سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 21 آذر 1403
    11 جمادى الثانية 1446
      Wednesday 11 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        چهارشنبه ۲۱ آذر

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        سالمندان
        ارسال شده توسط

        محمد گلی ایوری

        در تاریخ : چهارشنبه ۹ آذر ۱۴۰۱ ۱۶:۰۱
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۷۳۳ | نظرات : ۳۰

        آنقدر دوستش داشتند که:
        تختی برایش در خانهٔ سالمندان تهیه کردند ...
         
         
        پ.ن: کار، تلاش، ارزش،تجربه، حرمت و ...؟

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۱۲۷۸۰ در تاریخ چهارشنبه ۹ آذر ۱۴۰۱ ۱۶:۰۱ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقدها و نظرات
        شاهزاده خانوم
        چهارشنبه ۹ آذر ۱۴۰۱ ۱۹:۳۸
        درود بر شما جناب ایوری دانا خندانک
        تلنگر دردمندانه ای بود خندانک خندانک
        برخی از ما آدمیان ناجوانمردانه فراموش می‌کنیم..
        که روزی.. کهولت نیز، سراغ ما خواهد آمد و از هر دستی دهیم از همان دست هم می‌گیریم..
        سپاس از شما خندانک
        در پناه خدای مهربان باشید خندانک
        محمد گلی ایوری
        محمد گلی ایوری
        چهارشنبه ۹ آذر ۱۴۰۱ ۲۱:۰۰
        سلام و عرض ادب بر شاهزاده خانوم ادیب و فرزانه
        مشتاقم به دانایی ولی ...
        سپاسگزارم از حضور و بیان زیبایتان

        و باید بعضی از فراموشی ها را با زنگ های هشدار دهنده به یاد خودمان بیاریم

        دعای والدین گرامیتان پشت سرتان باشد انشاالله خندانک
        ارسال پاسخ
        فریال امینا
        چهارشنبه ۹ آذر ۱۴۰۱ ۱۶:۱۰
        دست خدا به همراهت

        ای دست سرشار از عاطفه و مهر

        دعای همه دردمندان بدرقه راهت

        ای سینه لبریز از ایمان و یقین

        دستت همیشه گرم

        ای نگران چشم های خسته و بیمار

        خدا پشت و پناهت ای

        باغبان گل های پژمُرده و شاخه های شکسته

        نسیم رضایت خدا گوارای وجودت

        ای جلوه گاه فداکاری و صبر

        ای اسوه نیکوکاری، ای پرستار
        محمد گلی ایوری
        محمد گلی ایوری
        چهارشنبه ۹ آذر ۱۴۰۱ ۲۰:۴۰
        سلام و عرض ادب بانو امینا فرزانه
        سپاسگزارم از حضور نابتان
        و ممنونم از سروده ی زیبایی که در منزلت پرستاران سخت کوش و عزیز در صفحه حقیر به اشتراک گذاشته اید
        در حقیقت والدین هم بهترین پرستاران هستند
        سلامت باشید و قدردان والدین گرامیتان خندانک
        ارسال پاسخ
        فریال امینا
        چهارشنبه ۹ آذر ۱۴۰۱ ۱۶:۱۲
        البته اگر منظور شما پرستار باشد
        این شعر را ناشناس پیدا کردم و گذاشتم
        محمد گلی ایوری
        محمد گلی ایوری
        چهارشنبه ۹ آذر ۱۴۰۱ ۲۰:۴۱
        درود مجدد بانوی گرامی
        والدین نیز بهترین پرستار هستند خندانک
        ارسال پاسخ
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        چهارشنبه ۹ آذر ۱۴۰۱ ۱۶:۱۸
        شرمنده می‌کند فرزند را
        دعای خیر مادر در کنج خانه‌ی سالمندان!
        سلام و عرض ادب جناب ایوری گرامی و مهربان خندانک
        آفرین بر شما که با این هم‌اندیشی به نوعی هم تلنگر می‌زنید و هم قدردانی می‌کنید خندانک به هرحال دغدغه‌ی قابل احترامی است
        باید حواسمان به چراغ‌های خانه‌هامان باشد...
        اگر خاموش شوند؛ این تاریکی‌ با تمام تاریکی‌های دیگر فرق دارد!!!
        راحت نوشتیم:
        بابا نان داد
        بی‌آنکه بدانیم بابا
        چه سخت برای نان
        همه جوانی‌اش را داد
        نبض قلمتان سبز🌿
        تنور دلتان گرم

