يکشنبه ۲ دی
اشعار دفتر شعرِ منم ، بهانه ی تنهایی شما شاعر حسین پروند
|
|
پلنگ كوه و كمر شير بيشه غيرت
نهنگ آبي دريا شكوه نخلستان
|
|
|
|
|
ای شکوه ِ خوشِ اقبال من و فروردین
بی تو سودای بهار از وطنم می افتد
شرح گیسوی تو با باد گره خور
|
|
|
|
|
عشق دارد می رود در زیرِ بارانی که نیست
زنده ام “با یادِ زیبایِ غزلخوانی که نیست”
شاعری بودم زب
|
|
|
|
|
من زنده ام با عشق و نفرت این حوالی ها
تا جا بگیرد در دلم عشق محالی ها
آنقدر باید خو کنم با غرب
|
|
|
|
|
وای از عشق اگر کار به فردا برسد
گره رود به پیشانی دریا برسد
|
|
|
|
|
ای شب چراغ شب نشینی های شیرینم /
دارم برای رفتنت تصمیم می گیرم
...
|
|
|
|
|
فقط اجازه بده بنوشمت غزلی
پیاله ی غزلی ته شراب منی
|
|
|
|
|
برهنه ات مي كنند تا بهتر شكسته شوي!
نترس گردوی کوچک!آنچه سياه مي شود روي تو نيست،دست آنها است...
|
|
|
|
|
دلتنگ گرمی آغوش گرم عشق
چون روزهای دی در حسرت بهار
|
|
|
|
|
زندگی روزهای سردی بود ، توی سلول انفرادی من
از سکوت غریب این زندان آمدی و مرا جدا کردی
|
|
|
|
|
حالا شبیه کودکی هفته ساله ام *
بانو به روی تلخی شعرم عسل بریز
|
|
|
|
|
خورشید چشمهای تو کافیست ، لحظه ای
بر سرزمین برفی احساس من بتاب
....
|
|
|
|
|
امشب شبیه شوق قناری به پر زدن محتاج آسمان تو و آب و دانه ام ...
|
|
|
|
|
مرا سپرد به دستت ، تو را به دست دلم
خدا چه محشري از عاشقي به پا كرده !
|
|
|
|
|
و فکر می کنم امشب به گردن آویزم /
که عشق مثل صلیبی نشسته در قلبم
...
|
|
|
|
|
یعقوب شدم ، پیرهنت را بده ای دوست
تا دل بدهم در شب کنعانی چشمت
...
|
|
|