چهارشنبه ۱۹ دی
تمثیل، ارسال المثل، اسلوب معادله
ارسال شده توسط حسین احسانی فر(منتظر لنگرودی) در تاریخ : پنجشنبه ۵ آبان ۱۴۰۱ ۰۴:۱۳
موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۱۵۹۵ | نظرات : ۴۴
|
|
بسم الله الرّحمن الرّحیم
به دلیل ارتباط تنگاتنگ سه آرایه «تمثیل» ، «ارسال المَثَل» و «اسلوب معادله»، بهتر است که در یک نگاه توضیح داده شود تا تفاوت آن بهتر نمایان گردد. نکته جالب این است خیلی ها به دقائقِ تفاوت آفرینِ این سه آرایه عنایت نداشته و یا آنها را معادل می دانند و یا اگر قائل به تفاوت باشند، نمی توانند مثال های متناسبی بیاورند.
تمثیل که زیربنای دو آرایه دیگر است به این معناست که شاعر برای توضیحِ بیشترِ مطلبِ مدّ نظر خود و بدیهی سازی آن در ذهن مخاطب، مثالی ملموس می آورد.
مثال: دیدار یار غایب، دانی چه ذوق دارد؟
ابری که در بیابان بر تشنهای ببارد
نقداً از توضیح تمثیل به کار رفته در این بیت می گذرم. بعد از تشریح ارسال المثل و اسلوب معادله، تشریح خواهد شد.
ارسال المثل همان تمثیل است؛ اما یک تفاوت عمده دارد. این که اگر تمثیل به کار رفته در بیت، ضرب المثل باشد، آنگاه می گوییم آرایه ارسال المثل شکل گرفته است. بنابراین، ارسال المثل نوعی تمثیل است اما تمثیل الزاماً ارسال المثل نیست.
مثال: من اگر نیکم اگر بد تو برو خود را باش
«هر کسی آن درود عاقبت کار که کِشت»
در این بیت برای تبیین مفهوم نظام پاداش و جزا، تمثیلی آورده شده که ضرب المثل نیز است. بنابراین آرایه ارسال المثل در این بیت وجود دارد.
اسلوب معادله هم در حقیقت نوعی تمثیل است. تنها تفاوتی که دارد، به لحاظ ظاهری است. «معادله» در باب «مفاعله» است. در زبان عربی این باب، صورتی دو وجهی با قدرت یکسان دارد. یعنی وقتی می گوییم «مقاتله» یعنی بدون اینکه یک طرف بر طرف دیگر برتری داشته باشد(قدرت یکسان)، هر دو طرف(دو وجهی) مشغولِ جنگ شدند. وقتی می گوییم «مباحثه» یعنی هر دوطرف، مشغول بحث شده اند. بنابراین وقتی می گوییم «معادله» باید دو طرف بیت، به لحاظ ارزشی یکسان باشند. بنابراین اگر جای دو مصراع را عوض کنیم، خللی در معنا پدیدار نخواهد شد.
مثال: دود اگر بالا نشینَد کسر شأنِ شعله نیست
جای چشم ابرو نگیرد گرچه او بالاتر است
بیت فوق را به دو شکل می خوانیم:
1- همانگونه که ارزش ابرو از چشم کمتر است، ارزش دود هم از آتش کمتر است.
2- همانگونه که ارزش دود از آتش کمتر است، ارزش ابرو هم از چشم کمتر است.
بنابراین می بینیم که دو مصراع این بیت هیچ تقدّم و تأخّری نسبت به یکدیگر ندارند و به راحتی می توان جایشان را عوض کرد.
اما در بیت: دیدار یار غایب، دانی چه ذوق دارد؟
ابری که در بیابان بر تشنهای ببارد
در این بیت اما نمی توانیم بگوییم:« همانگونه که دیدارِ یار غایب دانی چه ذوق دارد، ابری که در بیابان بر تشنه ای ببارد». بنابراین در این بیت که از مثالی بسیار بدیهی برای بیان ذوق دیدار یار استفاده شده، اسلوب معادله ای شکل نگرفته و همچنین چون ضرب المثلی به کار نرفته، ارسال المثل هم صورت نگرفته است. تنها تمثیل است.
امیدوارم توانسته باشم تفاوت اینها را روشن کنم.
به امید خدا در پست بعدی درخصوص آرایه تضمین عرائضی تقدیم خواهد و تفاوت آن با ارسال المثل مشخص خواهد شد.
