سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 9 دی 1403
    29 جمادى الثانية 1446
      Sunday 29 Dec 2024

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        يکشنبه ۹ دی

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        قصه های مادر بزرگ
        ارسال شده توسط

        محمود فتحی چقاده

        در تاریخ : جمعه ۸ مهر ۱۴۰۱ ۰۷:۰۵
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۵۴۵ | نظرات : ۰

        داستان مادربزرگ
        زمانیکه مابچه کوچکی بودیم
        مادربزرگمان برای سرگرمی ما
        قصه های شیرینی می گفت
         یک شب زمستانی درمنزل
        مادربزرگ مابچه ها دور کرسی
        آن جمع بودیم مادر بزرگ
        گفت بچهای عزیزم گوش کنید
        مبادا روزی که بزرگ شدید لباس
        ریابپوشیدمابچها پرسیدیم
        مادربزرگ لباس ریا چیست
        مادربزرگ درجواب بچه ها این
        شعررابرای ما بچه ها خواند
        یارب مبادلباس ریا روزی وارد
        میدان شود
        که ناگاه جهان هرچه در آن
        است ویران شود
        مابچه ها باخوشحالی گوش
        میدادیم اما مادر بزرگ زیر لب
        به ما میخندید  ما نمیدانستم
        علت خنده های مادر بزرگ در
        چیست مادربزرگ دوباره قصه
        راادامه داد گفت
        گفت ریاکاران هرچه میگویند
        خودعه ونیرنگ است شما ها
        بچهای عزیزم فریب آنها  را
        نخورید آن طایفه هر گز با
        حقیقت وراستی به شمانگاه
        نمی کنند وقت شب  وروز دروغ میگویند همه نعمت
        های دنیارابرای خود وفرزند
        های خودشان میخواهند وشما
        رابرده میدانند حالا که بزرگ شدیم دانستیم مادر بزرگ قصه نمی گفت حقیقت را 
        بصورت قصه به ما می فهمانید
        اما مابچه ها فکر میکردیم مادر
        قصه میگوید  
        بقیه قصه دربرنامه بعدی به عرض میرسانم انشاالا

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۱۲۵۱۰ در تاریخ جمعه ۸ مهر ۱۴۰۱ ۰۷:۰۵ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1