        محمد گلی ایوری
        محمد گلی ایوری
        چهارشنبه ۹ آذر ۱۴۰۱ ۲۰:۲۹
        سلام و عرض ادب جناب علامیان عزیز
        سپاسگزارم از حسن توجه شما بزرگوار
        و چه زیبا بیان فرمودید(شرمنده می‌کند فرزند را
        دعای خیر مادر در کنج خانه‌ی سالمندان! )
        ودیگر کلامتان نیز قابل تامل است
        ممنونم
        پایدار باشید و سپاسگزار والدین گرامیتان خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد گلی ایوری
        محمد گلی ایوری
        چهارشنبه ۹ آذر ۱۴۰۱ ۲۱:۴۶
        والدین نیز پرستارانی بی دریغ و کوشا هستند
        ارسال پاسخ
        رحیم فخوری
        چهارشنبه ۹ آذر ۱۴۰۱ ۱۷:۱۰
        راز پروانه ها را نگوئید
        به کودکان بازی
        مرگ هیولاست
        درودها خدمت استاد گرانقدر جناب ایوری عزیز خندانک
        محمد گلی ایوری
        محمد گلی ایوری
        چهارشنبه ۹ آذر ۱۴۰۱ ۲۰:۴۴
        سلام و عرض ادب جناب استا فخوری عزیز و گرامی
        مفتخرم به شاگردی در این مجموعه ی ناب

        (راز پروانه ها را نگوئید
        به کودکان بازی
        مرگ هیولاست)
        چه بیان زیبا و پر معنایی
        سلامت باشید و پایدار خندانک
        ارسال پاسخ
        حسین احسانی فر(منتظر لنگرودی)
        چهارشنبه ۹ آذر ۱۴۰۱ ۱۸:۲۴
        سلام و عرض ادب استاد گلی گرانقدر
        خانه سالمندان مکانی توجیه پذیر است.
        با خود می گویند اگر فلانی را به خانه سالمندان ببریم، با هم سن و سالهای خود گل می گوید و می شنود.

        اما غافل از این هستند که چنین توجیهی مضحکی درباره خانه کودکان بی سرپرست نیز صدق می کند.
        عاشقانه پای تمام مشکلات و سختی های فرزندان می ایستند و آنها را بالنده می کنند؛ از عمر خود می کاهند تا بر عمر فرزند بیفزایند. اما آنگاه که می خواهند به فرزندان تکیه کنند، بر نیمکت غریبانه خانه سالمندان متکی می شوند.
        جانسوز از غمنامه ی تکرار شونده. خندانک
        محمد گلی ایوری
        محمد گلی ایوری
        چهارشنبه ۹ آذر ۱۴۰۱ ۲۰:۳۴
        سلام و عرض ادب جناب استاد احسانی فر عزیز
        مفتخرم به شاگردی در این مجموعه ی ناب
        سپاسگزارم و خرسند از دیگاه ارزشمندتان و کلام نابتان
        و چه زیبا توصیف فرمودید فداکاری والدین و فریب فرزندان را...
        پاینده باشید و قدردان والدین گرامیتان خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد گلی ایوری
        محمد گلی ایوری
        چهارشنبه ۹ آذر ۱۴۰۱ ۲۱:۰۲
        خرسندم از دیدگاه ارزشمندتان
        زهره دهقانی ( شادی)
        چهارشنبه ۹ آذر ۱۴۰۱ ۱۹:۱۵
        سلام و درود
        به مسئله ای بسیار مهم و ناراحت کننده پرداختید که متاسفانه در این سال ها رایج شده است و با گذر زمان بیش از قبل هم مورد استقبال قرار گرفته😞😞😞
        قابل درک نیست چگونه می توان پدر و مادری را که تمام مهرومحبت خود را به پای فرزندان خود می ریزند اینگونه نامهربانانه آنها را دور از خود و به آسایشگاه های سالمندان می سپارند😔🖤
        محمد گلی ایوری
        محمد گلی ایوری
        چهارشنبه ۹ آذر ۱۴۰۱ ۲۰:۵۶
        سلام و عرض ادب بانو دهقانی فرزانه
        سپاسگزارم از حضور و بیان زیبای شما

        بله والدین از عشق حرف نمی زنند بلکه آن را با عمل تفسیر می کنند

        امیدوارم دعای والدین گرامیتان پشت سرتان باشد انشاالله خندانک
        ارسال پاسخ
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        چهارشنبه ۹ آذر ۱۴۰۱ ۱۹:۲۳
        درود جناب ایوری والااندیش خندانک
        ساده، صمیمی و کوبنده خندانک
        تلنگری ست به وجدان
        سبز و سبزاندیش بمانید به لطف یزدان پاک خندانک خندانک خندانک
        محمد گلی ایوری
        محمد گلی ایوری
        چهارشنبه ۹ آذر ۱۴۰۱ ۲۰:۵۱
        سلام و عرض ادب جناب زراعتی عزیز و ارجمند
        سپاسگزارم از حضور و بیان ارزشمندتان
        دعای والدین گرامیتان پشت سرتان باشد انشاالله خندانک
        ارسال پاسخ
        محمدحسن پورصالحی
        چهارشنبه ۹ آذر ۱۴۰۱ ۲۲:۵۲
        سلام استاد بزرگوار
        بسیار زیباست و تامل برانگیز
        همچنین ناراحت کننده...
        خداوند به وجود ارزشمندتان برکت بسیار دهد
        محمد گلی ایوری
        محمد گلی ایوری
        پنجشنبه ۱۰ آذر ۱۴۰۱ ۰۰:۲۷
        سلام و هزاران درود بر شما جناب پورصالحی جوان دوست داشتنی
        زیبایی در حضور ارزشمند شماست
        ببخشید اگر ناراحت شدید