اما سؤال مهم:
ضرب المثل « گر صبر کنی ز غوره حلوا سازی » را در نظر بگیرید. بی شک این ضرب المثل، مصراعی از یک بیت است. شاعری که اولین بار این مفهوم را در شعر به کار گرفته است، آیا صرفاً از تمثیل استفاده نموده و یا از ارسال المثل بهره جسته است؟
|
ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری :
|
|
|
|
|
این پست با شماره ۱۲۶۴۶ در تاریخ پنجشنبه ۵ آبان ۱۴۰۱ ۰۴:۱۳ در سایت شعر ناب ثبت گردید
نقدها و نظرات
|
سلام و عرض ادب استاد بزرگوار اختیار دارید. صفحه از آن شماست | |
|
سلام و عرض ادب شاهزاده خانوم انرژیِ مثبت فزا در هر کدام از صفحات ناقابل من که پای می گذارید، آن را پر از طراوت طبیعت می کنید. گاهی صفای گلهای بهاری را به ارمغان می آورید و گاهی کرنش برگهای خزان را. از این همه لطف بسیار سپاسگزارم. در خصوص پاسخ سوال هم کاملا درست فرمودید. ابتدا تمثیل بود. ولی در ادبیات روزمره جای گرفت و تبدیل به ضرب المثل شد. سپس استفاده از آن منجر به ظهور ارسال المثل می گردد. سپاسگزارم از حضور ارزشمندتان | |
|
🍁🍁🍁 🍁🍁 🍁
سپاسگزارم جناب شفیعی بزرگوار 🍁😊 | |
|
سلام و عرض ادب آقای خوشروی عزیز دقیقا درست فرمودید. بنابراین نتیجه میگیریم که آرایه تمثیل اگر هنرمندانه به کار رود، آنقدر ظرفیت دارد که میتواند در طی اعصار زنده بماند و زندگی کند. سپاسگزارم از پاسخگویی و حضور ارزشمندتان | |
|
عرض ادب مجدد آقای خوشروی عزیز و بزرگوار واقعیت را بخواهید درسنامه آموزشی واج ها را آماده کردم. مبحث هجاها در درسنامه دوم توضیح داده خواهد شد. ولی از طرفی چون مبحث آرایه های ادبی را هم دنبال می کنم، کمی واهمه از این دارم که عزیزان سایت، از دیدن پست های من خسته شوند. علی ایحال، سعی میکنم طبق زمان بندی مشخصی هر دو مبحث را پیش بروم؛ جوری که نه سیخ بسوزد و نه کباب. | |
|
🍁🍁🍁 🍁🍁 🍁 | |
|
عرض ادب مجدد شاهزاده خانوم مثبت اندیش و انرژی فزا سپاسگزاری من از شما بابت الطافتان هم فراتر از واژه هاست. اگر برای حقیر اجری متصور باشد، بی شک همین دلگرمی هاست که عزیزان به من می دهند. سپاسگزارم از شما | |
|
سلام و عرض ادب جناب فخوری عزیز و بزرگوار سپاسگزارم از بذل عنایتتان | |
|
سلام و عرض ادب اخلاقی مرد بزرگ شعر ناب قدردان الطافتان هستم. کاملا درست فرمودید. در ابتدا صرفا تمثیل بود. اما این تمثیل آنقدر ملموس و دلنشین بود که در اثر کثرت کاربرد، به ضرب المثل تبدیل شد. پس از این، اگر شاعری از آن بهره برد، ارسال المثل می شود. سپاسگزارم از حضور ارزشمندتان | |
|
سلام و عرض ادب خانم بهرامی بزرگوار بسیار سپاسگزارم از لطفی که کردید. به درستی اشاره فرمودید. در شعر ادیب الممالک تمثیل است و در شعر آقای شایان ارسال المثل. و باز هم سپاسگزارم از حضور ارزشمندتان | |
|
سلام و عرض ادب بر بانوی آگاه ضمیر در هر صورت وجودتان ذیجود است. سپاسگزارم از حضور ارزشمندتان | |
|
سلام و عرض ادب خانم علیان بزرگوار سپاسگزارم از حضور مهرانگیزتان به دیده لطف خواندید | |
|
سلام و عرض ادب آقای جاوید بزرگوار سپاسگزارم از حضور ارزشمند و نظر مبارکتان | |
|
سلام و عرض ادب خانم فرشید فر گرانقدر قدردان لطف حضورتان هستم. سپاسگزارم از حضور ارزشمندتان | |
|
سلام و عرض ادب آقای گلی عزیز و بزرگوار حضورتان مایه مباهات است. سپاسگزارم از حضور ارزشمندتان | |
|
سلام و عرض ادب رفیق شفیق دکتر مهدی پور بزرگوار حضورتان مایه مباهات و نظر مبارکتان مایه افتخار است. قدردان الطافتان هستم سپاسگزارم از حضور ارزشمندتان | |
|
سلام و عرض ادب برادرم عالی حضور شماست سپاسگزارم از حضور ارزشمندتان | |
|
سلام و عرض ادب خانم راحیل گرانقدر مرهون الطافتان هستم. ان شاءالله که بتوانم مفید باشم. سپاسگزارم از حضور ارزشمندتان | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
که مکانی برای داستان و نقد و اموزش و مطالب متفرقه می باشد .
با تشکر از استاد لنگردوی گرامی بابت استفاده از صفحه مبارکشان بابت اطلاع رسانی این مطلب