
دلبرم چه زیبا گفتی آن دم به یکی از عاشقانت!حضرت داوود
«ای داود! اگر رویگردانان از من میدانستند که چگونه انتظار آنها را میکشم و شوق بازگشتشان را دارم، بدون شک از شوق آمدن بهسوی من جان میدادند و بندبند وجودشان از محبّت من از هم میگسست.»
هرچه درباره ی خدا بگویم باز هم کم است خدای که اگر به صد قسمت تقسیم کنیم ۹۹قسمت مهربانی و لطف و رحمت است و فقط یک قسمت خشم و غضب و یا صفت جبار است...
خدای ما چنین خدای است...
خداوندی که آنقدر آشکاراست که همان باعث پنهانی اش شده
چقدر تفسیر ابن سینا دراین زمینه را دوست دارم که میگفت...
خورشید هنگام روز آنقدر آشکاراست که خود همان اشکار شدن پرده ای است برای پوشاندش ولی همین که شب می آید آن وقت است که نیودش را احساس میکنیم...
خداوند آنقدر آشکاراست که همین باعث شده است خدا را نبینم...
در وقت یهار به طبیعت بنگر همگی جلوه های خدا هستند؛
وجود خدا درآن ها موج میزند...
طبیعت آینه تجلی خداونداست...
امیدوارم که این زیبای مطلق به زندگی همگی ما نور و عشق و محبت دهد و نامهربانی ها و کدورت ها همه زدوده شوند
و همیشه تندرست و سلامت باشید و خنده بر لبانتان خود نمایی کند ان شاءالله
این روزها خیلی حرفا در مورد خدا میزنن..
گاهی حرفهای بد..🥺
تازه اسکار بهترین تماشاچیرو هم به خدا دادند..🤨🥺
خیلیها فک میکنند دیگه خدایی نمونده..🙊
همه اشتباهات بشر رو به خدا نسبت دادند و از خدا توقع دارند..
تازه بعضیهارو دیدم بهش ناسزا میگن..
ولی خدا بازم حواسش بهممون هست..
خدایا ازت سپاسگزاریم برای اینکه به ما زندگی دادی..
درودتان..
ممنونیم از شما..