        دعای خیر والدین گرامیتا بدرقه راهتان باد خندانک
        ارسال پاسخ
        روح اله سلیمی ناحیه
        جمعه ۱۱ آذر ۱۴۰۱ ۱۴:۲۲
        🌹🌹
        محمد گلی ایوری
        محمد گلی ایوری
        شنبه ۱۲ آذر ۱۴۰۱ ۱۵:۳۳
        سلام و عرض ادب جناب سلیمی بزرگوار
        خوش آمدید
        خندانک
        ارسال پاسخ
        رحمان لونی
        شنبه ۱۲ آذر ۱۴۰۱ ۰۸:۰۲
        درودها استاد ایوری

        دلت به مهر خدا همیشه خندان باد خندانک
        محمد گلی ایوری
        محمد گلی ایوری
        شنبه ۱۲ آذر ۱۴۰۱ ۱۵:۳۵
        سلام و عرض ادب و ارادت جناب لونی گرامی
        مفتخرم به شاگردی
        پساسگزارم دوست خوبم
        شاد باشید خندانک
        ارسال پاسخ
        فاطمه یاراحمدی ،روشنا
        شنبه ۱۲ آذر ۱۴۰۱ ۱۲:۰۷
        درود بر شما استاد
        عجب غم نوشته ی آرامی...😔😔
        پاینده باشید💐
        محمد گلی ایوری
        محمد گلی ایوری
        شنبه ۱۲ آذر ۱۴۰۱ ۱۵:۳۷
        هزاران درود بر شما بانوی فهیم و فرهیخته
        متاسفانه در حال حاضر بر غم نوشته ها می افزایند
        شاد باشید و بی نیاز خندانک
        ارسال پاسخ
        علیرضا شفیعی
        يکشنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۱ ۰۹:۴۵
        درود بر استاد گرامی جناب ایوری عزیز خندانک
        به موضوع مهمی اشاره فرمودید موردی که چالشی است بر عاطفه و مسئولیت خندانک
        سلامت و شادمان باشید خندانک خندانک خندانک خندانک
        محمد گلی ایوری
        محمد گلی ایوری
        دوشنبه ۱۴ آذر ۱۴۰۱ ۰۶:۵۸
        درود بیکران و عرض ادب جناب استاد شفیعی عزیز و گرامی خندانک
        خوشحالم و خرسند از حضور گرمابخش و کلام شفا بخشتان
        سپاسگزارم
        سرافراز باشید خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        چهارشنبه ۹ آذر ۱۴۰۱ ۲۲:۱۵

        داد معشوقه به عاشق پیغام

        که کند مادر تو با من جنگ

        هر کجا بیندم از دور کند

        چهره پُرچین و جبین پر آژَنگ

        با نگاه غضب آلود زند

        بر دل نازک من تیر خَدَنگ

        از در خانه مرا طرد کند

        همچو سنگ از دهن قَلماسنگ

        مادر سنگ دلت تا زنده‌ست

        شهد در کام من و توست شَرَنگ

        نشوم یک‌دل و یک‌رنگ تو را

        تا نسازی دل او از خون رنگ

        گر تو خواهی به وصالم برسی

        باید این ساعت و بی‌خوف و دِرَنگ

        روی و سینهٔ تنگش بدری

        دل برون آری از آن سینۀ تنگ

        گرم و خونین به مَنَش باز آری

        تا برد ز آینه قلبم زنگ

        عاشق بی‌خرد ناهنجار

        نه بل آن فاسق بی‌عصمت و نَنگ

        حرمت مادری از یاد ببرد

        خیره از باده و دیوانه ز بَنگ

        رفت و مادر را افکند به خاک

        سینه بدرید و دل آورد به چَنگ

        قصد سر منزل معشوق نمود

        دل مادر به کفش چون نارَنگ

        از قضا خورد دم در به زمین

        و اندکی سوده شد او را آرَنگ

        وان دل گرم که جان داشت هنوز

        اوفتاد از کف آن بی‌فَرهَنگ

        از زمین باز چو برخاست نمود

        پی برداشتن آن آهَنگ

        دید کز آن دل آغشته به خون

        آید آهسته برون این آهَنگ

        آه دست پسرم یافت خراش

        آخ پای پسرم خورد به سنگ
        ایرج میرزا



        درود بر شما موفق باشید
        🌼🌼🌼🌼🌼
        محمد گلی ایوری
        محمد گلی ایوری
        پنجشنبه ۱۰ آذر ۱۴۰۱ ۰۰:۲۴
        سلام و عرض ادب بر شما بانو راحیل بزرگوار
        سپاسگزارم از حضور و به اشتراک گذاشتن شعر بسیار زیبا و تامل بر انگیز
        دعای والدین گرامیتان همراهتان باد خندانک
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1